به گزارش حلقه وصل، کارشناس مسائل راهبردی و عضو هیئت علمی دانشگاه در کانال شخصی خود در تلگرام نوشت:
ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا در چارچوب استیصال سردمداران کاخ سفید و انتقام از اقدامات امنیت بخش و عزت آفرین این شهید عالیمقام تحلیل می‌گردد.
واقعیت این است که آمریکا در راستای راهبرد "فشار حداکثری" در صدد اجرای یک فرآیند پنج مرحله‌ای بود که طی آن می‌بایست محاسبات جمهوری اسلامی تغییر یافته و ایران، به زعم آمریکا، به صورت شاخ شکسته به پای میز مذاکرات کانالیزه گردد.
فرآیند پنجگانه «فشار حداکثری»
۱. تشدید فشار و تحریم‌های اقتصادی
۲. بی‌ثبات سازی محیط محور مقاومت
۳. ناامن سازی محیط داخلی ج.ا. ایران
۴. معتبر ساختن ادراک تهدید و جنگ
۵. ایجاد دوگانگی و شکاف ملی در ایران
در چارچوب فرآیند "فشار حداکثری" پس از تشدید تحریم‌ها به ویژه در حوزه نفتی و بانکی، محیط منطقه‌ای (عمق استراتژیک) ایران بی‌ثبات گردیده و هم‌افزا با ناامن سازی محیط داخلی ایران، می‌بایست تسریع کننده (کاتالیزور) ادامه فرآیند پنجگانه مذکور شود. سردار سلیمانی با اندیشه راهبردی منحصر به فردش، مانع از پیوستگی تهدید منطقه‌ای با محیط داخلی ایران و اجرای کامل فرآیند "فشار حداکثری" شد.
عصبانیت آمریکا از این شهید عالیمقام آنجایی بیشتر شد که ایشان با کمک جریان مقاومت، علاوه بر امنیت بخشی به محیط منطقه‌ای ایران (عراق، لبنان و...) و مهار پیوستگی تهدید، در صدد زمینه سازی برای خروج آمریکا از عراق (باب خروج آمریکا از منطقه) برآمد. بنابراین سردمداران تروریست کاخ سفید که بیش از این تحمل شکست و تحقیر را نداشتند از روی استیصال، خود را ناچار به عملیات ترور ساختند.
اتخاذ راهبرد مقاومت فعال در برابر راهبرد "فشار حداکثری" آمریکا، رفتار ایران را بیش از گذشته تهاجمی نمود. همزمان شدن این رفتار تهاجمی و چالش‌های ترامپ در حوزه داخلی از یک سو و شکست‌های منطقه‌ای و همچنین ناتوانی آمریکا از دفاع در برابر متحدانش از دیگر سو، سرمداران کاخ سفید را ناگزیر به انجام اقدامی تروریستی و فاقد محاسبه نمود.
آمریکا و چند شریک هم‌پیمان او با این انگاره و ادراک که ترور حاج قاسم سلیمانی به عنوان پرچمدار رفتار تهاجمی ایران، راهبرد مقاومت فعال را با شکست مواجه نموده و جمهوری اسلامی را منفعل خواهد ساخت؛ یکی از پر اشتباه‌ترین تصمیمات خود طی چند دهه اخیر را عملیاتی نمودند.
اهداف آمریکا از ترور سردار سلیمانی
۱. به مُحاق بردن موضوع استیضاح ترامپ
۲. مهار چالش‌های رقبا در انتخابات آینده
۳. منفعل نمودن محور مقاومت در منطقه
۴. ممانعت از ادامه رفتار تهاجمی ج.ا.ایران
۵. معتبر ساختن ادراک تهدید برای ایران
۶. برساخت دوگانه "جنگ-صلح" در ایران
۷. تغییر محاسبات ایران و پذیرش مذاکره
۸. ممانعت از گام‌های نهایی خروج از برجام
۹. ترمیم چهره آمریکا پس از شکست‌های اخیر
اما آنچه که در محاسبات آمریکا لحاظ نشده بود؛ تاثیر شهادت سردار قاسم سلیمانی به عنوان یک "ابر رویداد" بود. این واقعه بسیار عظیم، همزمان تحولی شگرف و رستاخیزی غیر قابل تصور در تمامی روندهای محیط داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایجاد کرد.
"ابر رویداد" شهادت سردار سلیمانی محیط داخلی ایران را سرشار از انسجام و فرصت نمود. محیط منطقه‌ای را برای توسعه کمی و کیفی محور مقاومت و خروج آمریکا از منطقه مهیا ساخت. چالش‌های ترامپ را در محیط داخلی آمریکا فزآینده کرد. اکنون شهید سلیمانی برای انقلاب اسلامی کارآمدتر و برای آمریکا، اسرائیل و آل سعود خطرناک‌تر از سردار سلیمانی شده است.