شاید یک دهه قبل حضور چهرهای نظیر «رضا عطاران» برای فروش یک «شبهکمدی» به تنهایی کافی بود، اما این بازیگر دیگر به تنهایی تضمین کننده فروش نیست.
حمیدرضاحافظشجری، بازیگرِ سریال «نوروز رنگی» از تماسهای مکررش با رضا عطاران، سعید آقاخانی، برزو ارجمند و پژمان جمشیدی برای گرفتن نقش و بلاکشدنش توسط آنها گفت.
شاید این ادعای گزافی به نظر برسد، اما اصغر فرهادی، در نیمه نخست دهه ۸۰، «احمدینژادیترین» فیلمساز سینمای ایران بود!
حساسیت در کارگردانی سریال زیرخاکی نشان میدهد که با همین پتانسیل موجود و خطوط قرمز سیما، با تکیه بر تخصص، بر اساس یک فیلمنامه کاملا معمولی، بهترین سریال تلویزیونی را در مدیوم سیما میتوان ساخت.
زردنگاری و کارهای سطحپایین و عامهپسند هنری در هشت سال اخیر رواج بسیاری پیدا کردند که این شامل سینما هم میشد.
ماجرا در رسانههای خانگی به سمت همین دستمزدهای بالا رفت.کسانی که اسپانسر میشوند، دهها برابر سود میکنند. مسئله اقتصادی است و به نوعی بیزنس محسوب میشود؛ و رقمها را بالا بردهاند.
این سریال دهه شصت را دهه نفوذ توصیف میکند و پرسش مهم این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا نهاد نظارتی ساترا چه میزان در اعطای مجوزها نقش داشتهاند؟
جز مهران مهام با کسی مشکل ندارم.به جای حساب و کتاب یک خانه به سعید آقاخانی دادند که کنار رودخانه و در طرحی افتاده که باید خراب شود!
«شیشلیک» اما بیش و پیش از هر چیز، پشتپای محمدحسین مهدویان به دستاوردهای خودش است! فیلم جدید این کارگردان کنجکاوی برانگیز، هیچ اتفاق ویژه یا دستاورد فرمی قابل توجهی ندارد.
فهیم: به نظرم فصل ۶ این سریال نه تنها خوب نبود، بلکه اگر پخش نمی شد خیلی بهتر بود. مسئله ضد اخلاقی اش یک طرف، این فصل فاقد مؤلفه های دراماتیک و محتوای ارزشمند بود.