یکی از شایع ترین این تلاشها برای انحراف از بحث اصلی، تلاش وقیحانه برای تغییر سوال است. یعنی تبدیل این سوال که «آیا قران کریم مثل دارد یا ندارد» به سوالاتی مثل: قران کریم ایراد دارد یا ندارد؟ ابهام یا فصاحت و بلاغت دارد یا ندارد؟ نیاز به تفسیر دارد یا ندارد؟
الغرض، شاید در نگاه نخست خیلی متوجه ابعاد مختلف این تحدی قران کریم نشویم. اما باید ببینیم که مخالفان در این مورد ، حداکثر چه حرفی برای گفتن دارند؟ چطور میتوانند چنین معجزه ی آشکار و زنده ای را انکار کنند؟ یا از تمام اینها گذشته ، وقتی در برابر حقیقتی این گونه روشن تر از آفتاب قرار میگیرند ، چقدر لجاجت میورزند و چگونه به انواع و اقسام مغالطات و حتی جرزنی های بارز متوسل میشوند؟!
حث ها در مورد تحدی قران کریم همچنان ادامه داشت. با این تفاوت که هر چه جلوتر میرفتیم تعداد افرادی که وارد بحث میشدند و شدت توهین هایشان رو به افزایش بود. چون به تدریج داشت مشخص میشد بی مانندی قران کریم واقعا یعنی چه و ابعاد آن تا کجا ست! یکی دو نفر از مسلمانانی که به بحث ورود کردند و خواستند پاسخ توهین ها را بدهند فورا اخراج شدند! و عجیب تر اینکه ، خیلی ها تلاش میکردند اصل موضوع گفتگو را عوض کرده و مسائل جدیدی مطرح کنند.
نمیپرسم نظرتان نسبت به ورود زنان شوهردار به استادیوم های فوتبال چیست! چون گذشته از اینکه ، این حرف تان نسبت به موضوع بحث چقدر بی ربط است ، حداقل در کشورها و فرهنگهایی مثل ما ، قداست و حرمت مفاهیمی مثل «زن شوهر دار» مستقیما مبتنی بر ارزشهای دینی و آموزه های وحیانی ست. همان ارزشها و آموزه هایی که امثال شما کمر همت بسته اید نابودشان کنید! اما وقتی اساسا کمر یک تفکر شکسته و شل باشد، با کمربند سفت بستن هم کاری درست نمیشود!
آتئیستهای حاضر در گروه شروع کردند به تایید و تفسیر این حرف. که بله ، ببینید دین باوران چقدر متناقض حرف میزنند و چه و چه! اما وقتی نگارنده از او پرسید، آیا میداند معنای اصلی این حرفش چیست؟ آیا میداند که دارد اعتراف میکند، حتی اگر معجزه ببیند ایمان نمی آورد؟! و اشاره شد که، همین معجزات نیز خارج از قانون علیت و قضا و قدر الهی نیست.