به گزارش حلقه وصل: مستندهای پرتره معمولا برای معرفی شخصیتی مهم در عرصههای متفاوت ساخته میشوند، شخصیتهای ورزشی هم در این میان شاید مهمترین شخصیتها ورزشکارانی باشند که همه ما با آنها خاطره داریم، خندیدهایم و از خوشحالی فریاد زدهایم.
یکی از این شخصیتها محمد بنا است، مربیای که در المپیک 2012 با سالتویی که امید نوروزی از خوشحالی روی او اجرا کرد بالا پریدیم و با سالتویی که او به گرایی زد خوشحال شدیم.
«آقای خاص» به کارگردانی سجاد ترابی روایتی از دوران مربیگری محمد بنا در تیم ملی کشتی فرنگی، محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که در اوما فیلم تهیه و تولید شده است. این فیلم در هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» رونمایی خواهد شد.
در رابطه باعلت ساخت مستند «آقای خاص» توضیح دهید؟ اصلا چرا از ابتدا به این ایده فکر کردید؟
اساسا مطالعه در مورد مربیان بزرگ دنیا و ادبیاتی که به این آدم ها می پردازد را بسیار دوست دارم و علاقه ذاتی ام به ورزش آن هم از 3 سال پیش که وارد فضای مستند ورزشی شده ام و مستندهایی را در مورد پرویز دهداری و سیروس قایقران ساخته ام بیش از پیش برجسته شده است.
در ایران آدم هایی را داریم که جریان ساز و تاثیر گذار هستند و یکی از آنها آقای محمد بنا است که تحولی عجیب و غریب در کشتی ایران به وجود آورد و می توان او را پدر کشتی فرنگی نوین ایران دانست.
از میان همه قهرمانان کشتی و حتی دیگر ورزشها محمد بنا را انتخاب کردید؟
در ایران 4 یا 5 مربی در تاریخ ورزشی ما اثرگذار بوده اند که یکی را ساخته بودم (سیروس قایقران) و بعد محمد بنا را انتخاب کردم و البته بعدی ها را هم خواهم ساخت. محمد بنا در تاریخ ورزش ایران، رشته ای را از صفر مطلق تبدیل به جایگاهی کرد که میتواند در المپیک برای ما افتخارآفرین دائمی باشد و این انتظار بعد از ایشان برای ما ایجاد شد که در کشتی فرنگی دست کم دو مدال بگیریم؛ این تغییر را ایشان رقم زد و در رشته های دیگر چنین تحولی را نداریم.
تاریخ ورزش برای من بسیار جذاب است و با مطالعه آمار و ارقام موفقیت مربیان ایرانی به بنا رسیدم. قبل از بنا هیچ مدلی از چنین شکل مربی گری ای نداریم؛ یعنی آدمی که یک رشته قبل از او هیچ وجاهتی ندارد اما بعد از او هم روی سکو می رویم و هم مدال می گیریم و گرچه قبل از او کشتی فرنگی در ایران اساسا محلی از اعراب نداشته اما بعد از او همیشه روی سکو بوده ایم و این تغییر بسیار مشهود بود. بر این اساس تصمیم گرفتم که به سبک مدیریتی، اخلاق و رفتار و نحوه اداره تیمش بپردازم.
تقابل مربی ایرانی و خارجی همیشه در ورزش وجود دارد، آیا این مستند میخواهد بیان کند که مربی ایرانی در مقایسه با مربی خارجی شایستگی بیشتری برای هدایت تیم ملی دارد؟
شاید. البته تمرکزی روی این موضوع نداشتم، اما شخص محمد بنا نمونه دیگری برای مقایسه دست کم درمورد کشتی برای ما ندارد؛ با تمام این تفاسیر کلیت فیلم این نیست که بگویم در همه رشته ها و حوزه ها مربیان ایرانی لزوما بهتر هستند. البته که مربیان ایرانی بی بدیلی در عرصه ورزشی داریم؛ اگر در مستند «آقای خاص» چنین ذهنیتی برای مخاطب شکل می گیرد و ناخودآگاه این چشم انداز رقم می خورد که مربی ایرانی بهتر است چون بنا در رشته خودش بی بدیل است و مثل او را سراغ نداریم.
برای این روایت چه جهتگیریای داشتید؟
پایان من بسته و مشخص است. البته نمی خواستم فیلم را این گونه و به شکلی در دفاع از محمد بنا بسازم و می خواستم در بازه زمانی ای در تمرینات باشم و مستندی مشاهده گر بسازم که حتی مصاحبه ای هم نداشته باشم اما در حین تولید این مستند به مسابقات جهانی پارسال خوردیم و آن حمله عجیب و غریبی که نسبت به ایشان صورت گرفت، سبب تغییر شکل روایت و تولید من شد. چون می خواستم بگویم ما آدم های فراموشکاری هستیم؛ پس تصمیم گرفتم که فرم و حال و هوای مستند را به سمتی ببرم که از ظلمی که نسبت به ایشان روا می شد، دفاع کنم.
هیچ نیروی بیرونی ای خواستار تغییر فرم و محتوای مستند «آقای خاص» از شکلی که می خواستم بسازم تا شکلی که ساختم نشد و این تصمیم خودم بود؛ خوبی سازمان اوج این است که در محتوا دخالتی نمی کند اما رویکرد من در تولید این اثر به واسطه حمله بی سابقه ای که به ایشان صورت گرفت، عوض شد؛ در نهایت من کار خاصی نکردم و صرفا یک سلسله رویدادها و وقایع تاریخ را یادآوری کردم.
برای روایت و به قول معروف نریشن مستند چرا فرزاد حسنی را انتخاب کردید؟
جنس صدای ایشان را دوست داشتم و دنبال صدایی بودم که ورزشی نباشد؛ وقتی به ایشان پیشنهاد روایت این مستند را دادم، گفت «چرا من؟» و من گفتم «چون ورزشی نیستی». در حقیقت من دنبال صدایی وزین بودم. ورزشی ها صداهایشان گزارش ورزشی طور است و من می خواستم صدا به شخصیت بنا بخورد و با وقار باشد.
ورزشی ها در صدا و گفتارشان جنسی از هیجان کاذب و شوری غیرواقعی دارند که به درد آیتم ورزشی می خورد و نه مستند؛ در کارهای قبلی ام هم نرییتورهایی را انتخاب کرده ام که برای خودشان هم عجیب بوده که چرا برای آن کار انتخاب شده اند. مثلا پژمان بازغی را برای مستند سیروس قایقران یا بابک کریمی را برای کاری دیگر انتخاب کردم. اساسا برای روایت مستندهایم دنبال صداهایی هستم که لحن های بیهوده نداشته و دور از ذهن باشند.
باید بگویم که با ترس سراغ فرزاد حسنی رفتم چراکه نگران عدم تطابق صدا با شخصیت مستندم بودم اما فرزاد حسنی آدم باهوشی است و در زمانی کوتاه متوجه شد که من چه می خواهم و به خوبی و سریع کار را انجام داد.
جدا از این موارد برای روایت در مستندهایتان به سراغ چهرههای سینمایی و شناخته شده میروید، احساس میکنم میخواهید از این راه برای بهتر دیده شدن مستند استفاده کنید.
شاید هم به خاطر دیده شدن بیشتر باشد.
موضوع به شکلی است که شاید بیشتر به سراغ تصاویر آرشیوی رفته باشید، درست است؟
در این مستند از تصاویر آرشیوی که از مسابقات جهانی تیم ملی وجود داشت استفاده و با مصاحبه هایی که خودمان از چهره های ورزشی گرفتیم تلفیق و تدوین شد.
چقدر برای ساخت «آقای خاص» زمان صرف شد؟
چون همواره چند کار را با هم جلو می برم نمی توانم بگویم که تولید این کار یک سال طول کشید؛ اگرچه یک سال و و چند ماه از شروع تا خروجی آن طول کشید اما این که بگویم یک سال و چند ماه صرفا روی این اثر بوده ام دروغ است چون کارهای دیگری را هم در این زمان پیش بردهام.
بازخوردی هم از مخاطب داشتید؟
بازخوردهای محدودی که در این مدت داشتم خیلی خوب بود اما خودم نقطه نظرهایی در مورد آن دارم؛ این مستند قصه دفاع از محمد بنا شد و به دلیل آنچه پیش آمد به این سمت رفتم اما دلم می خواهد یک بار دیگر درباره او مستندی بسازم و این بار فارغ از هر حاشیه ای به سبک مدیریتی و روانشناسی و شناختش از آدم ها و ارتباطش با بچه های تیم ملی بپردازم و دیگر به اتفاقات روز نپردازم.
البته دوستان ورزشی این سبک را بیشتر را دوست دارند اما چون خود آدم منقتد اصلی خودش است این نقد را به کارم وارد می دانم که در قسمتی مغفول مانده ام و دلم می خواهد آن شکل دیگر را هم بسازم. مربیان بزرگ سبک مدیریت خاص، شیوه برخورد اجتماعی و حرفه ای خاصی با موضوعات دارند که با سایر آدم ها متفاوت است و سبک زندگی این افراد و مواجه شان با رویدادهای روزگار و فضای اجتماعی شان برای هرنسلی با هر طرز تفکری پیشبرنده و برای همه آموزنده است.
رسالت نهایی «آقای خاص» چیست؟
عرق ملی در محمد بنا دوز بسیار بالایی دارد و اساسا تولید مستندپرتره در مورد آدم های موفق با هدف القای امید و انگیزه و حس های خوب این چنینی است.
در مستند «آقای خاص» از ملتهب ترین لحظات حرفه ای محمد بنا شروع میکنیم، خاصیت روند درام همین است که از منفی به مثبت می روید و من در مورد مستند «پرویز خان» هم این کار را کردم که از پرانتقادترین بخش زندگی حرفه ای اش شروع می کنیم و به سمت جلو و سایر واقعیات می رویم.
نیاز درماتیک اثر تصویری این است که شروع، یک بحران می خواهد و دو نقطه برای شروع محمد بنا بود: یکی المپیک 2016 و گریه اش و دیگری آن هجمه های عجیب سال گذشته که به نظرم دومی جذاب تر بود یعنی زمانی که همه نگاه ها منفی بود و بحران جدی وجود داشت و انگار دل مردم با او نبود.
بیایید کمی راجع به مستند ورزشی در ایران صحبت کنیم، چرا در کشور اقبال کمی به این گونه از مستند میشود؟
مستند ورزشی در ایران مخاطب ندارد و در مقایسه با علاقه ای که به خود ورزش ها وجود دارد همچنان علاقه به مستند ورزشی در کشور ما جانیفتاده و برایم بسیار جای سوال است که چرا چنین است و به رغم این که زیاد به این موضوع فکر می کنم اما جوابی برایش ندارم.
وی افزود: در مورد مستندهای ورزشی که دیده می شوند هم نکته این است که بسیار از حضور سلبریتی ها استفاده شده و اگر نشده باشد محال است کسی آن ها را ببیند و به آنها توجه شود؛ در نتیجه برای این عدم اقبال هنوز به جوابی نرسیده ام که چرا در کشور ما این گونه است آن هم در حالی که در دنیا مخاطب بسیاری دارد و بسیار هم ساخته می شود.
ترابی تاکید کرد: البته امروز شرایط بهتر شده است آن هم از این منظر که در گذشته این که تهیه کننده پای کار تولید مستند ورزشی بیاید سخت بود اما امروز به یاری خدا تولید این جنس از مستند مشکل حمایت کننده مالی ندارد.
چرا به رغم عدم اقبال گسترده از مستند ورزشی هنوز چنین مستندهایی را میسازید؟
علاقه بسیار زیاد است وگرنه دلیل دیگری ندارم شاید خوره ورزش بودن دلیل اصلی من برای ساخت چنین آثاری است.