به گزارش حلقه وصل، ویژگی همیشگی بیانات امام خامنهای که بسیار بسیار مهم و در واقع آغاز اسلامی و بومی سازی علوم انسانی است، نگاه توحیدی معظمله به پدیده ها و رویدادها است. ایشان وقایع را ذیل یکی از ثنویتهای چهارگانه توحیدی در قرآن تحلیل میکنند.
ثنویتهای متباین: دو مفهوم قرآنی که در عالم خلق بوده و از دو جنس متفاوت هستند و لازم و ملزوم یکدیگر نیستند، مثل «جن و انس» و یا «عجمی و عربی»
ثنویتهای متضاد ضروری: دو مفهوم قرآنی که ضروری یکدیگر هستند و باید به تعادل برسند تا ضمن حفظ ثبات و آرامش، باعث رشد و کمال شوند. مانند «زن و مرد»، «خوف و رجاء»، «حب و بغض»، «تولّی و تبرّی» و...
ثنویتهای مترادف: دو مفهوم قرآنی که مترادف بوده و به صورت متوالی پس از یکدیگر میآیند. برای مثال فردی که در ابتدا مسلمان میشود، در مرحله اول مسلم است و در مرحله دوم مؤمن. به عبارتی اسلام و ایمان آوردن، دو مرحلهای هستند که به صورت متوالی یکی پس از دیگری میآیند. «خلق و جعل»، «خلقت و ربوبیت»، «ولایت و هدایت» و...
ثنویتهای توحیدی: شاهکار منطق قرآن در نوع چهارم یعنی «ثنویت توحیدی» است. در این نوع ثنویت که در عالم جعل مطرح است. یکی از دو مفهوم قرآنی رد میشود. به عبارتی، مفهومی که ساخته و پرداخته و جعل انسان است به عنوان باطل کنار زده میشود و مفهومی که جعل خداوند است به عنوان حق باقی میماند. مثلاً مفهوم «خیر و شر». شر جعل انسان است و باید از بین برود، ولی خیر به عنوان مجعول خداوند باید باقی بماند.
باید گفت در نصیحت امامخامنهای خطاب به سران کشورهای اسلامی، شاهد شکل دادن یک ثنویت توحیدی و یا به تعبیری دیگر یک دو قطبی حق و باطل توسط ایشان هستیم؛ ولایت الله، ولایت آمریکا. به طور کلی در بیانات معظمله با موارد متعددی از ثنویتهای توحیدی قرآن در تحلیل ها مواجه میشویم: حق و باطل. لااله ـ الاالله. نور و ظلمت. هدایت و ضلالت. حیات طیبه و حیات خبیثه. خیر و شرّ. مستضعف و مستکبر. رشد و غیّ. عزّت و ذلّت. ایمان و کفر. ولایتالله و ولایت طاغوت. موسوی و فرعونی. ابراهیمی و نمرودی. قسط و ظلم. عدل و جور.
همچنان که در قرآن اشاره میفرماید که «فاعتبروا یا اولیالابصار» مدل تحلیل ایشان کاملاً قرآنی است. نکته بسیار مهم اینجاست که با این روش، تحلیل به معبری برای رساندن انسان به سعادت تبدیل میشود و از یک علم تحلیلگر سکولار، به یک علم تحلیلگر «دینپایه» و «توحیدی» خواهیم رسید.
به عبارتی اولین گام در تحلیل در منظر امام خامنهای، تشخیص همین ثنویتها یا دو قطبیهاست. یک تحلیلگر باید ابتدا از بستر دین، جبهه حق و باطل را تشخیص دهد و بعد به تحلیل بپردازد. همچنان که شاهد این دو قطبی هستیم، در واقع با معرفی معروفات و منکرات قرآنی نیز مواجهیم. هنر بزرگ ایشان اقدام نامتقارن در تحلیل است که مخاطب را به این وادی میکشاند. شناخت معروفها و منکرها سبب شکلگیری ولایت در انسان میشود و دو فرع از فروع دین اسلام را در درون انسان سازماندهی میکند، تولّی و تبرّی.
امّا این همۀ کار نیست، امر به معروف و نهی از منکر، بستری است که تمام این تحلیل بر پایه آن استوار است و در واقع شنونده در هر لحظه مخاطب این امر و نهی است. امّا کلیدیترین بخش «هجرت» است. در آیه 20 سوره توبه با مفهوم «هجرت» مواجهایم: «الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیلالله». برای هجرت معانی گوناگونی وجود دارد، هجرت از مکانی به مکان دیگر، هجرت برای کسب علم، هجرت برای نجات از ظلم و... یکی از معانی هجرت نیز هجرت از خود به خدا و یا از طاغوت به الله است.
امیرمؤمنان(ع) دربارۀ هجرت میفرمایند: مهاجران کسانی هستند که از گناهان هجرت کنند و به آنها باز نگردند «انما المهاجرون الذین یهجرون السیئات ولم یاتوا بها». با شنیدن این نصیحت رهبر انقلاب، انسان یک میل عمیقاً درونی «هجرت» از بدیها، پلشتیها، گناهان و منکرها به خوبیها، زیباییها، ثوابها و معروفها در خود حس میکند.
خدایا تو را به خاطر دو نعمت بزرگ ولایت، و امامت امام خامنهای سپاسگزاریم.
منبع: فارس