
حلقه وصل: مسعود زین العابدین
کرونا؛ ویروس سکولاریسم
کرونا ویروس سکولاریسم است، از همانهایی که دین را به پستو می برد. هدف نخستِ او اجتماعات دینی است. مشکل کرونا با تجمع است، برای همین تجمع دینداران را برای نمازجماعت و جمعه و اعتکاف و طواف و هیئت تعطیل می¬کند. در این آوردگاه، هر دینی که مناسکش اجتماعیتر باشد، بیشتر مورد هجوم خواهد بود.
دنیای مدرن، دینِ مدرن دارد. دینِ مدرن، خدایی مدرن را ترویج می کند. خدای مدرن خدای تنهایی ها است، خدای پستوها است. جامعه، خدایی دیگر دارد. در روایتِ دینِ مدرن، خدای ادیان فقط جلوه انفسی دارد و با آفاق کاری ندارد. او فقط خدای حالِ خوب است، این انسان است که جامعه را میسازد فارغ از آنکه گبر است یا پارسا. اینجا خدا کارهای نیست. جامعه، منطقه الفراغِ دین مدرن است.
کرونا دقیقا همین وجه را هدف می گیرد و اجتماع دینی را تعطیل می کند. وقتی بلندگوها خراب شد، ضربات بعدی راحت تر است. هنگامی که دین در اجتماع متجلی میشود، در اصل وارد یک پروسه و فرآیند تاریخی در بستر تحقق میشود. وقتی دین مظاهر و تجلیاتی در حیات اجتماعی پیدا میکند، وارد عرصه تاریخی میشود. اگر چنین حیاتی تعطیل شود، اصل آن نیز تعطیل خواهد شد. کرونا همین مظاهر را تخریب میکند تا دین را به فراموشی بسپارد.
در این روزهایی که کرونا توانسته است برخی مناسکِ جمعیِ دین را تعطیل کند، حقیقتِ دین است که خواهد توانست عیار آن را مشخص کند. اگر دینی که نمازجمعه ندارد، بتواند عرصه حیات اجتماعی برای خودش تولید کند، ماندنی خواهد بود. هیئتی که توانست با پرچم هیئت، شهر را ضدعفونی کند، در حقیقت دارد مراسم سینه زنی، خود را بازآفرینی اجتماعی میکند. کاسبی که نماز جماعتش را در نصبِ ظرفِ صابون و ضدعفونی کننده بازتولید کند، همچنان مومن به دین اجتماعی است. دینی که شستن دست ها و دست ندادن با دیگران را حسنه و عمل صالح معرفی کند، توانسته است به مصاف کرونای سکولار برود. اگر در بازتولید چنین مفاهیمی لنگ زدیم، باید آرام آرام خداحافظی کنیم. یک بار دیگر اطراف خود را با این عیار بسنجید! امام جمعه ای که با تعطیلی خطبه، امتداد اجتماعی اش را از دست داده، قبل از کرونا هم امام شنبه تا پنجشنبه نبوده است گرچه آتشین خطبه می¬گفت. مبلّغی که با تعطیلیِ مناسک، برای خودش عرصه جدیدی آفرید، دشمن اصلیِ کروناست. مرحوم حجت الاسلام احمد خسروی را در این پارادایم تعریف کنید و برایش فاتحه ای هدیه کنید.
کرونا؛ ویروس مناسک ساز
کرونا ویروس مزمزه کردنِ دینِ مدرن است. دینِ مدرن دلبخواهی است، تا دلتان بخواهد برایتان مناسک می¬سازد تا فیلتان یاد هندوستان نکند و سراغ دین ابراهیمی نروید. کرونا، کارش دستکاری است، از مناسک شروع می کند تا به حقایق برسد. یادتان هست که چند سالی است برخی از مردم ترجیح می دهند به جای مسجد محله شان، شب قدر را با سخنرانان و مداحان معروف، پای تلویزیون بگذرانند؟ این عارضه، همان ویروس کرونای خفیف بود که امروز جهش ژنتیکی پیدا کرده است. پدر همه این ویروس¬ها چیزی است به نام دینِ مدرن؛ دینی برآمده از تمایلات انسانی در عصر مدرن، نه برخواسته از مشیت الهی!
خلاقیتها به کار افتاده و ادبیات جدیدی در دوران پساکرونایی، در حال شکل گیری است؛ اعتکاف مجازی، هیئت مجازی، لایو اینستاگرام، گوش دادن همزمان عده ای به دعای کمیل در یک ساعت خاص و... . در عُسر و حَرَج فعلی چاره ای نیست، تجمع تعطیل است، نیاز معنوی که تعطیل نشده است. اما اینها تمرین هایی است که مزمزه کنیم دین مدرن را. گفتیم کرونا، ویروس مزمزه کردن است، مثل همان هایی که جلوی پاساژ غرفه می زنند و با قاشق بستنی شما را به یک ذره کاکائو و شکلات و... میهمان می کنند.
شاید پس از کرونا، همین مناسک به مذاق برخی خوش آید. مخصوصا نسلی که متولد عصر فجازی است بیشتر از این مناسک مدرن لذت خواهد برد. ما مهاجران این فضاییم و آنها متولدانش. چاره ای نیست و تعطیلی تجمعات عین عقلانیت دینی است اما یادمان باشد به این مناسک مدرن عادت نکنیم. کرونا ابتدا می چشاند، بعد عادی جلوه می دهد و سپس به عادت تبدیل می کند.
هدونیسم کرونایی
روزهای نخست گمان می رفت که چالش اصلی کرونا با دین خواهد بود و حفره های قدیمیِ تعارض علم و دین سر باز خواهد کرد. موج کوتاهی از ضریحلیسان هم به این تلقی دامن زد. اما نهاد دینِ عقلانی خیلی زود مناسک را به طور موقت تعطیل کرد و برای کنشگریِ دینی، مابهازای جدیدی تعریف کرد. در ناحیه سلب، نمازجمعه و جماعت و زیارت و هیئت به طور موقت تعطیل شد و در ناحیه ایجاب، رعایت بهداشت مساوی حسنه تعریف شد و خدمترسانی جهادی برای ضدعفونی کردن معابر و تولید ماسک و... در قالب کنش های دینی معرفی شدند.
با گذشت زمان مشخص شده است که تعارضِ ایجاد شده از سوی کرونا نه در برابر دینداران، که بیشتر در مواجهه با لذتگرایان قرار دارد؛ کسانی که حاضر نیستند به هیچ وجه از لذت خود عبور کنند. نمونه هایی از این لذت خواهی در ترافیک جاده شمال، درگیری با راهداران، حضور بی وقفه برخی در بازار برای خرید عید و... مشاهده می شود.
هِدونیسم یکی از ویژگی های دین مدرن است؛ لذت حداکثری به هر قیمتی. هدونیسمِ کرونایی پدیده جدیدی است که نشان میدهد انسانِ مدرن حتی به قیمت جانِ دیگران و انتقال یک ویروس کشنده به دیگر شهرها، حاضر نیست از این لذت عبور کند. او خود را محقّ میداند. او ویلا خریده و مالکیت، دلیلِ حقانیت اوست. هدونیسم یعنی فلسفه لذّتطلبی، عشرتطلبی و خوشگذرانی. هدونیسم، کسب لذت و شادی را هدف و ارزش غایی و مهمترین پیشه انسان میداند.
انسان مبتلا به هدونیسمِ کرونایی، تحت تاثیر اومانیسمِ حاکم بر دینِ مدرن، خود را محور عالم میداند؛ لذتِ او، سودِ او، رفاه او محور همه چیز است. چنین محوریتی، احتکار، گران فروشی، مسافرت غیر ضروری و هر لذت و نفعِ شخصیِ دیگری را توجیه میکند.
به نظر شما آمار مبتلایانِ به کرونای عفونی بیشتر است یا هدونیسم کرونایی؟!
کرونا ویروس سرگرمی، تکثر و شرک
دین مدرن، بر پایه کثرت است. او دشمن توحید است و قوامش به کثرت است. تکثر، تمرکز را از بین می برد و ذهنِ نامتمرکز، کانون شرک است. سرگرمی که صنعتِ محبوب دینِ مدرن است، بر چنین پایه ای بنا شده است؛ تلاش بی وقفه برای غفلت از نقطه کانونی هستی و استغراق در کثرت متنوعی از لذتهای آنی و لحظه ای.
کرونا ویروس غفلت است. کرونا اپیدمی شرکِ غفلتبنیاد است. همه جا را به آغوش میگیرد، در دهها شکل و عرصه از اقتصاد و سیاست و طب و فرهنگ، خودش را بازآفرینی میکند، هر لحظه به دری میزند و از روزنه ای جدید خودش را در کانون توجه قرار میدهد، کلی شکلک و ادا درمیآورد تا ذهن ها را در هجوم کثرات از آن نقطه کانونی و ثقلِ وحدت غافل کند. در چنین آوردگاهی نهاد دین باید به میدان بیاید. کرونا مناسک را به تعطیلی کشیده است و منبرهای مرسوم تعطیل است. در این آوردگاهِ شرک که دشمن وحدت و تمرکز است، نسخه نهاد دین چیست؟ قرنطینهنشینی همچون دیگران یا غنیمت شمردن فرصت برای دعوت به توحید و تمرکز؟ سکوت در محاقِ لاادری یا دعوت به استفاده حداکثری از فرصت بازگشت به خویشتنِ خویش و کشف وحدتِ موجود در پسِ کثرتهای عالم ماده؟ سکوت نهاد دین و انزوایش در برابر علم مدرن، خطرناک است. در چنین شرایط هولناکی، قلیلند آنهایی که در قرنطینه کرونایی به دنبال معنایی در پس این ماده اند. از نیایش میگویند و به دنبال دعای هفتم صحیفه سجادیهاند. آنها گرچه در سلامت ابدان مقلد اطبا شدهاند اما در سلامت روان نسخه میپیچند. سایر ارکان دین با چه نسخهای به مصاف کرونای شرک آمدهاند؟ آیا ایشان نیز منتظر کشف داروی کرونا هستند؟
کرونا ویروس شرک است. ابراهیمها کجایند تا بتهای دین مدرن را در هم بکوبند؟ میزان انکسار و اضطراب معنوی ما در این روزها یکی از ملاکهای تعیین دینی است که بدان مومنیم; دین ابراهیمی یا دین مدرن.
کرونا و لزوم بازسازی آرایش نهاد دین
ابتدا باور نکردیم، آرام آرام عمق فاجعه را فهمیدیم و ترسیدیم. دلخوش بودیم که تا چند روز، دارو و واکسن روانه بازار میشود. حق داشتیم چون ما در ایمان به علم مدرن به حق الیقین رسیده بودیم.
تاکنون خبری از دارو نشده و بیشتر ترسیده ایم. آرام آرام تحلیل های انفسی از کرونا بیشتر می شود. عاشقان حرم و هیئت، به نحوی در حال شکستن و تضرع هستند و مسلمانان و مسیحیانِ شناسنامه ای نیز به گونه ای دیگر. اکنون دوره گذار است. کرونا خوب میداند که اگر مرحله ی گذار را به سلامت رد کند، منزل بعدی شک و تردید است و الحاد!
مرحله گذار، بهترین فرصت و شاید آخرین بستر برای نهاد دین است. او باید تصمیم بگیرد که پس از این چه خواهد کرد؟! او که تاکنون، مناسباتش را بر دو پایهی #تجمع و #خطابه استوار کرده است، امروز خلع سلاح شده است. الان هم که میخواهد خودش را تغییر دهد، در خوشبینانه ترین حالت، همان مونولوگ را این بار در لایو اینستاگرام و ساخت کلیپ جستجو میکند. او هنوز به دیالوگ مومن نشده است و در پی زایمانِ سقراط وارِ اندیشه ها نیست.
ما در یک دوره گذار به سر میبریم، داریم از مرحله ایمانِ یقینی به علم مدرن، به مرحله جستجوی امر قدسی وارد میشویم و اگر در این گزار، قرار و آرام نگیریم، به وادی شرک و الحاد وارد خواهیم شد.
آیا نهاد دین میتواند در یک کار جهادی سازماندهی خود را تغییر دهد و الگویی برای دیالوگ بدون خطابه و تجمع در عصر کرونا و پس از آن طراحی کند؟ اگر چنین سازماندهیای رخ دهد، محتوای گفتگو چیست؟ اسلام مناسکی حرفی برای گفتن نداشته است. اسلام کلامی هنوز در معارضه حقانیت، در حال جدل با مسجد مکی زاهدان است. درس و بحث اسلامِ باید و نباید تعطیل شده و هنوز قدرمشترکی جز احکام تدفین، با کاقعه نیافته است. فقط کورسویی از اسلام حِکمی (حکمت به معنای تلفیق فقه و فلسفه و عرفانِ مبتنی بر قرآن و عترت) تا حدودی توانسته است از جستجوی معنا و توجه به گوهر دین و عبودیت در این وانفسا سخن بگوید و به رجوع به خویشتنِ خویشِ فرمان دهد.
من سخنان رهبر انقلاب در توجه دادن به دعای هفتم صحیفه سجادیه و دو پیام آیت الله جوادی آملی را در این الگو قابل فهم است اما هنوز خبری از حلقه های واسط که بتوانند این گفتمان را پمپاژ کنند نیست. نه جامعه واعظان قدم بزرگی برداشته اند و نه صدا و سیما توانسته است در کنار پیامهای بهداشتی و مدیریتی، یک گفتمان معنوی ایجاد کند.
شعبان و رمضان بهترین فرصت برای تسهیل سلوک انسانهای خانهنشین است.
اگر نهاد دین نجنبد، شاید آیندگان، ما را اخباریان اصولی مذهب، و معطّله قرنطینه ای در قرن بیست و یک بنامند. شاید!
کرونا؛ ویروس توقف
«سرعت» و «شتاب» دو مولفه مهم در دنیای مدرن هستند. هر قدر سرعت بیشتری داشته باشی، به تمتع بیشتری دست خواهی یافت و کل دنیای مدرن، عرصه این مسابقه است؛ سرعت بگیر تا بتوانی سبقت بگیری و بیشتر بهره مند شوی.
غایت تکنولوژی نیز همین است؛ بهره گیری از ماشین برای کسب فراغتِ بیشتر. یعنی جایگزینی الاغ با فِراری و لامبورگینی. خدای مدرن با علم منقطع از مبدا وعده داده بود که همه کارها را ماشین انجام خواهد داد، زندگی راحتتر خواهد شد، کل طبیعت در کنترل انسان قرار خواهد گرفت و او خوشبخت خواهد شد. این وعده ی سرِ خرمن، شبیه کلاه گشادی بود که روباه و گربه نره بر سرِ پینوکیو گذاشتند؛ چرا که در آن شهرِ پر زرق و برق، فقط صاحب سیرک بود که لذت می برد و سایرین، فقط با توهم لذت و نعشه گیِ ناشی از صنعت اوقات فراغت (entertainment) سرخوش میشدند.
صنعت مدرن، بحران های محیط زیستی فراهم آورد، لایه ازون را سوراخ کرد، جنگل ها را از بین برد، یخ های قطبی را آب کرد و بیماری های جدیدی را تولید کرد. کرونا، ترمز دستی این حرکتِ سریع و پرشتاب صنعت مدرن است. کرونا ویروسِ توقف است. سرعت و شتاب دنیای مدرن را تعطیل می کند تا بشر بفهمد سعادت در سرعت و شتاب خطیِ دنیای مدرن نیست. این روزها که کمی از سرعتِ انسان های همیشه مضطربِ در حال دوندگی، کمتر شده است، آرام آرام طعم زندگی فهمیده می شود. انسان، دارد فرق زنده بودن با زندگانی را می فهمد. تازه دارد همسر و فرزندانش را در یک با هم بودگیِ طولانی تر می شناسد. قدرِ داشته هایش را بیشتر می فهمد و برای تبادلات عاطفیِ خویشاوندی و دوستانه دلتنگ می شود.
تصویری که می بینید مربوط به ایالت پنجاب در شمال هند است که پس از دهها سال و در اتفاقی نادر قادر به مشاهده کوههای هیمالیا از مسافت بیش از ۱۰۰ مایلی(حدودا 161 کیلومتر) شده اند. این اتفاق نادر در پیِ قرنطینه کشور هند و کاهش شدید آلودگی هوا رخ داده است.
پی نوشت:
اسلام نیز دینِ سرعت و سبقت است اما با یک تفاوت مبنایی:
سرعتِ قرآن در رسیدن به خالق است: وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ
سبقت قرآن نیز در نیکی هاست: فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا