به گزارش حلقه وصل، مهدی چمران برادر شهید مصطفی چمران در سالروز شهادت این سیاستمدار و فرمانده ستاد جنگهای نامنظم به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی ابتدا بخشهایی از وصیتنامه شهید را قرائت کرد: خدایا به شکرانه این پیروزی بزرگ (انقلاب اسلامی) خوش دارم که هدیهای تقدیم تو کنم؛ اما چیزی جز جان ندارم، من از شدت سرور میسوزم، میلرزم و شرم زدهام و نمیدانم خدایا تو را چگونه شکر کنم، میخواهم همه چیز خود را بدهم، میخواهم خود را قربانی کنم، با کمال اخلاص آنچه دارم تقدیم میکنم، مالی ندارم، ملکی ندارم، درویشم، بیچیزم، فقط قلبی سوزان دارم که آن را هم تقدیم کردهام و جانم ناچیزتر از آن است که برای تقدیم آن بخواهم منتی بگذارم، جانم که چیزی نیست. خدایا من آمدهام، با همه وجودم، با قلبم و روحم، آمدهام که خود را قربانی راه تو کنم، آمدهام تا همه حیات و هستی خود را به شکرانه این پیروزی بزرگ تقدیم تو کنم، من چیزی از تو نمیخواهم، من سربازی گمنامم، من درویشی سراپا برهنهام و هنگامیکه چشم از جهان فرو میبندم میخواهم که هیچ چیز نداشته باشم، میخواهم فقط برای خدا باشم، میخواهم از هر شائبه خودخواهی و خودبینی به دور باشم، میخواهم بسوزم تا راه را روشن کنم.
مهدی چمران ادامه داد: آرزوی او هم عملی شد، در چنین لحظاتی سوخت تا راه دفاع مقدس ما و ملت ما را روشن کند. آرزو کرده بود که از خود چیزی باقی نگذارد و هنگام شهادت یک کلاشینکف خونین از او به یادگار ماند که با خاک داغ دهلاویه در هم آمیخته بود و هماکنون در موزه سعدآباد موجود است. لباس او را هم دوستان در همانجا تکهتکه کردند و به نیت تبرک و تیمن بردند.
وی درباره داراییهای شهید چمران خاطر نشان کرد: چند هزار جلد کتاب داشت که اکنون در کتابخانه بنیاد شهید چمران نگهداری و استفاده میشود.
چمران درباره حساب بانکی برادرش هنگام شهادت اظهار داشت: او نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود و ماهی ۷ هزار تومان بابت آن حقوق میگرفت اما چون چند ماهی را در جبهه بود، حسابش دستنخورده بود و هنگام شهادت ۳۵ هزار تومان در بانک ملی شعبه پاستور داشت. این پول در حساب بانکی او مانده بود و هنوز هم مانده است و ما گذاشتیم بماند تا درس عبرتی برای خود من و سایر نمایندگان محترم شورای اسلامی باشد.
وی گفت: انشاءالله خداوند به همه ما توفیق دهد تا بتوانیم راه شهدا را ادامه دهیم، استمرار بخشیم و به آن قدرت والایی که معتقد بودند و میخواستند جان خود را برای انقلاب بدهند، برسیم.
برادر شهید چمران تأکید گرد: او همه زندگی خود را برای انقلاب میگذارد ولی میگوید اینها چیزی نیست و من درویشی سراپا برهنهام. ما باید از شهدا بیاموزیم و با پیمودن راه آنها عملاً این موضوع را نشان دهیم.خدا به ما توفیق پیمودن راه شهدا و رهبر عزیزمان را عنایت کند و ما را هدایت و راهنمایی بفرماید.