کتابهای «نیمه پنهان ماه» و «از آسمان» به زبان انگلیسی، «نیمه پنهان ماه» به زبان اسپانیولی و «از آسمان» به زبان آلمانی ترجمه و منتشر شده است.
این بازیگر گفت: اصلیترین برنامهام در سال ۹۵ به نتیجه رساندن پروژه «مردان آسمانی» است که باید با ظرافت تمام و با لحاظ کردن استانداردهای روز تولید شود تا مخاطبان حتما از آن استقبال کنند.
مسئول روایتگری ستاد شهید چمران میگوید: برنامه روایتگری این ستاد از بازسازی واقعه کربلا آغاز میشود و از 8 سال دفاع مقدس به جنگ سوریه پیوند میخورد.
زهیر یاری گفت: قرار بود که جلیل سامان، سریال «شهید چمران» را قبل از «نفس» بسازد که من هم نقش امام موسی صدر را در آن سریال عهده دار بودم که خب به دلایلی ساخت این سریال به تعویق افتاد.
بازیگر نقش شهیدچمران در جمع مهمانان ویژه نمایش «تکههای سنگین سرب»، تاکید کرد: تئاتر ما در غربت غریبی زندگی میکند.
کتاب «به سوی میمک» شامل خاطرات علی کرم محمدیان از نبرد آزادسازی میمک منتشر شد.
به مناسبت هفتهی دفاع مقدس، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR هفت خاطرهی رهبر انقلاب اسلامی از دوران دفاع مقدس را منتشر میکند.
تعدادی از نمایندگان مجلس و جمعی از هنرمندان برجسته، به تماشای نمایش «تکههای سنگین سرب» نشستند.
ایوب آقاخانی کارگردان نمایش «تکههای سنگین سرب» در ارتباط با این نمایش گفت: در این نمایش سعی کردم شخصیت چمران را از نقطه صفر به مخاطبان نشان دهم و معتقدم با نمایش «تکههای سنگین سرب»، در حد توانم به مخاطبان ژانر دفاع مقدس اضافه خواهم کرد.
محمد سعيد الخنساء، شهردار الغبيري بيروت، با حضور در محل رايزني فرهنگي كشورمان با محمدمهدي شريعتمدار، رايزن فرهنگي ايران در لبنان در خصوص نصب تنديس شهردار تهران در بيروت، ديدار و گفتوگو كرد.
ایوب آقاخانی بعد از چهار سال دوری از تئاتر شهر، به زودی نمایش «تکههای سنگین سرب» درباره مقطعی از زندگی شهید دکتر مصطفی چمران را در تالار چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه خواهد برد.
«روحیهی پر نشاط و دلهای پاک دانشجویان این امید را به انسان میبخشد که نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده فرآوردهی دانشگاه جمهوری اسلامی چمرانها باشند.»
حجتالاسلام کفیل گفت: خدمتگزاری به مسجد و اهالی آن همنشین شدن با حضرت حق است، و این موضوع، آرزوی بزرگمردانی مانند شهید چمران بود.
توی کاخ نخستوزیری رفت کوچکترین جای ممکن را برای زندگی پیدا کرد. این ساختمان یک زیرزمین داشت که قابل استفاده نبود. دکتر و خانمش همه جایش را تمیز کردند رفتند همان جا. من وقتی وارد آنجا شدم دیدم هیچی ندارد.