به گزارش حلقه وصل، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: عمر خود را خیلی صرف دنیا نکنید، به فکر آخرت هم باشید. این قدر مشغول دنیا نباشید. غصّههای دنیایی اجازه نمی دهد یک لقمه نان هم از گلویت پایین برود. یک جرعه آب هم زهرت میشود.
اگر با غصّه آب بنوشی، همان یک جرعه زهرت میشود و یا اگر با غصّه بخوابی، مرتباً خوابهای بد میبینی. نفسی که میخواهی بکشی، از بس که دویدهای میخواهد رودههایت را پاره کند. نیازهای ضروری انسان پنج شش فقره بیشتر نیست که همه آنها را خداوند تضمین کرده است خودش هم برکت داده است. امیدوارم خداوند هم ما را آخرت قرار دهد. هَمّ ما دنیا نباشد. کسی که همّش دنیا باشد کوچکها را بزرگ میکند. پرسید مگر چقدر میخوری؟ گفت دو یا سه لقمه بیشتر نمیخورم امّا خیلی غذای خوبی است. گفت کجایش خوب است، دو سه لقمه که بیشتر نخوردهای؟! پس اینطور تعریف نکن. مردم را تشنه دو سه لقمه نکن. برای یک چُرت خواب شلوغ نکن. بیا از آنجایی حرف بزن که انسان دائماً میخورد. نشنیدهای که اهل بهشت دائماً در حال تناول هستند؟ أُکُلُها دائِم یعنی دائم میخورند. سیر نمیشوند، تشنه هم نمیشوند، گرسنه هم نمیشوند، پس چه میشود که اشتها پیدا میکنند؟ آیا بدون گرسنگی میخورند و بدون تشنگی میآشامند؟! تشنگی و گرسنگی مال دنیاست و نقص است. در بهشت که نقص و مرض وجود ندارد. پرسید پس چطور میخورند و میآشامند!؟ گفت اشتهای روح است که موجب میشود اهالی بهشت میل به خوردن و آشامیدن داشته باشند. آنجا کسی نمیگوید اشتها ندارم.
اشتها یا گرسنگی و سیری فرق دارد. گاهی ملاحظه کردهاید گرسنهاید ولی اشتها ندارید یا غذا به مزاجتان نمیسازد. در بهشت چون نقص و مرض نیست و کسی هم منّت برست نمیگذارد و همه چیز عطای خدا است، اشتها دوام دارد. همیشه هست و اشتهای خوردن دائمی است. اشتها مال روح است. متعلق به ایمان است. مربوط به رابطه میهمان با صاحبخانه است. دیدهاید وقتی به خانه کسی که دوستش دارید میروید، برای خوردن اشتها پیدا میکنید، حتّی اگر سیر هم باشید وقتی غذا میآورند برای خوردن اشتها پیدا میکنید. اول میگویید سیرم، خانه خوردم. میگوید حالا یک لقمه بخور. راستش را بگو، تو باشی چه میکنی؟ مگر سیر نبودی؟ مرگ خانه خودتان نخورده بودی؟ چطور خانه رفیق که آمدی و به تو گفت بفرما، اول گفتی سیرم، اما وقتی بنا به خوردن کردی حتی به صاحبخانه هم امان ندادی که بخورد! کم هم آوردی. البته صاحبخانه وقتی میبیند دوستش با اشتها میخورد لذّت میبرد. خدای مهربان دوست دارد بندگانش سر سفره احسانش بنشینند و با اشتها بخورند و بیاشامند. مومن هم این طور است. دوست دارد سفرهاش پهن باشد، چه سفره دنیایی، چه دنیایی چه آخرتی، به همان قاعده فکر کنید، چون دنیا و آخرت در امتداد یکدیگرند. با خدای مهربان حساب باز کنیم، خداوندی که خلقمان کرده است، پیامبر(ص) هم آنجا ایستاده و وعده گرفته است.
کتاب طوبای محبّت جلد دوم– ص 111
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی