به گزارش حلقه وصل، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
وبسایت رادیو فردا با اشاره به تحریم چند ماه قبل سپاه پاسداران از سوی آمریکا نوشت: آیتالله خامنهای در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران در روز ۱۰ مهرماه صریحترین فرامین را برای «کاهش تعهدات هستهای» از یک سو و توسعه «نگاه فرامرزی» سپاه به مسئله «جغرافیای مقاومت» را از سوی دیگر رسماً در یک «دیدار علنی» ابلاغ کرد.
چنین فرامینی اگر در اتاقهای فکر ابلاغ شود جای شگفتی نیست، اما ابلاغ چنین فرامینی از زبان «فرماندهی کل قوا» به «بازوی اجرایی» نظام، یعنی سپاه پاسداران، آن هم در پخش تلویزیونی بسیار تأملانگیز است. بهویژه اینکه او در این دیدار با برشمردن «عناصر هویتی» سپاه پاسداران چنین توصیه کرد: «نگاه وسیع جغرافیای مقاومت [یعنی] نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقه خودمان... این جوری نباشد که یک چهاردیواری را انتخاب کنیم و دیگر کارمان به این نباشد که پشت این دیوار چه کسی است، چه تهدیدی وجود دارد. این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی، گاهی اوقات از واجبترین واجبات کشور است.»
اینهمه صراحت در کلام رهبر جمهوری اسلامی اشاره به چیست؟ توصیه او به نگاه فراتر از «منطقه خودمان» تا کدام مناطق را شامل میشود؟ توسعه «جغرافیای مقاومت»، آنگونه که او توصیه میکند، تا کجاست؟ کاهش تعهدات هستهای ایران چه مرزی دارد؟ در این سخنرانی، رهبر جمهوری اسلامی حدی برای «توسعه فرامرزی مقاومت» تعیین نکرد.
برای درک موضوع کافی است به بیست سال پیش مراجعه کنیم. در آن هنگام هر وقت از حمایت ایران از یک جریان مسلح (حزب الله) در درون کشوری دیگر (لبنان) پرسش میشد، پاسخ مقامات ایران یک چیز بود: حمایت ما از حزبالله لبنان «معنوی» است.
چند سالی گذر زمان نیاز بود تا حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، در سال ۲۰۱۲ فاش کند که تنها سه سال پس از استقرار جمهوری اسلامی «انواع کمکهای معنوی، سیاسی و مادی را از سال ۱۹۸۲ از ایران دریافت میکنیم».
ترجمان آنچه رهبر جمهوری اسلامی آن را توسعه جغرافیای مقاومت نامیده میتوان در دیدارهای اخیر مقامات ارشد حماس و رهبران حوثی با خامنهای یافت که مستقیماً از تلویزیون ایران پوشش داده شد. روشن است آنچه نصرالله اعتراف کرد عیناً میتواند در مورد حماس و حوثیها مصداق داشته باشد.
به کار بستن صراحت کلام، تا آن حد که رهبر جمهوری اسلامی در دیدار علنی با مقامات سپاه پاسداران همزمان فرمان به «کاهش تعهدات هستهای» و «توسعه جغرافیای مقاومت» بدهد، باید استراتژی مهمی را در درون خود داشته باشد. آن استراتژی چیست؟
دونالد ترامپ در آرزوی پیروزی خود در دور دوم ریاست جمهوری و محمد بن سلمان در آرزوی نشستن بر تخت سلطنت است. این دو، اما، دشواریهای بزرگی را در برابر خود میبینند. ترامپ اینک با روند رسمی استیضاح روبهروست و محمد بن سلمان که اینک تا تخت سلطنت تنها یک گام فاصله دارد، دچار دردسرهای بزرگی است. او نه تنها جنگ یمن را باخته بلکه گوشه گوشه خاک کشورش از جمله تأسیسات نفتی عربستان مورد حمله حوثیها (گروه مورد حمایت ایران) قرار گرفته است. بنا به آخرین اخبار، جایگاه محمد بن سلمان در درون خاندان سلطنتی با چالشهای بزرگی مواجه شده است.
در ماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا (اگر استیضاح ترامپ رأی نیاورد) این تهران است که میتواند به دردسری بزرگ برای ترامپ تبدیل شود.