به گزارش حلقه وصل: سعدالله زارعی در یادداشتی نوشت: آنچه ما امروز در صحنه حمایت از فلسطین و مخالفت با جنایات رژیم صهیونیستی مشاهده میکنیم، تقریبا در طول چند دهه گذشته، بیسابقه است. مساله فلسطین هیچ زمانی به اندازه امروز در کانون توجه ملتها و دولتها نبوده است.
اما درباره عملکرد دولتهای عربی در قبال جنگ اخیر غزه، باید به این نکته توجه کنیم که اساسا پس از جنگ ژوئن ۱۹۶۷ که به جنگ 6 روزه معروف شد، دولتهای عربی پرونده جنگ با اسرائیل را بستند و فقط مصریها، آن هم نه با هدف تداوم خصومت با رژیم صهیونیستی که برای دستیابی به صلح با اسرائیل جنگ را ادامه دادند. از آنجا که مصر در رویارویی با رژیم صهیونیستی چندین شکست متحمل شده بود، به دنبال یک پیروزی و دستاورد نظامی بود تا بتواند به صلح پایدار با رژیم صهیونیستی دست پیدا کند. به همین خاطر جنگ سال 1973 از سوی مصر علیه اسرائیل طراحی و اجرا شد و سال 1975 نیز انور سادات به عنوان رئیسجمهور مصر راهی تلآویو شد و در کنست (پارلمان اسرائیل) سخنرانی کرد و در نهایت سال 1978 پیمان کمپ دیوید بین مصر، اسرائیل و آمریکا بسته شد. اساسا پس از پیمان کمپ دیوید، دولتهای عربی پرونده جنگ با اسرائیل را برای همیشه بستند. به همین خاطر نیز در جنگی که رژیم صهیونیستی سال 1982 علیه لبنان به راه انداخت و تا اشغال بیروت هم پیش رفت که این اشغال به مدت 18 سال به طول انجامید، هیچ کدام از کشورهای عربی به لبنان کمک نظامی نکردند. در جنگ 33 روزه بین اسرائیل و حزبالله لبنان نیز که سال 2006 رخ داد، خبری از ورود نظامی دولتهای عربی برای کمک به لبنان نبود.
حتی براساس خبرهایی که صهیونیستها آن زمان منتشر کردند، سعودیها هزینه جنگ 33 روزه را از قبل به اسرائیل پرداخت کرده بودند.
در چنین شرایطی، روند ماجرا به امروز رسیده است و اکنون شاهد یکپارچگی زبانی کشورهای عربی در حمایت از فلسطین و به ضرر اسرائیل هستیم. حتی این مقدار کم را هم از جبههای که اساسا جنگ علیه اسرائیل را از سال 1967 به این سو ترک کرده بود، باید به فال نیک گرفت و پذیرفت. البته باید امیدوار باشیم روندی که به نفع فلسطین شکل گرفته، تشدید شود.
فرسایشی شدن جنگ غزه، قطعی است. دلیل آن هم این است که رژیم صهیونیستی در جریان عملیات توفان الاقصی از مقاومت فلسطین یک ضربه اساسی خورده است. در صورتی که آتشبس هم شکل بگیرد به صورت وقفه موقت خواهد بود.
صهیونیستها برای دستیابی به التیام، جنگ اخیر علیه غزه را راه انداختند. از نظر صهیونیستهای ساکن در سرزمینهای اشغالی، جبران ضربه وارد شده به رژیم در جریان عملیات توفان الاقصی فقط با از بین بردن عناصر اجراکننده آن ممکن است. بنابراین صهیونیستها اگر چه خیلی هم به غلبه بر گروههای مقاومت فلسطینی از جمله حماس و جهاد اسلامی امیدی ندارند اما در عین حال گویا فضای ذهنیشان، آنها را به سمت تداوم درگیری با مردم فلسطین سوق میدهد. دولت نتانیاهو تا زمانی که فشار افکار عمومی صهیونیستها از روی دوشش برداشته شود، به این جنگ ادامه خواهد داد.
در طرف دیگر ماجرا هم مقاومت فلسطین قرار دارد. مقاومت به دنبال این است که با هزینه کمتری به عنوان پیروز از میدان خارج شود. به همین خاطر جنگ را به گونهای مدیریت میکند که به زندگی مردم غزه هم آسیب کمتری وارد شود. این سیاست پیروزی گام به گام و مرحلهای و در طول زمان نیز به خودی خود جنگ را فرسایشی و طولانی میکند؛ به نظر میرسد جنگ اسرائیل علیه غزه چند ماه دیگر هم استمرار داشته باشد.
نتانیاهو و همچنین گالانت وزیر جنگ اسرائیل و برخی دیگر از مقامات صهیونیست با ناشیگری تمام، هدفگذاری اسرائیل در این جنگ را از بین بردن مقاومت فلسطین قرار دادهاند؛ هدفی که از توان ارتش رژیم صهیونیستی خارج است. اساسا مقاومت در متن مردم غزه قرار دارد و نمیتوان آن را ریشهکن کرد. نوار غزه بیش از 2 میلیون نفر جمعیت دارد و دهها هزار عضو حماس، در متن و البته بطن و درون این مردم قرار دارند.
صهیونیستها با انهدام تمام آثار حیات از قبیل بیمارستانها، منابع آب، منابع برق، نانواییها و هر چیزی که برای حیات انسان ضروری است، قصد دارند جمعیت یک میلیون و 300 هزار نفری فلسطینیانی که در قسمت شمال نوار غزه هستند را متقاعد به خروج از آن منطقه کنند. با اجرایی شدن این تصمیم، این امکان برای رژیم صهیونیستی فراهم میشود که یک غربالگری جمعیتی در غزه انجام دهد، بلکه بتواند مقاومت را از دل این جمعیت جدا کند تا غزه دیگر ماهیتی مبنی بر مقاومت در برابر اشغالگری نداشته باشد.
اما واقعیت ماجرا این است که تصمیم فلسطینیها به مقاومت در برابر صهیونیستها، نه یک تصمیم سازمانی که تصمیم مردمی و عمومی مردم فلسطین است. مردم غزه تصمیم گرفتهاند در برابر طرحهای صهیونیستی مقاومت کنند و این مقاومت را با منافع ملی و توانایی خودشان در انطباق کامل میبینند.
در همین راستا بود که ایلان ماسک نیز خطاب به صهیونیستها گفت اگر حماس را هم از بین ببرید، قادر به ریشهکن کردن تفکر مقاومت نیستید، زیرا مردم فلسطین گروههای جدیدی تشکیل خواهند داد و آن گروههای جدید هم مسیر حماس را خواهند رفت.