حلقه وصل: حجت الاسلام والمسملین عابدینی از اساتید حوزوی عصر پنجشنبه 13 تیرماه در دومین روز سومین اجلاس رابطان جامعه ایمانی مشعر در قم گفت: روزهای خاص سال از جمله ولادت حضرت معصومه(س) از روزهای خاص خداوند است که برکات بسیاری برای طی مراتب سیر و سلوک دارد. وی افزود: استغفار نقش عظیمی در طی مراتب در اربعین است؛ در یک شنبه این ماه و یک شنبه اول این ماه که در پیش داریم جذبه ویژه خداوند سبحان است که در روایت پیامبر نیز آمده است را از دست ندهیم.
استاد حوزه تصریح کرد: اگر بخواهیم راجع به مساله شبکه سازی در هیأت صحبت کنیم باید مباحث مرتبط به ارکان و اصول و کارکردها و تاریخچه هیأت را به خوبی دریابد تا این اصول را بهتر درک کنیم.
منزل حضرت آدم، اولین هیأت تاریخ
عابدینی یادآورشد: اولین هیأت در منزل حضرت آدم شکل گرفت؛ ایشان به مناسبتهایی فرزندان را جمع می کردند و مجلس موعظه برپا می کرد. وی گفت: اولین محل سکنی حضرت آدم، در مسجد الحرام بوده است که سپس خداوند امر کرد که از این مکان نقل مکان کند؛ پس اولین هیأت در مسجد الحرام بوده است.
وی افزود: هیأت های انبیا به دو شکل مخفی و عیانی برگزار میشد زیرا گاهی اوقات جلسات احیای امر الهی(هیأت) به دلیل شرایط خاص مواجهه حاکمان با انبیا، به شکل مخفی برگزار میشد که در اکثر مواقع این جلسات به همین شکل برگزار میشد.
استاد حوزه تصریح کرد: تشکیل جلسات، امید را در دل مومنان و انبیا نیز بیشتر می کرد؛ همچنین انبیا در این ارتباطات میتوانستند فعالیتهای عملی داشته باشند؛ هیأت در طول تاریخ برای مومنان، خاصیت انگیزه سازی داشته است.
عابدینی یادآورشد: از ابتدای بعثت پیامبر، جلسات هیأتی پیامبر در خانه و کم کم در بیابانها برگزار میشده است؛پیامبر اکرم با مشقت فراوان طی 3 سال 6 نفر را جذب کردند و سپس به 12 نفر افزایش یافت و برای این جمعیت در بیابان ها هیأت برگزار میشد تا پیامبر برای آنها موعظه کنند و این جمعیت سپس به 73 نفر رسید.
هیأت همیشه با میثاق همراه بوده است
وی گفت: دیرینه ترین تشکیلاتی که از نظر زمانی، همیشه تشکیل شده و مناصب آن نیز روشن بوده، همین هیأتها بوده است؛ علت پایداری هیأتها نیز بسیار مهم است.
وی افزود: اوج جریان هیأت، پس از جریان پیامبر، با عنوان مومنینی که در اقلیت قرار گرفتند و هیأت را ادامه دادند و به میثاق الهی یا غدیر وفادار ماندند شکل گرفت؛ هیأت همیشه با میثاق همراه بوده است و این میثاق به فاطمیه منجر شد.
استاد حوزه تصریح کرد: گریههای حضرت زهرا(س) بیان می کنند که این گریه برای فقد نبی و ظلم به وصی بود؛ به همین دلیل بود که گریه های حضرت پس از روز هفتم شدیدتر شد زیرا حاکمیت بشری به جای حاکمیت الهی تثبیت شد.
عابدینی یادآورشد: این حرکت الهی فاطمی با عاشورا و اربعین جوشش یافت؛ این عنصر به امر ولایی الهی ادامه یافت؛ بر اساس روایت، در هیأت انسان با ولی خدا زیست میکند؛ اربعین زیست چند روزه با امام است که حتی خواب و حرکت و نفس کشیدن مومن با امام(ع) است؛ اربعین یک هیأت چند روزه است؛ عاشورا و اربعین دو جریان تاریخ ساز در کنار فاطمیه و غدیر برای هیأت است؛ ظهور یکی از قله های بلند این جریان است؛ جریان ظهور در کنار اربعین و عاشورا و غدیر و فاطمیه غایت حرکت هیأت است؛ یکی از پرده های ظهور، انقلاب اسلامی بود.
وی گفت: هر انسانی ظهوری محدود و مقید از ولی و امام که مطلق حقیقت است، می باشد؛ زمانی که انسان به سمت کمال میرود، بر احساس حب ذات، وجود امام و پیامبر را ضامن بقای خود می دانند و در روایات نیز آمده است که انسانها فطرتا پیامبر را دوست دارند و اگر مواجهه با پیامبران و اولیا در تاریخ مشاهده می شود به این دلیل است که امیال دیگر به حدی گسترده شده اند که هویت خود را گم کردهاند.
حرکت انسان در نظام سلوک، با محبت شکل میگیرد
وی افزود: حرکت در نظام سلوک انسان با محبت شکل میگیرد؛ دوای تلخ با شوق شیرینی صرف نمی شود ولی به دلیل ضروری بودن، این دوا را دوست داریم؛ هر حرکتی که انسان انجام می دهد در دایره همین محبت انجام میشود.
استاد حوزه تصریح کرد: محبت نیز از تشابه شکل میگیرد؛ اگر تشابه نباشد محبتی نیز در کار نخواهد بود؛ تشابه نیز به دو شکل است؛ گاهی مطلوب خود را در کسی می بینیم و باعث محبت ما به او می شود و گاهی نیز این شباهت به معنی فعلیت است؛ یعنی هرچه شخصی را شبیه تر به خود ببیند بیشتر به او محبت میورزد؛ شباهتهای درونی انسان را به سوی خود جلب میکند.
هرچه محبت شدیدتر باشد، بغض نسبت به دشمن محبوب نیز بیشتر است
عابدینی یادآورشد: ملاک محبت، در شباهت است؛ هرچه شباهت بیشتر باشد محبت بیشتر و حرکت سریعتر خواهد بود؛ شباهت ما در یک هیأت با یک محبوب مطلق است؛ به همین دلیل محبت بیشتر و حرکت نیز سریع تر است؛ به همین جهت خادمی ما در این هیأت، خادمی یک امام است؛ خدمت به امام کثر شان نیست بلکه عزت و کمال است.
وی گفت: اساس هیأت با محبت است و هرجا که محبت باشد، بغض نسبت به دشمن محبوب نیز شکل می گیرد؛ پس هرچه محبت بیشتر باشد بغض ما نسبت به دشمن محبوب نیز بیشتر میشود؛ ولی تلاش می شود که یکی از این دو را از جوانان ما بگیرند.
وی افزود: هیأت گرفتن به معنی دعوت امام به خانه و مسجد است؛ کسانی که هیأت میگیرند در واقع امام را دعوت کردهاند؛ اگر کسی به این اصل باور داشته باشد آمادگی خود را به حداکثر می رساند؛ در حقیقت کسانی که در هیأت شرکت می کنند زائر امام هستند؛ اگر این اصل را باور داشته باشیم دوز خدمت ما چندین برابر می شود.
حقیقت هیأت، ظهور شان حضور امام (ع) است
استاد حوزه تصریح کرد: هر ارتباطی در داخل هیأت، اتحاد است؛ حضرت امام صادق(ع) بیان می کنند که در دوران غیبت، محکمات محبت ها و بغض ها را حفظ کنید که این محکمات انسان را به متشابهات حب و بغض می رساند یعنی حفظ این محکمات انسان را در جایی که نمیداند چه چیزی را دوست بدارد و از چه متنفر باشد هدایت می کند.
عابدینی با ذکر این مطلب که هویت هیأت به امام(ع) است یادآورشد: به فرموده علامه طباطبایی پیامبر و امام توحید مجسم است پس رکن اصلی هیأت با امام است؛ مردم نیزدر این هیأت حکم شئون و ظهورات امام را پیدا میکنند.
وی گفت: امام (ع) در روایت میفرماید که خداوند ارواح ما را از اعلی علیین خلق کرد و ابدان ما را از علیین خلق نمود و روح شیعیان ما را از علیین و جسم آنها را از دون علیین خلق کرد؛ پس مومن شان و ظهور امام است و هیأت بالاترین محل ظهور این شانیت است.
وی افزود: هیأت در واقع نشان دادن نفس و روح امام(ع) در تصرف بدنشان است که همان مومنین است؛ تمرین مطیع شدن در هیأت در کنار اعضا و جوارح دیگر آشکارتر میشود؛ اگر کسی در این امر تخلف و معارضه کرد و با افراد سرناسازگاری داشت از روح هیأت خارج شده است.
استاد حوزه تصریح کرد: یکی از ابعاد شبکه سازی از این نگاه شکل می گیرد که امام می خواهد به عنوان روح حاکم خود را در هیأت متجلی کند و افراد نیز می خواهند به اعضا و جوارح امام در هیأت مبدل شوند.
عابدینی یادآورشد: اگر آن روح الهی و امامی در هیأت حاکم شد، جاروکردن نیز به کمال مبدل میشود؛ در هیأت این گونه نیست که تنها یک منبری همه اصول را آموزش دهد بلکه گاهی یک سخن و یک عمل یک هیأتی بزرگترین درس و هدایت را ارایه میدهد.
وی گفت: تقریر امام در حد گفتار امام از جهت وجودی ارزشمند است زیرا از یک وجود کامل نشات گرفته است؛ اگر شکل هیأت نیز این گونه شد یک منبری و مداح، خادم درب هیأت و مردم شرکت کننده را نیز عزیز میدارد؛ همه هنر منبری و مداح آن است که باید تلاش کند که از شآنیت خارج نشود زیرا منیت ها انسان را از شانیت خارج میکنند.
وی عنوان کرد: بدن هیأت یک جسم واحد و متحد است؛ خداوند نیز مردم را مثل جسد واحد خلق کرده است؛ تشکیلات اسلامی هیأت در این نگاه یک لایه الهی است که در قالب جسم و روح خود را مینمایاند.
وی گفت: در هیأتها نباید هیچ کسی را بیازاریم و هرچه میتوانیم باید به سمت وحدت برویم؛ حتی به قول بزرگان دین نباید به هیچ وجه کودکان بازیگوش را در هیأت منع کنیم زیرا گاهی همین برخوردهای بد ممکن است آینده بشریت را متفاوت کند و یک انسان با استعداد را با کینه نسبت به امور دینی رشد دهد. وی در پایان تصریح کرد: نیروسازی از مهمترین اصول یک هیأت است.