به گزارش حلقه وصل: دانیال معمار در یادداشتی نوشت: 1-زندگی چیزهای زیادی برای ترسیدن دارد. مثلا از سیل و زلزله و طوفان باید ترسید، چون احتمال آمدنش بسیار است! از بیماری مسری چطور؟ از آن هم باید ترسید. الان ظاهرا از دست بیماریهای مسری خلاص شدهایم اما چهکسی ضمانت کرده که مثل دو، سه سال قبل ویروسی مثل کرونا هوس نکند چرخی در دنیای ما بزند؟ پس ما هنوز باید از این بیماریها هم بترسیم!
صفحه حوادث روزنامهها را چقدر میخوانید؟ سارقان، قاتلان، زورگیران، جنایتکاران چطور؟ آنها ترس ندارند؟ آدمهای مخوفی که هرازگاهی یکبار سر و کلهشان در صفحه حوادث روزنامهها پیدا میشود. پس ما باید از آنها هم بترسیم. فهرست ترسهای ما در زندگی بیشتر از اینها هم میتواند باشد.
2-اما یک گروه آدمها هستند که بهنظرم ترسناکتر از بقیهاند ما باید از آنها بیشتر بترسیم. آنها زامبیهای دنیای مجازی هستند که امروز حتی به مردگان ما هم رحم نمیکنند. در کمین نشستهاند تا هیچ فرصتی را برای انتقامگیری از مردم از دست ندهند. میخواهند انتقام شکستهای سال گذشته از مردم را از خود مردم بگیرند. یک روز دنبال حمله نظامی به کشور هستند، یک روز حذف تیمملی ایران از جامجهانی را دنبال میکنند، یک روز مسلحانه دست به ترور مردم بیگناه میزنند، یک روز از کودککشی یک رژیم غاصب حمایت میکنند، یک روز تحریم بیشتر ایرانیها را میخواهند و امروز هم به هنرمندان شریفی حمله میکنند که سالها کنار مردم ماندند و حالا دستشان از این دنیا کوتاه شده است.
3- اصل ماجرا این است که جنایت، سرقت، طوفان، سیل، بیماری مسری و... خیلی هم ترسی ندارند. میشود جلویشان را گرفت. میشود یکطوری با آنها کنار آمد. اما هولناکترین چیزی که ما را تهدید میکند، همین زامبیهای مجازی هستند. همانهایی که یک سال قبل در همین زمان عربده «آزادی» میکشیدند، اما حالا به مردگان هم رحم نمیکنند و عقاید شخصیشان را تفتیش میکنند.
از اخلاق حرف نمیزنیم، دیکتاتورهای مجازی در حال درنوردیدن سادهترین و بدیهیترین مبانی انسانیت هستند. آنها بهخودشان حق میدهند سالها کارنامه هنری ناصر طهماسب و پروانه معصومی و بسیاری از هنرمندان بیبدیلمان را زیر سؤال ببرند تا مرهمی بگذارند بر عقدهها و کینههای شخصیشان از مردمی که پای این مملکت و آب و خاک ایستادند.
جرم ناصر طهماسب چیست؟ اینکه گوینده چند مستند بود که در همین سرزمین تولید شدند. گوینده مستندهایی بود که دست دشمنان این مردم را آشکار میکرد. جرمش این بود که صدای طلاییاش را برای مردمش خرج کرد. اتهامش این بود که در قلههای گویندگی و صداپیشگی ایستاد، یکی از غولهای دوبله ایران شد اما هیچوقت به مردمش پشت نکرد و علیه کشورش نگفت و ننوشت.
پروانه معصومی چه کرده بود؟ اینکه با چادر به دیدار رهبرش رفت. اینکه حاضر نشد مثل برخی سلبریتیها در این وطن به شهرت برسد و در یک نقطه دیگر دنیا، وطنفروشی کند. اینکه نخواست با دشمنان مردم همصدا شود، اما حالا دارد به جرم در کنار مردم بودن در دادگاه این زامبیها محاکمه میشود.
بله، زامبیهای مجازی موجودات هولناکی هستند، حتی بدتر از ویروسها و بلایای طبیعی، از آنها باید ترسید.