حلقه وصل: حجتالاسلام سیدعلیرضا هاشمی یکی از طلاب اهل استان کرمان است که قبل از طلبگی، در رشته مهندسی عمران تحصیل کرده و سپس به شهر مقدس قم رفته و دروس خود را حوزه علمیه سپری کرده و امروز نه تنها امام جماعت روستای مشک آباد(در استان قم) شده بلکه امام خیلی از کارهای دیگر برای اهالی یک روستاست!
حجتالاسلام هاشمی که خود را چنین معرفی میکند: بنده در ۲۷ سال عمری که از خدای متعال گرفتم زندگی پرفراز و نشیبی را تجربه کردهام. دوران مدرسه و دبیرستان خوبی را گذارندم و معمولاً جزء شاگردان برتر مدرسه میشدم. در کنار درس کارهای مختلفی از جمله کشاورزی، جوشکاری، برقکاری و... راه یاد گرفتم و تقریباً مهارت پیدا کردم. یک اتفاق خوب نیز در دوران نوجوانیم افتاد که میتوانم بگویم سرمنشأ تحولات زندگی من شد و آن بنای یک مسجد در محلی که زندگی میکردیم بود. ورود من به مسجد موجب شد دوستان خوبی پیدا کنم و تداوم حضورم فضای روحی من را بهکلی عوض کرد.
* دانشجوی ممتاز بودم اما به حوزه رفتم
این طلبه جهادگر توضیحاتی درباره دوران تحصیلی دانشگاه ارائه کرد و اظهار داشت: باعلاقهای که به رشته عمران داشتم در کنکور شرکت کرده و در دانشگاه کرمان قبول شدم. در دانشگاه نیز جزء دانشجویان ممتاز بودم و با معدل خوبی این دوران را سپری کردم. موردی که در دانشگاه بهشدت من را آزار میداد خلأ فرهنگی و ضعف عقیدتی برخی دانشجویان بود که باعث میشد به تدریج بین آنها و عقاید دینی که داشتند فاصله افتاده و بعضاً به خطا و گناه دچار شوند. میدیدم دخترانی که بعضاً همسایه و همشهری خودم بودم و در خانوادههای مذهبی رشد کرده و چادری بودند به تدریج در طول سالهای تحصیل چادر را کنار گذاشته و کم کم از بدحجابی به بیحجابی نیز کشیده میشدند.
وی افزود: میدیدم که شهدای زیادی برای حفظ اسلام و دین و آموزههای دینی دادیم ولی هر چه زمان میگذرد دین در میان جامعه بهویژه نسل جوان رنگ میبازد و جای خود را به فرهنگ منحط و عریان غربی میدهد. همه اینها و دوستان خوبی که در مسجد داشتم دستبهدست هم دادند تا من به سمت طلبگی و حوزه علمیه کشیده شوم؛ آنهم در فضایی که هیچ طلبهای در خانواده و بستگان نداشتیم و حتی با مخالفت آنان نیز مواجه شدم. نظر خانواده این بود که چون درسم خوب هست ادامه دهم و در رشته خود بهجایی برسم ولی من مصمم بودم به حوزه بروم و تحصیل کنم تا بتوانم فرهنگ اسلامی را در جامعه انتشار دهم و در حد توانم فاصلهای که بین جوانان به وجود آمده و معضلات اجتماعی زیادی مانند اعتیاد، فساد و گناه را به همراه داشته را کمتر کنم. من با مشکلات زیادی توانستم به سمت حوزه و طلبگی بروم و خانوادهام مخالفتهای زیادی کردند ولی اگر بازهم زمان به عقب بازگردد این مسیر سخت اما لذتبخش را باجان و دل انتخاب میکنم و حتی در این مسیر حاضرم هزینه هم بدهم.
* مراسم ازدواجم را بسیار ساده برگزار کردم
حجتالاسلام هاشمی با بیان اینکه با وجود سختیها و مشکلات زیاد در همان سال اول طلبگی ازدواج کردم، اظهار داشت: خانوادهام بهشدت با ازدواج من مخالفت میکردند و میخواستند آن را به بعد از اتمام تحصیلاتم موکول کنم. ولی چون دستور رهبر انقلاب بر ازدواج و افزایش جمعیت بود این کار را انجام دادم و مراسم ازدواجم را بسیار ساده برگزار کردم و تا امروز به لطف خدا دو فرزند پسردارم.
* با خانواده ساکن روستایی محروم شدم
این طلبه درباره نحوه آغاز فعالیتهای تبلیغی و جهادی میگوید: سال گذشته درسم تمام شد و دوست داشتم وارد کار تبلیغی شوم ولی اساتیدم مخالفت میکردند و ادامه تحصیل تا پایه ۱۰ را به من پیشنهاد میدادند. ولی استدلال من در مقابل آنها این بود که جامعه ما امروز با جنگ فرهنگی و اقتصادی مواجه است و اگر هر طلبه بخواهد ۱۰ سال در حوزه بماند میدان جنگ نرم و اقتصاد خالی از سرباز میماند و ما هر روز نسبت به قبل آسیبپذیرتر میشویم. اعتقاد داشتم باید وارد فضای فرهنگ و اقتصاد شوم و در این دو حوزه که رهبر انقلاب بارها و بارها به آن تأکید کردند سربازی کنم و در کنار آن درسم را نیز ادامه دهم. پیگیر شدم تا نهادی را پیدا کنم که از من و فعالیتهایی که مدنظرم بود حمایت کند. این اتفاق خوب با تولد فرزندم مصادف شد و در بیمارستان با قرارگاه پیشرفت و آبادانی سپاه علی بن ابیطالب(ع) آشنا شدم و با آنها ارتباط برقرار کرده و جذب این قرارگاه شدم و با هماهنگی و حمایت این قرارگاه برای تبلیغ و فعالیت روستای مشکآباد را انتخاب کردم و با خانواده ساکن این روستای محروم شدم.
وی افزود: از عوامل موفقیت بنده همسرم است که با وجود تمام سختیها و مشکلات موجود ایثارگری کرده و سختیهای زیادی را تحمل میکنند تا بنده بتوانم به فعالیتم ادامه دهم. ایشان نیز سطح دو جامعه الزهرا (س) را تمام کردهاند و در روستا دورههای آموزش احکام و اخلاق برای خانمها برگزار کرده و در خصوص تربیت فرزند و همسرداری به آنان مشاوره میدهد.
* تاسیس صندوق برای رفع مشکلات
وی همچنین درباره فعالیتهایی که در روستای محروم مشکآباد انجام داده است، بیان داشت: در این روستا قبل از بنده چند ماه طلبهای بهعنوان امام جماعت حاضر بود ولی با توجه به مشکلاتی که بود حضورش را ادامه نداده بود. نخستین کاری که کردم برگزاری نمازهای جماعت بهصورت مستمر و منظم بود. در ادامه سعی کردم روحیه جمعی را در این روستا تقویت کنم. یکی از کارهایی که در این راستا انجام دادم تأسیس دو صندوق قرضالحسنه روستایی بود آنهم با پولهایی که خود اهالی آورده بودند؛ بهطوریکه امروز پس از ۱۱ ماه بالغبر ۱۳ میلیون تومان موجودی این صندوقهاست. در این مدت بیش از ۲۰ میلیون تومان در قالب وام قرضالحسنه به اهالی تسهیلات دادیم و گره از کارشان باز کردیم. با این روند پیشبینی میکنم تا سه سال آینده دارایی این صندوقها تا مرز ۷۰ میلیون تومان برود که خود میتواند گرههای زیادی از کار اهالی روستا باز کند.
هاشمی ادامه داد: یکی از کارهایی که در روز عاشورا در این روستا انجام میشد و اسراف زیادی را به دنبال داشت این بود که رسم داشتند در این روز ۲۰ گوسفند را قربانی و مصرف کنند. در این زمینه نیز توانستم فرهنگسازی کنم که این نذریها را از روز اول محرم تا شام غریبان انجام دهند و گوشت آن را هر شب برای پخت شام و پذیرایی از عزاداران استفاده کنند. از دیگر فعالیتهایم در این روستا در ماه رمضان بود که زیاد به آن پرداخته نمیشد. صحبتی قبل از آغاز ماه مبارک انجام دادیم تا هر شب سفره افطاری انداخته و اهالی بر سر یک سفره افطار کنند که این کار نیز بهخوبی انجام شد و فضای معنوی خوبی در روستا ایجاد کرد.
* پخش فیلمهای انقلابی در مسجد
وی افزود: برای نوجوانان روستا نیز برنامههای خوبی اجرا کردم که مهمترین آنها این بود که با ماشین خودم بچهها را به سالن وزرشی می برم و با آنها فوتسال بازی میکنم. نخستین باری که بچهها را به سالن بردم یکی از آنها به من گفت الآن اگر تمام دنیا را به من بدهید اینقدر شاد نمیشوم که من را برای بازی اینجا آوردهای. همین یک جمله برای من کافی بود. مسابقات مختلفی را برای بچهها برگزار میکنیم. کمد جوایز تهیهکرده و در مسجد قراردادیم تا بچههایی که به مسجد میآیند و نماز و قرآن میخوانند را تشویق کنیم. برای نخستین بار بعد از انقلاب نخستین راهپیمایی را در روز ۱۳ آبان در روستا برگزار کردیم که فضای خیلی خوبی داشت. پخش فیلمهای انقلابی در مسجد نیز از دیگر کارهای فرهنگی است که مخاطبان زیادی را به مسجد جذب کرده و اثرات خوبی داشته است.
برپایی هیئت بهصورت هفتگی در منازل اهالی، برگزاری مراسم شیرخوارگان برای نخستین بار در روستا و اهدای لباس به شیرخوارگان با کمک قرارگاه پیشرفت و آبادانی استان قم، توزیع نذری در ایام غدیر بین ۴۰۰ نفر، اعزام حدود ۱۳۰ نفر از بانوان روستا و روستاهای مجاور به مشهد اردهال و نیاسر و برگزاری مراسم در مناسبتهای ملی مذهبی از دیگر فعالیتهای فرهنگی این طلبه جهادگر در در روستای مشکآباد است.
* ماجرای پرورش بلدرچین در روستا
حجتالاسلام هاشمی یکی از برکات حضور روحانیون و مبلغان در روستاها را فرهنگسازی کار و تولید و انجام فعالیتهای خیرخواهانه دانست و ادامه داد: بنده توانستم به نحوی کار تبلیغی انجام دهم که از اهالی این روستا چهار نفر برای نخستین بار زمینهای یک هکتار، هزار متر، ۱۵۰ متر و ۱۱۰ متری را وقف کنند. زمین یک هکتاری را شخصاً جو کاشتم و در آن کار کردم و همین حرکت بنده باعث شد تلنگری به اهالی وارد شود که حاجآقا رفت زمین را کاشت ما هم برویم بکاریم. از دیگر کارهایی که در باب اشتغال به روستائیان پیشنهاد دادم ولی در ابتدا قبول نکردند پرورش بلدرچین بود. با هزینه شخصی یک دستگاه جوجهکشی با ظرفیت ۳۰۰ جوجه و تخم بلدرچین خریداری کردم. در ابتدا اهالی تصور نمیکردند با این دستگاه و تخم بلدرچینها بشود کار اقتصادی انجام داد. ولی وقتی جوجهها از تخم درآمده و پرورش یافتند کمکم یکی دو نفر از اهالی سراغ بنده آمدند تا این کار را انجام دهند. من آن دستگاه را به یکی از اهالی واگذار کردم و او نیز با آن اشتغالزایی کرد و خودم نیز با معلمان روستا سرمایهگذاری کرده یک دستگاه با ظرفیت یک هزار تخم را خریدیم و کار کردیم و امروز همین دستگاه نیز جوابگو نیست و تقاضا در همان روستا بیشتر از عرضه است.
* در حد توانم مشکلات اهالی را رفع میکنم
وی افزود: مشکل دیگر این روستا نبود فروشگاه برای تأمین مواد غذایی بود و اهالی برای خرید مایحتاج خود باید فاصله زیادی را طی میکردند. با کمک قرارگاه پیشرفت و آبادانی سپاه مغازهای برای یکی از اهالی برپا کردیم تا هم اشتغالزایی جدیدی انجام دهیم هم مشکل اهالی را برای تأمین مایحتاج خود رفع کنیم. از دیگر مشکلات جدی این روستا و روستاهای اطراف که حدود ۶۰۰ نفر را در بر می گرفت نبود نانوایی بود. در این بحث نیز قرارگاه ورود کرد و به سمت تولید نان توسط روستائیان رفتیم و در ماه رمضان ۱۵۰۰ نان پختیم که هم نیاز روستاها را تأمین کرد و هم مازاد آن برای فروش به قم برده شد. با مشاهده چنین ظرفیتی از قرارگاه پیشرفت و آبادانی درخواست کردم که ما را برای راهاندازی یک نانوایی که برای ۱۱ نفر اشتغالزایی نیز داشت حمایت کنند و مسؤولان این قرارگاه قول دادند که در راهاندازی یک نانوایی سنتی به ما کمک کنند تا هم نیاز روستا را تأمین کند و هم مازاد آن در شهر به فروش برسد و درآمدزایی داشته باشد.
این طلبه جهادگر ضمن برشرمردن برخی مهارتهای خود اظهار داشت: سعی میکنم در حد توانم مشکلات اهالی را رفع کنم بهعنوانمثال برای نصب یک کلید یا پریز و یا سرویس کولرآبی اهالی میبایست یک برقکار از شهر به روستا بیاورند که برای آنان هزینه زیادی داشت. سعی کردم این کارها را برایشان انجام دهم. کمک به دیوارچینی یا سقف زدن و یا کاشت پسته که از نوجوانی با آن آشنا بودم ازجمله کارهایی است که در این روستا انجام دادم.