
حلقه وصل: نمیشود یاد مصیبتهای خاندان سیدالشهدا(ع) كرد و یاد نوحه معروف «زینب زینب» مرحوم موذنزاده اردبیلی نیفتاد. اصلی بعضی از این اشعار و نوحهها آنقدر با اخلاص و زلال سروده و خوانده شدهاند كه بعضا حتی بدون اینكه بدانیم شاعر یا مداحشان كیست، راه خودشان را پیدا كرده و رفتهاند توی بدنه فرهنگ عامه.
در این گزارش، «جام جم» درباره دو نمونه از این اشعار و نوحهها صحبت كرده است. نمونههایی كه حتما به گوش ما خورده و بعضا خودمان هم زیر لب، زمزمهشان كردهایم. دو دمههای معروفی كه در این ایام ده روز عزاداری محرم حتما توی هر هیات و تكیه و حسینیهای خوانده میشود و عزاداران هم همراه با این ابیات بر سر و سینه میزنند. اینها نمونه عینی اخلاصند. فکرش را بکنید. سالها ست که سرانیده این ابیات از دنیا رفتهاند اما اثری كه خلق كردهاند ماندگار شده و مثل آب روان، راه خودش را پیدا كرده و عطش جان هر عزاداری را سیراب.
دو دمهای كه میخواهیم درباره آن صحبت كنیم آنقدر معروف هست كه در كنار ترجیعبند معروف محتشم كاشانی، راه خودش را به فرهنگ عامه باز كرده و به عنوان یكی از المانهای فرهنگ عاشورا در ایران مطرح شود. اصلا انگاری كه عزاداری شب تاسوعا را به این دو دمه گره زده باشند:
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد/ علمدار نیامد. علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد/ علمدار نیامد. علمدار نیامد
اطلاعات چندانی از شاعر این این دو دمه در دست نیست. مهدی امینفروغی از محققان و پژوهشگران مطرح حوزه فرهنگ و اشعار عاشورایی و آیینی در گفتوگویی میگوید که دو روایت متفاوت از شاعر این دو دمه شنیده است: «متن مکتوبی در رابطه با این نوحه وجود ندارد. هر آنچه هست، مربوط به شفاهیات و تاریخ شفاهی است که سند مکتوب و محققانهای ندارند. در باره این نوحه من دو روایت متفاوت شنیدهام. یکی مربوط به مرشد اکبر مرشددوست که این شعر را از سرودههای حاج مرزوق میدانست. دیگری هم مرشد رجب بهرو که عقیده داشت این سروده متعلق به حاج اکبر ناظم است. با این حال اینها مطالب تاریخ شفاهی است و سند مکتوب و محکمی وجود ندارد که این شعر را چه کسی سروده است.»
روایت دیگری که درباره این نوحه وجود دارد مربوط به حاج حسن رشیدی از نوحهخوانان قدیمی تهران است. او شاعر این دو دمه معروف را فردی به نام «میرزا عبدا... خداداد» معرفی میکند که او هم از نوحهخوانهای قدیمی تهران بوده. گویا تخلص میرزا عبدا... «دیوانه» و با این عنوان شعر میسروده. آنطور كه رشیدی به صبحنو گفته، میرزا عبدا... فرزنددار نشده و سالها قبل فوت كرده و در قبرستان مسگرآباد تهران به خاك سپرده شده. بعدها در دهه 50 كه این قبرستان تسطیح و به فضای سبز تبدیل شد، مزار میرزا عبدالله هم از بین میرود.
با این حال روایت این گمنامی از زبان یكی از نوحهخوانان قدیمی تهران هم در نوع خودش جالب است: «میرزا قبر میخواهد چه كار؟ اسم و رسم را برای چی لازم دارد. شب و روزی نیست كه نوحهای اهل حرم میر و علمدار نیامد نهتنها در كربلا كه در سراسر دنیا خوانده نشود. همین برای او كافی نیست؟»
شهرت: شاعر مكن ای صبح طلوع
یكی دیگر از دو دومههای معروف ایام محرم و صفر «مكن ای صبح طلوع» است. این دو دمه را بسیاری از هیاتهای عزاداری در شب عاشورا میخوانند. احتمالا همهمان این نوع سینهزنی را تجربه كردهایم. سینهزنان به دو دسته تقسیم میشوند و یك دسته مصرع اول را میخواند و دسته دیگر مكن ای صبح طلوع را تكرار میكند. در ادامه دسته دوم شروع به خواندن مصرع دوم میكنند و دسته قبلی «مكن ای صبح طلوع» را دو مرتبه تكرار میكنند. احتمالا برایتان جالب باشد بدانید كه شاعر این دو دومه معروف، پدر آیتا... محمدتقی بهجت است. شاعر این دو دمه تا سالها ناشناخته بوده.
میگویند در مجلس روضهای كه با حضور آیتا... محمدتقی بهجت برگزار شده، مداح این مصرع را استفاده میكند. بعد از مراسم آیتا... بهجت خطاب به مداح میگوید «این شعر از سرودههای مرحوم ابوی است.» جالب است كه در دفتر شعری كه از پدر مرحوم بهجت به جا مانده چنین سرودهای به چشم نمیخورد. احتمالا برایتان جالب باشد بدانید كه ادامه این شعر هم مشخص نیست. البته اشعار متعددی وجود دارند كه با این بیت شروع میشوند اما ادامه یكسانی ندارند. مجموعه اشعار كربلایی میرزا محمود بهجت در سال1390 در قم با همین عنوان مشهور «مكن ای صبح طلوع» منتشر شد. البته روایت مشهور كامل «مكن ای صبح طلوع» در همین كتاب به چاپ رسیده است.
اشعار كتاب در ۱۷ بخش تدوین یافته است كه شامل: مراثی حضرت فاطمه زهرا(س)، مراثی امام حسن(ع)، مراثی مسلم، مراثی طفلان مسلم، مراثی حربن یزید ریاحی، وهب، املیلا(س)، حضرت علیاكبر(ع)، حضرت قاسم(ع)، حضرت اباالفضل(ع)، حضرت سكینه(س)، حضرت رقیهخاتون، حضرت فاطمه صغری، عبدا...بن حسن، حضرت امام حسین(ع)، حضرت زینب كبری(س)، و پیوست: مكن ای صبح طلوع است.
محمود بهجت یا به عبارت بهتر، كربلایی میرزا محمود بهجت در فومن سكونت داشت. سالها به كار نانوایی و كلوچهپزی مشغول بود و در كنار آن، به امورات مردم نیز رسیدگی میكرد. امضا و شهادتش هم آنقدر اعتبار داشت كه اسناد و قبالههای مهم هم به گواهی وی میرسید. كربلایی محمود بهجت در ۱۲ بهمن سال ۱۳۲۴ شمسی از دنیا رفت. در این زمان آیتا... بهجت جوانی 31 ساله بود. پیكرش در قبرستان محوطه مسجد جامع فومن به امانت سپرده شد و بعدها به شهر مقدس كربلا منتقل گردید و در آنجا دفن شد. عموما بیت اول این نوحه را همه در شب عاشورا شنیده ایم.
بخشهایی از روایت مشهور این شعر كه در كتاب مزبور به چاپ رسیده به این شرح است:
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است /عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مكن ای صبح طلوع
شب قتل است یك امشب كه حسین مهمان است/ غمش امشب همه از تشنگی طفلان است
مكن ای صبح طلوع
جامهای صبح مزن چاك مده جولان را /هست مهمان شه دین امشب و یك فردا را
مكن ای صبح طلوع
چرخ ای چرخ مزن چرخ دگر امشب را/ تا قیامت تو نگه دار همه كوكب را
مكن ای صبح طلوع