رکاب معتقد است در این روزها، کتابفروشی های محلی مورد اقبال بیشتری هستند و همشهریان ترجیح می دهند همراه با خرید مایحتاج روزانه،کتاب هایشان را هم تهیه کنند.
برای خیلیها تحمل او و امر و نهیهایش سخت بود و برای من سختتر. صدای دورگه و ابروهای گره کرده و فرزی و چابکیاش به او هیبت مردانه داده بود. اسمش علی چیتسازیان بود.
محمد سرشار گفت: در عرصه هنر از سینما گرفته تا ادبیات و سایر هنرها، گونه ای داریم به نام «استراتژیک» که وظیفه دارد به حاکمیت کمک کند تا مردم همراهی بیشتری داشته باشند.
مهدی رمضانی، معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد از امکان دسترسی اعضای فعال کتابخانههای عمومی به سرویس کتابخانه الکترونیکی اپلیکیشن طاقچه خبر داد.
به فروشنده اعتراض کردیم که اولا مغازه نداری، دوم فاکتور فروش رسمی نمیدهی و از همه بدتر اینکه وسیلهای که آوردهای خراب است.
همه هزینهها را خودم میدهم، من معلم روستاهای محروم هستم و وظیفه خودم میدانم به دانشآموزان کمک کنم. اداره آموزش و پرورش هم قول داده که بستههای آموزشی را آماده کند.
فرصت استفاده از خدمات سامانه «پست کتاب» در طرح «عبور از کرونا با کتاب» تا پایان اردیبهشت۱۳۹۹ تمدید شد.
با اون همه خستگی مهمونداری که بهش عادت نداشتم، طوری بهم برخورده بود که تا نصفهشب مثل یک کتاب درسی، دستور کوکوی کدو رو چندین بار خوندم تا کاملا حفظ شدم.
سعدی از همان تجربههای معمولی که همه ماها داشتیم و داریم حرف زده، اما یک جور دیگر. با یک نگاه ویژه. با یک بیان هنرمندانه.
الان باید پارچهی روی کتابهای غرفه را کنار زده باشم و منتظر رسیدن شما باشم که اندازهی یکسال فاصله، از نزدیک دربارهی کتابهای اطراف حرف بزنیم.
مختصری هم از کتاب بگویم. این کتاب را به توصیه ی پدرم خواندم. در همان تخفیفات کرونایی قبل از عید نوروز، از نشر افق خریده بود و بعد از خواندن گفت: مرضیه این کتاب را بخوان.
سبکی با سعدی اینگونه درخشش مییابد و بعد هم با حافظ پیش میرود و بعد هم به مکتب اصفهان تحویل داده میشود و موجب پیدایش سبک اصفهانی و سبک هندی میشود.
«نادر صادقی» روحانی ۴۰ سالهای بود که هم ترجمه قرآن کار میکرد و هم نهجالبلاغه. نهجالبلاغهای که صلیبیها به اردوگاه آورده بودند کلا عربی بود و ترجمه فارسی نداشت.
کتاب "صدور انقلاب اسلامی از منظر آیتالله خامنهای" در ۵ فصل از سوی انتشارات راز نهان روانه بازار کتاب شد.
عشق در برابر عشق دربارۀ زندگی جوانی ایرانی به نام هرمز است که عاشق دختری از اشراف عرب شده است و خانوادۀ دختر عرب، مهریه را ترور امام حسن مجتبی علیه السلام تعیین میکنند.
یک نفر آن طرف بیسیم گفت: «علی جان صداتو دارم...» سرهنگ گفت: «چرا اومدی؟» اکبر گفت: «بابا حوصلهمون سررفت بس که نشستیم. دیدیم شما خبر ندادید، گفتیم بلند شیم بیاییم سلامی عرض کنیم.»
رمان «زندگی ظاهری روبی» به نویسندگی نورا رالی باسکین برای نخستین بار در انتشارات مدرسه منتشر و روانه بازار نشر شد.
در این کتاب غول و دیوی وجود نداشت و بیشتر درباره یک شخصیت علاقهمند به کتاب حرف میزد.» اما به نظرم این رمان درباره یک غول است آن هم غولی به نام انسان!
تتلیتیها نمیتوانند پایدار باشند و این یک هویت جمعی باثبات تولید نمیکند چون شخصیت تتلو، جذابیتهایی مختص همین سن دارد و بالاتر رفتن سن و پخته شدن، آنان را از این جذابیت جدا میکند.