به گزارش حلقه وصل، احسان صاحب جمعیان در تسنیم نوشت: سریال «گاندو» با تمام حاشیهها و چالشهایش به ایستگاه پایانی در فصل اول رسید. مجموعهای که بعد از مدتها آزردگی مخاطب، یک حسّ دلچسبی به مخاطب القاء کرد. اما برخی از همان روز نخست پخش، این دلچسبی و هیجان تماشای مخاطب را برنتافتند و بازی رسانهای را با اهرم غرضورزی کلید زدند.
این اتفاق در رسانهملی افتاد و با تمام فشارهای دولتیها، در یک مدار کمسانسوری، «گاندوی» اول را به سرمنزل رساندند و حالا در میانه ساخت دومین گاندو هستند. از حالا برخیها هجمههای سنگین را از حیث تهدید کردن صداوسیما به کاهش بودجه و حتی دسترسی به اطلاعات و اتفاقات دیگر در برخی وزارتخانهها، تا از این دست سریالهای موردپسند مخاطب و قابل تأمل ساخته نشود.
حالا چرا «گاندو» این همه در زمان پخش دچار حمله شدید برخی رسانهها، افراد و حتی دولتیها شد و چرا بعد از پایانِ این سریال هم این ورطه را ادامه میدهند؟
اینکه در کشور ما سیستمی خارج از وظایف سازمانی میتواند سریالی جذاب و اثرگذار تولید نماید امر عجیبی نیست؛ سوال مهم اینجاست که چرا بخش نمایشی تلویزیون با این همه ادعا و با وجود بودجههای زیاد، چنین توان، انگیزهای ندارد؟ و هیچ تلاشی نمیکند مردم کارهای جدید، خلاقانه و نوآورانه ببینند. کماکان هم در ورطه کارهای سطحی و متوسط قرار گرفتهاند و انگار نمیخواهند این زنجیره متوسطهای محدود به فضای گستردهتری تبدیل شوند.
مستقل از طرح این سوال در ادامه به دلایل اقبال گسترده مخاطبان به سریال «گاندو» میپردازیم:
دلیل نخست آن عدم تولید سریالهای جذاب با فضای استراتژی و امنیتی و سیاسی است و بیشتر شاهد استفاده از عناصر درام نظیر دلدادگیهای رایج در سریالهای تلویزیونی و مثلث عشقی هستیم.
در وهله بعدی افزایش احساس امنیت، اقتدار ملی و پذیرش کارآمدی نیروهای امنیتی و ضدجاسوسی ایران توسط مخاطب است که در هنگام تماشای «گاندو» احساس غرور میکند. این نوع سریالها باید ساخته شوند چون کشورمان با انبوه دشمنیهای پیشرفته سیاسی، نظامی و تکنولوژیک مواجه است؛ این دستاورد بیبدیل این سریال تلویزیونی به شمار میرود.
شاخصه دیگری که میتوان عنوان کرد به سریالهای بدون قهرمان تلویزیون برمیگردد. سریال «گاندو» در سیلاب سریالهای بدون قهرمان، روی آنتن رسانهملی رفت. آفرینش قهرمانانی مسلمان و ایرانی طعم افتخارآمیز هویت ملی و انقلابی را به رخ مخاطب کشید و به قولِ کارگردان این سریال، مخاطبان نوجوان و جوان با دیدن کاراکترهای جوانِ اطلاعاتی و امنیتی احساس غرور کردند.
«گاندو» توانست حس مقدس پیروزی را به مخاطب منتقل کند و میتوان اشاره کرد که «گاندو» در انعکاس شکست واقعی دشمن و فروریختن هیمنه آنها هم به توفیقی دست پیدا کرد.
امروز به واقع تلویزیون ما نیازمند آثار پلیسی و جاسوسی با روایت انقلابی است کاری که «گاندو» نمایش خوبی از سرگرمی و اقناع حسّ هیجانطلبی را به رخ مخاطب کشاند. زیرا تولید و پخش آثار پلیسی و جاسوسی با روایت انقلابی، علاوه بر سرگرمی و اقناع حسّ هیجانطلبی مخاطب میتواند به اثبات این نکته کمک کند که توطئه، توهم نیست و نفوذ ابزار همیشگی دشمن برای ضربه زدن به استقلال و آزادی ملتهاست.
در وهله بعدی مخاطب ما «گاندو» را دید و دوست دارد گاندوهای دیگری هم ساخته شود چون به قولِ کارگردان سریال، ــ «گاندو» ریشه در خیلی از مشکلات و ناهنجاریهای جامعه ما دارد اگر ما بتوانیم این آگاهیبخشی را به جامعه منتقل و شفافسازی کنیم طبیعتاً به رسالت اصلیمان عمل کردهایم ــ به هنگام تماشای این مجموعه تلویزیونی، مردم حرف خودشان را از زبانِ کاراکترهای این سریال میشنوند که درباره مشکلات اقتصادی، گرانی، تورم و بیکاری میگویند.
بیشتر بخوانید:
البته دغدغههای دیگری هم یادآور میشود که همه آن طرح این مشکلات نیست؛ مردم بر سر معامله آرمانهای انقلاب و اسلام حرفهای جدی و مهمی دارند که باید شنیده شود.
همه این نکات هم که مطرح کردیم دال بر بینقص بودن سریال «گاندو» از ساختارهای هنری و فیلمنامهای نیست. اما شجاعانه است و این مهمترین ویژگی برای روایت سریال تلویزیون است، چرا که غایت یک مجموعه تلویزیونی در وهله اول باید آگاهی و بیداری باشد نه فقط سرگرمی. این نقیصهای که این روزها بیشتر در فضای سریالهای تلویزیونی رخ میدهد و آنتن پُر میشود.
«گاندو» مورد استقبال مردم قرار گرفت و اتفاقاتی را برای مخاطب رقم زد که حق باید داد برخی به دنبال انتقام باشند و شاید همین برخی فشارهای گاه و بیگاه هم باعث شده باشد بعضاً فیلمسازان یا حتی مدیرانی به دنبال کارهای استراتژی موثر برای رسانهملی نباشند و این ورطه سرگرمی و پُر کردن آنتن ادامه داشته باشد.
حال باید دید از میان دشمنان خارجی انقلاب، منتقدان داخلی «گاندو»، برخی از سینماگران و یا مدیران ناکام سریالساز تلویزیون چه کسی چراغ اول انتقام را روشن خواهد کرد.