حلقه وصل: سازمان فضای مجازی سراج در سال ۱۳۹۲ از بنیاد خاتمالاوصیا جدا شد و بهصورت یک سازمان مستقل اعلام موجودیت کرد. این سازمان پیش از این حدود سه سال، از ابتدای سال ۸۹ تا انتهای سال ۹۱، در قالب کارگروه رسانههای دیجیتال بنیاد خاتمالاوصیا فعالیت میکرد و به شناسایی، آموزش، سازماندهی و شبکهسازی نیروهای فعال جبهه فرهنگی انقلاب در فضای مجازی میپرداخت. بعد از جدا شدن از بنیاد، با ساختار شکلیافتهتر و مأموریت مشخصتری به راه خود ادامه داد.
ترفندهای آشنا
در بررسی ماهیت و چیستی سازمان فضای مجازی سراج، سوالهایی وجود دارد که سال گذشته، حسامالدین آشنا در یک منازعه توئیتری-رسانهای مطرح کرده است. ماجرا از این قرار بود که بعد از بسته شدن پیامرسان تلگرام و توجه جامعه به لزوم تقویت پیامرسانهای داخلی، منصور امینی رئیس سازمان فضای مجازی سراج از اینکه دولت، زیرساختهای لازم برای تقویت پیامرسانهای داخلی را فراهم نکرده است انتقاد کرد و حسامالدین آشنا در دو رشته توئیت به این انتقادها واکنش نشان داد: «سازمان فضای مجازی سراج دارای چه ماهیت حقوقی است؟ نقش حاکمیتی دارد؟ دولتی است؟ خصوصی است یا سازمان مردمنهاد؟ وابسته به چه نهاد یا مؤسسهای است؟ از چه سالی آغاز به فعالیت کرده است؟ چه فعالیتهایی انجام میدهد؟ مهمترین دستاوردهای فعالیتش تاکنون چه بوده است؟ این مؤسسه بیشتر ماهیت تجاری دارد یا فرهنگی یا امنیتی؟ بودجه آن چقدر است و از چه محلی تأمین میشود؟ ساختار اداری و تشکیلاتی آن چگونه است؟ چگونه عضوگیری میکند و دارای چه شرایط استخدامی است؟ مسئول آن با حکم چه کسی تعیین میشود؟ این مؤسسه چه تجهیزات و تأسیساتی دارد؟» هرچند ناگفته پیداست که هر توئیت و مطلب این چهره رسانهای دولت، با هدف زیرسوال بردن و ایجاد انحراف در اصل مطالبات بیان میشود.
از کارگروه تا سازمان
برای پاسخ به سوال چگونگی شکلگیری سازمان فضای مجازی سراج باید فرآیند نمو بنیاد خاتمالاوصیا را بازخوانی کنیم. بنا به گزارشی که پایگاه خبری حلقهوصل تحت عنوان «حاج حسین یکتا سال ۸۸ کدام طرفی بود؟!» منتشر کرده است؛ عدهای از طرفداران میرحسین موسوی در سال ۸۸ از جریان اصولگرا و فعالان جبهه فرهنگی انقلاب بودند که به پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ امید داشتند. شکست موسوی در انتخابات و به خیابان آوردن هواداران با رمز تقلب، واکنشهای متفاوتی را در اردوگاه اصولگرایان و فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی به وجود آورد. در بخشی از بدنه فعالان فرهنگی به خاطر موضوعات سیاسی، تشتت و دودستگی ایجاد شد و ضرر به جبههای زد که قرار بود همه نیروهایش به دفاع از انقلاب اسلامی بپردازند.
در این بین حاج حسین یکتا و جمعی از همفکران او مانند میثم نیلی، احسان محمدحسنی، منصور امینی، هانی ایرانمنش و... این دغدغه را داشتند که چگونه از انشقاق، تشکیک و تشتت فعالان جبهه فرهنگی انقلاب جلوگیری کنند. چون اتفاقات انتخابات، مسیر برخی را عوض کرد و بین کسانی که موسسهدار بودند یا با پرچم انقلابیگری فعالیت میکردند، شکاف انداخته بود. لذا باید فکری میشد تا برای اتفاقی مشابه در آینده، این ریزش و سرگردانی در تعیین اولویت روی ندهد. حسین یکتا و حلقه دوستانش، راهکار را در تشکیل یک جبهه واحد دیدند. هدف آنها این بود که بتوانند موسسات، مجموعهها، هیئتها، کانونهای قرآنی و تربیتی و فعالان هنری و رسانهای جبهه فرهنگی انقلاب را به هم متصل و از هم با خبر کنند تا دیگر ازهمگسیخته و جدا افتاده نباشند. این گروه در نهایت به این جمعبندی رسیدند که باید «قرارگاه فرهنگی بنیاد خاتمالاوصیا(عج)» را با کارویژه تشکیل شبکهای منسجم از فعالان فرهنگی انقلاب تشکیل دهند. آنها ایده و طرح اول قرارگاه را به وزارتخانهها، نهادها و سازمانهای مختلفی بردند، اما پذیرفته نشد.
فصلی برای وصل
جواب رد شنیدن از این سازمانها، آقای یکتا و گروهش را به سمت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سوق داد. با پذیرش این طرح از سوی سپاه، برنامهریزی اجرایی تشکیل قرارگاه با محوریت حاجحسین شروع شد. محمد خراسانیزاده، معاون سازماندهی آموزش و امور استانهای سازمان فضای مجازی سراج، در گفتوگو با ماهنامه حلقهوصل، این روایت را تکمیلتر میکند. او میگوید: «سردار عزیز جعفری، فرمانده وقت سپاه، از این طرح استقبال کردند و پذیرفتند که حمایت کنند. و برای اینکه این مجموعه، زیرمجموعه سپاه نشود، یک قرارگاه میانی با نام «قرارگاه فرهنگی بقیهالله» ایجاد کردند. قرار شد این قرارگاه از بنیاد خاتمالاوصیا(عج) حمایت کند.
بنیاد خاتمالاوصیا(عج) ساختار و فعالیتهای خود را در قالب هفت هشت کارگروه تعریف کرد و یکی از این کارگروهها، کارگروه رسانههای دیجیتال بود. نام «سراج» اولین بار اواخر سال ۱۳۹۱ در اولین نمایشگاه رسانه دیجیتال انقلاب اسلامی مطرح شد. در این سال آقایان صفارهرندی، مقدمفر، یکتا و بقیه دوستان نقشآفرین در بنیاد خاتمالاصیا، بر روی اینکه باید دو تا از کارگروههای بنیاد تبدیل به مجموعههای جدا شوند و در کنار بنیاد قرار بگیرند، اتفاق نظر داشتند؛ یکی از این دو کارگروه مجموعه اوج بود و دیگری سراج.
اینگونه بود که سال ۹۲ عنوان «سازمان فضای مجازی سراج» شکل گرفت و رسمیت یافت. سایت سازمان سراج در دهه کرامت و در سومین اجلاس فعالان شاخص جبهه فضای مجازی انقلاب (فصل وصل) رونمایی شد و در آن سردار نجات (معاون فرهنگی سپاه)، کمیل خجسته (کارشناس مسائل فضای مجازی) و منصور امینی (رئیس سازمان سراج) حضور داشتند.»
برنده منازعه
در گفتوگویی که منصور امینی با خبرگزاری فارس داشت، نقش سازمان فضای مجازی سراج را یک سازمان حمایتگر و شتابدهنده و نوعی انکوباتور برای فعالیتهای فضای مجازی دانست. منصور امینی دستاوردهای فضای مجازی سراج را اینگونه توضیح میدهد: «دستاوردها زیاد است، اما در مجموع میشود به این موارد مانند: تربیت و آموزش هزاران نیروی انقلاب در فضای مجازی، تربیت چند هزار نفر مربی سواد فضای مجازی، آغاز نهضت سواد فضای مجازی، راهاندازی و طراحی کلینیکهای سلامت ذهن در فضای مجازی، تربیت ۲۰۰ نفر متخصص در شش دپارتمان تخصصی تحقیقات و آیندهپژوهی، تولید بیش از صدها اپلیکیشن در حوزههای مورد نیاز جامعه مانند زنان، کودکان و مذهبی و...، تولید بیش از دهها بازی، تولید برنامههای تلویزیونی و رادیویی در فضای مجازی، حمایت از ایدههای نوین در حوزههای تک، برگزاری صدها نشست و نمایشگاههای تخصصی در حوزههای مختلف فضای مجازی و فراهم ساختن مقدمات حضور مردم در شبکههای اجتماعی به منظور بیرون راندن دشمن از این فضا اشاره کرد.»
ساختارشکنی و پیشرو بودن در استفاده از ظرفیت فضای مجازی برای تبیین گفتمان انقلاب، از ویژگیهایی است که مسئولین و عوامل مرتبط با سازمان سراج همواره به آن اشاره میکنند و تاکید دارند که ما در فضای مجازی مصداق غلامی نیستیم که رفت آب بیاورد، ولی آب آن را برد. معتقدند فضای مجازی در یک تعریف کلی، فضایی برای منازعه گفتمانی و جهان ذهنهاست. نوعی زندگی دوم است که هرچند واقعیت نیست، ولی واقعیتساز است. فضای مجازی مهمترین عرصه برای جنگ نرم است. چون در آن زبان، ذهن و اندیشه دست برتر را دارد و هر گفتمانی که قدرت بیشتری برای خلق معنا داشته باشد، برنده این جنگ است. سراج با تأکید بر توان خود در بسیج مردمی و قدرت خلق معنا در فضای مجازی، خود را برنده میدان منازعه فضای مجازی میداند.