به گزارش حلقه وصل: با نگاهی به نسل جدید فیلمساز متوجه میشویم که عمده این چهرهها از طبقاتی هستند که از تمکن مالی متوسط روبهبالایی برخوردار بوده و توانستهاند در مدت زمان نهچندان طولانی، فیلمسازی را آموخته و پشت دوربین قرار بگیرند.
در فرمول فیلمسازی این سالهای سینمای ایران، سختگیری چندانی برای ورود به عالم فیلمسازی وجود ندارد. کافی است هنرجو در یکی از دورههای کلاسهای آموزش فیلمسازی شرکت کند، سپس در اتمام آن دوره فیلم کوتاهی میسازد و همین که بتواند یک فیلم کوتاه دیگر نیز تولید کند، میتواند برمبنای سرمایهای که فراهم میکند، برای تولید نخستین فیلم بلند سینمایی خود اقدام کند.
درواقع بسیاری از تهیهکنندگان نیز در این سالها، بنای فعالیت خود را برمبنای آورده مالی فرد یا کامل بودن پکیج کاری متقاضی میگذارند. برخی تهیهکنندگان سینما در پاسخ به افرادی که فیلمنامهنویس هستند و از آنها تقاضا میکنند تا فیلمنامهشان را مطالعه کنند، میگویند تنها درصورتی به مطالعه فیلمنامه میپردازند که کارگردان آن پروژه، پا پیش گذاشته و تقاضا از جانب کارگردان باشد. یعنی کارگردان همراه با فیلمنامه به تهیهکننده مراجعه کند.
در این شرایط، دو حالت اتفاق میافتد: یا آنکه تهیهکننده از پیش سرمایهای فراهم کرده و درصورت خوشامد از فیلمنامه و شخصیت کارگردان، تصمیم به همکاری با او میگیرد یا از کارگردان جوان میخواهد سرمایه تولید فیلمش یا بخشی از آن را جور کند. حالت دوم، در عمده موارد، قالب است و به همین دلیل است که مشاهده میکنیم عمده تازهواردهای به سینما، عمدتا از طبقه مرفه یا کسانی هستند که توانستهاند یا سرمایهگذار بیاورند یا سهمی از تولید فیلم را بهعهده بگیرند.
این حالت سبب شده بخش عمدهای از هنرجویانی که در آموزشگاههای سینمایی، درس فیلمسازی خواندهاند، هرگز نتوانند وارد بازار حرفهای شده و بهاصطلاح فیلمساز شوند. وگرنه در شرایط معمول، هر هنرجو، یک فیلم در پایان دوره تولید میکند و سرمایه اندک این فیلمها سبب میشود تا مشکل چندانی در مسیر تولید دومین فیلم کوتاهش نیز وجود نداشته باشد. اما مشکل اصلی از جایی آغاز میشود که وی باید برای تولید نخستین ساخته بلند سینمایی خود، یا هزینه کند یا سرمایهگذار بیاورد.
بنابراین اینگونه اندیشیده میشود که برخلاف آنچه بسیاری از آموزشگاههای فیلمسازی ادعا میکنند، همهچیز منحصر به استعداد و دانش آکادمیک و تجربی نیست و پول، بهنوعی مکمل تمامی این دادهها محسوب میشود.
آموزشگاهها پس از پایان دوره هنرجو را رها میکنند
اگر به فهرست آموزشگاههای فیلمسازی نگاه کنیم، برخی سرفصلها را بهصورت مشترک، میان تمامی آنها مشاهده میکنیم. اینکه هنرجو قادر خواهد بود در پایان دوره، بر وجوه مختلف کارگردانی مسلط باشد یا گواهی پایان دوره هنرجو، ساخت یک فیلم کوتاه با مشاوره و راهنمایی استادش است. در برخی آموزشگاههای بازیگری، حتی پا را از این میزان هم فراتر نهاده و وعده معرفی به پروژههای مختلف سینمایی و تلویزیونی بهعنوان یکی از آیتمهای برگزاری آن کلاس معرفی میشود اما این آیتم درمورد کارگردانی، اصولا قابلیت اجرایی چندانی نداشته و مدرس آن دوره، درنهایت میتواند بهعنوان مشاوره کارگردانی، در آن پروژه، در کنار هنرجوی سابق خود قرار داشته باشد. بندی که بهتازگی، در برخی کلاسهای فیلمسازی، عمدتا بهصورت شفاهی به هنرجویانش وعده داده میشود.
اما نکته مهم آن است که این دورههای آموزشی، هنرجو را آماده میکند اما همینکه فرد به مرز تبحر در اندازههای ساخت یک فیلم سینمایی رسید، وی را رها کرده و چرخه خود را از ابتدا مبنیبر پذیرش هنرجو آغاز میکند. علی، دانشآموخته یکی از آموزشگاههای معتبر فیلمسازی است. وی به «فرهیختگان» میگوید: «علاقه فراوانی به فیلمسازی دارم و در تمام این سالها تلاش کردهام دورههای مقدماتی و فشرده این حرفه را فرابگیرم. تاکنون چندینبار آموزشگاهم را تغییر دادهام تا اینکه توانستم در یکی از آموزشگاههای معتبر ثبتنام کرده و طی چندماه، با دست پر، این آموزشگاه را ترک کنم.»
علی ادامه میدهد: «اما نکته مهم اینجاست که طبق تحقیقات من، این آموزشگاه و آموزشگاههای دیگر، همینکه هنرجو به میزانی از دانش و سواد تجربی دست یافت، وی را رها میکنند و به او میگویند حالا برو و فیلمت را بساز. درواقع آنها غیرمستقیم میگویند که ما تنها تعهد داشتیم به تو فیلمسازی بیاموزیم و از اینجا به بعد دیگر با خودت است. درحالیکه وقتی قرار است داشتههایم روزی به کارم نیاید، اساسا برای چه وقت و سرمایه خود را روی آن گذاشتم و با این همه ماه مرارت و سختی، خود را به آب و آتش زدم تا بتوانم گواهینامه آن آموزشگاه را دریافت کنم؟»
این هنرجو که نتوانسته از دانشی که به دست آورده، استفاده چندانی کند، ادامه میدهد: «وقتی از آموزشگاه سراغ دفاتر فیلمسازی و تهیهکنندگان میرویم، قبل از اینکه بگویند چه کسی هستی و چه طرح و فیلمنامهای داری، مستقیم میپرسند میزان آورده شما چقدر است؟ خب، من اگر آوردهای داشتم، میرفتم و کارت تهیهکنندگی میگرفتم و دیگر نیازی به تهیهکننده بیرونی نداشتم.»
البته این صحبتهای علی، شامل حال همه هنرجوهای موسسات فیلمسازی نمیشود. او در اینباره میگوید: «میتوانم ادعا کنم که حتی درصد جالبتوجهی از کسانی که در آموزشگاههای فیلمسازی فارغالتحصیل میشوند، اساسا هیچگاه نمیتوانند فیلم بلند سینمایی بسازند و این امکان تنها در اختیار کسانی است که علاوهبر استعداد، جیب پرپولی داشته باشند یا بتوانند برای کار خود سرمایه جذب کنند.»
خیلی وقتها فقط کلک پول است
با اینکه گفته میشود شرایط سختی در تاسیس آموزشگاههای فیلمسازی لحاظ شده است اما با وجود این، میتوان گفت که تعداد جالبتوجهی از این آموزشگاهها، در سطح کشور تاسیس شده است؛ بهعنوان مثال در استان تهران، تنها ۲۱ آموزشگاه با مجوز آموزش فیلمسازی تاسیس شدهاند. البته اگر بخواهیم تعداد آموزشگاههایی که فیلمنامهنویسی، بازیگری، گریم و... را تدریس میکنند، لحاظ کنیم، به جامعه آماری حدود ۸۰ آموزشگاه میرسیم. بااینحال شرایط کرونا باعث شده برخی از این آموزشگاهها چندان فعال نباشند و برخی دیگر نیز طی ۲ سال اخیر، هیچ دوره آموزشی برگزار نکنند.
تعدد علاقهمندان به فیلمسازی سبب شده این آموزشگاهها، گاهی دو سه بار در طول سال، ثبتنام داشته باشند و با شرایطی که در نحوه پرداخت شهریه ایجاد میکنند، در جذب تعداد بیشتری هنرجو سعی کنند.
فرهاد، یکی از افرادی است که طی ۴ سال اخیر، تجربه حضور در ۲ آموزشگاه فیلمسازی را داشته است، به «فرهیختگان» میگوید: «نمیخواهم کلی حرف بزنم اما بیشتر این آموزشگاهها تنها با اهداف اقتصادی سعی بر جذب هنرجو میکنند. یکجورهایی مانند کلاسهای کنکور شدهاند که تعدادشان رو به افزایش است و هرکدام تلاش میکنند به شیوه خود، دانشآموزان را بهسمت خود بکشند. من در این ۴ سال، در ۲ آموزشگاه فیلمسازی حضور داشتهام و جسته و گریخته از حالوهوای چند آموزشگاه دیگر که دوستانم در آنجا تحصیل میکردند، باخبر هستم؛ بنابراین میتوانم بگویم آموزشگاهی که برای دو سه ماه، تنها در یکی از کلاسهایش، بالغبر ۲۰ هنرجو جذب کرده و از هرکدام از آنها، شهریهای چندمیلیونی میگیرد، مشخص است که بیش از آنکه به خروجی کارش اهمیت دهد، ابتدا در فکر حساب و کتاب خود است.»
فرهاد ادامه میدهد: «این درآمد به اندازهای خوب است که اگر به ترکیب استادان این کلاسها در بسیاری از آموزشگاهها نگاه کنید، میبینید که عمده آنها از چهرههای سرشناسی استفاده کردهاند که دریافتی کمی ندارند و مشخص است که برای جذب این چهرهها، سرمایه شده است. یعنی مشخص است با پول شهریه ما، هم دریافتی خوب آن چهرههای سرشناس پوشش داده میشود و هم آموزشگاه، به سود سرشاری دست پیدا میکند.»
فرهاد در انتها میگوید: «وقتی هم که شهریه را پرداخت کردیم و کلاسها به پایان رسید، دیگر هیچکاری با شما ندارند. دوباره برمیگردیم به همان نقطه اول و همان عاشق سینما، با این تفاوت که حالا ساختار فیلمسازی را فراگرفتهایم که به نظر من، دردش بیشتر است. تا قبل از اینکه به این آموزشگاهها بیاییم، یک سینهفیلم بودیم بدون اینکه دانشی داشته باشیم. الان همان سینهفیلم هستیم اما سواد و توان فیلمسازی را در خودمان میبینیم. حالا دردش بیشتر است که در خودم انرژی و توان فیلمسازی را میبینم اما نمیتوانم بهدلیل نداشتن سرمایه، فیلم خود را بسازم. حالا به کسی تبدیل شدهام که هر فیلم ایرانی که میبینم، کلی اشکال اجرایی و تکنیکی از آن بیرون میآورم و حرص میخورم که چطور شرایط و امکانات فیلمسازی برای این چهره، با این میزان اشتباه و باگ، وجود دارد اما برای من که خودم را از آن فیلمساز متبحرتر میبینم، وجود ندارد.»
آموزشگاههایی خالی از رزومه
یکی از امتیازهایی که هر آموزشگاه تلاش میکند در مسیر جذب مخاطب، از آن رونمایی کند، تیم مدرسان آن است. تعداد معدودی از آموزشگاههای فیلمسازی، سابقه و نام درخشانی داشته و همه فعالان این حوزه و علاقهمندان به فیلمسازی، با آنها آشنایی دارند. برخی دیگر، بهواسطه مدیرمسئولشان که عمدتا از کارگردانان و بازیگران سرشناس سینمای ایران هستند، شهره میشوند و برخی آموزشگاهها نیز درتلاش هستند با جذب چهرههای موجه و شناختهشدهای از مدرسان هر حوزه، برای خود تبلیغات درست کنند.
اما در این بین، بسیار جالب است که تقریبا هیچیک از آموزشگاههای فیلمسازی، رزومهای در زمینه تعداد چهرههایی که درنتیجه آموزش آنها به عالم فیلمسازی راه یافتهاند، منتشر نمیکنند. همین عامل باعث میشود بیشترین توان آموزشگاهها متکی بر تعداد چهرههای شناختهشدهای باشد که در امر آموزش یا تاسیس و هدایت آن مرکز فعالیت دارند و این یعنی آنکه، هدف، بیشتر روی جذب هنرجو پایهریزی شده تا جذب و وصل آنها به بازار آزاد فیلمسازی در کشور.
هادی یکی از هنرجویانی است که با دنیایی از پشتکار، سال ۹۵ وارد یکی از این آموزشگاهها شده و به قول خودش، از اسفند همان سال تا امروز نتوانسته راهی به دنیای حرفهای سینما پیدا کند.
این هنرجو میگوید: «من روز اولی که با اشتیاق فراوان، مشغول جستوجو در میان آموزشگاههای فیلمسازی بودم تا از بین آنها، بهترینش را انتخاب کنم، هرگز به این موضوع فکر نمیکردم باید در کنار توجه به تیم مدرسان آن آموزشگاه، از آنها این پرسش مهم را جویا شوم که آینده ما بعد از این کلاسها چه میشود؟»
هادی ادامه میدهد: «در آن زمان، من فقط به یک ترکیب فکر میکردم و آن اینکه کلاس فیلمنامهنویسی من با فلان چهره سرشناس آن حوزه است، قرار است بازیگری را نزد فلان بازیگر متبحر آموزش ببینم، کارگردانی من با فلان فیلمساز صاحبسبک است و... اما در کنار همه اینها هیچگاه این سوال در ذهن من و بسیاری دیگر از هنرجویان شکل نگرفت که قرار است مرحله بعدی این جریان چه باشد. متاسفانه این سوال، زمانی در ذهن من شکل گرفت که فیلم کوتاهم را ساختم و فارغالتحصیل شدم و وقتی یکسال پس از دوندگی، نتوانستم سرمایه فیلم بلندم را به دست بیاورم، تصور کردم که حالا میتوانم از کمک و ظرفیتهای استادانم بهره بگیرم اما در کمال تعجب دیدم که بسیاری از آنها یا جواب من را نمیدادند یا من را به تلاش بیشتر و پیدا کردن راهحل دیگری برای ورود به دنیای سینما تشویق میکردند.»
هادی، هنرجویان جدید فیلمسازی را به دقت بیشتر در انتخاب آموزشگاهها توصیه کرد و افزود: «هنرجویان باید خیلی حواسشان باشد که تنها به اسم و رسم استادان آموزشگاهها دلخوش نکنند و در همان ابتدا، از آموزشگاهها بخواهند برای آنها شفاف کنند چه آیندهای در انتظار آنهاست. آموزشگاهها نمیتوانند آینده حرفهای هنرجویانشان را تضمین کنند؛ اما اینطور هم نباید باشد که پس از فارغالتحصیلی، آنها را رها کرده و به فکر جذب هنرجویان جدید باشند.»
آموزشهای آنلاین جایگزین کلاسهــای سنتی
از سالی که کرونا وارد کشور شد، شیوههای مختلف مجازی برای آموزش فیلمسازی به وجود آمد. به این ترتیب، کلاسهایی که چندین دهه در آموزشگاههای فیلمسازی ترتیب داده میشد، بهعنوان شیوههایی سنتی مطرح شد. معذوریتها و محدودیتهایی که شیوه تدریس سنتی به همراه داشت در کنار هزینههای بالای آن، بسیاری از هنرجویان را به استفاده از آموزشهای فضای مجازی ترغیب کرد. آموزشهایی که در مدت زمان کمتر و با هزینه بهمراتب پایینتری نسبت به آموزشگاههای فیلمسازی، شیوهها و تکنیکهای مختلف فیلمسازی را به هنرجویان آموزش میداد و در انتها، مدرک یا نمونه کاری ارائه نمیکرد؛ اما حداقل، این مزیت را داشت که همان مباحث را به هنرجویان یاد میداد و آنها را برای ساخت فیلم بلند سینمایی آماده میکرد.
درواقع تمام تکنیکهایی که یک هنرجو برای ساخت فیلم بلند به آنها نیاز دارد، در این کلاسها و آموزشهای آنلاین، تعلیم داده میشود که این مهم در زمان کمتر و با هزینهای بهمراتب پایینتر صورت میگیرد.
علی یکی از این افراد است که در دوران کرونا، توانست طی مدت ۴۵ روز و بهصورت آنلاین، دوره مقدماتی فیلمسازی را طی کرده و حالا روزشماری میکند با فراهم کردن شهریه، در دوره پیشرفته این کلاسها ثبتنام کند.
وی گفت: «من همیشه آرزوی کارگردانی داشتم اما به هر آموزشگاهی که مراجعه میکردم، یا تشویقم میکرد که در کنار کارگردانی، دیگر کلاسهای موردنیاز فیلمسازی نظیر فیلمنامهنویسی و بازیگری را نیز ثبتنام کنم که این یعنی هزینه بیشتر، که در توانم نبود یا آنکه شهریه کلاس فیلمسازیاش به اندازهای بالا بود که هرچه حساب و کتاب میکردم، میدیدم در صورت پرداخت اقساطی نیز نمیتوانم از عهده آن بربیایم.»
علی ادامه میدهد: «تا اینکه بهصورت اتفاقی، در یکی از شبکههای مجازی با آگهی آموزش آنلاین فیلمسازی آشنا شدم و با تحقیقی که انجام دادم، متوجه شدم که همان سرفصلهای آموزشگاههای فیلمسازی، حالا قرار است بهصورت آنلاین و با یکچهارم شهریه آن کلاسها برگزار شود. در ابتدا خیلی به این جریان مشکوک شدم اما دل را به دریا زدم و اکنون که دوره مقدماتی آن کلاسها را به اتمام رساندهام، فوقالعاده راضی هستم و بیصبرانه انتظار میکشم با فراهم کردن شهریه، در دوره پیشرفته این کلاسها شرکت کنم.»
فیلمسازی در دست بچهپولدارها
با نگاهی به نسل جدید فیلمسازان متوجه میشویم این نسل امکانات بهمراتب بیشتری در مقایسه با نسلهای قبلی و همچنین دسترسی به استادان این حوزه دارند، از دانش تکنیکال بالایی در حوزه اجرا برخوردار هستند تا جایی که عمده ساختههای این کارگردانان جوان، در شکل اجرا، نمره بالایی دریافت میکند و ضربه اساسی، از جانب محتوا و فیلمنامه کار است.
اما آنچه در میان کارگردانان جدید دیده میشود و نگرانیهایی را به وجود آورده، این است که فیلمسازی، به ابزاری در دستان افراد متمول تبدیل شده است. وضعیت سینمای ایران به نحوی شده که یک جوان، حتی اگر درخشانترین فیلمنامه را هم در دست داشته باشد، باز نمیتواند راهی به دنیای سینما پیدا کند، چون از سرمایه کافی در جهت ساخت آن اثر برخوردار نیست یا نتوانسته سرمایهگذاری پیدا کند. نمونه بارز چنین جریانی سعید روستایی است که فیلمنامه «ابد و یک روز» را ۲ سال در دفاتر مختلف فیلمسازی چرخاند و برای تهیهکنندگان بسیاری فرستاد اما به قول خودش، گویا آنها بدون آنکه فیلمنامه را بخوانند، آن را رد میکردند.
باید پذیرفت که این جریان در شرایط امروز سینمای ایران و با وجود تعداد متقاضی بیشتر، سختتر شده و روند پیدا کردن سرمایهگذار برای آثار دشوارتر شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که فیلمسازی در این سالها، در دست جوانهای متمولی افتاده که خیلی راحت میتوانند پس از اتمام دورههای فیلمسازی، وارد فضای حرفهای شده و فیلم بلند خود را بهصورت کاملا آزادانه و دلبخواه به تولید برسانند. نمونه چنین چهرههایی نیز کم نیست که ازجمله آنها میتوان به یکی از شاخهای اینستاگرامی اشاره کرد که فیلم اول خود را در مدت زمان اندکی ساخت و روانه پرده کرد و هماکنون در سودای ساخت دومین فیلم خود است.
آموزشگاههایی با شهریه بالا
همهچیز اما از آموزشگاهها شروع میشود. مراکزی که رویای فیلمسازی را برای بسیاری از جوانان، نزدیک و یافتنی جلوه میدهند اما همین که هنرجو قدم در دنیای حقیقی گذاشت، متوجه میشود تا چه اندازه باید متبحر و البته خوششانس باشد تا بتواند راهی به دنیای حرفهای سینما پیدا کند. در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به ۱۰ آموزشگاه معتبر فیلمسازی که در تهران مشغول فعالیت هستند.
۸ میلیمتری
متعلق به هومن سیدی است و بیشترین تمرکزش را روی بازیگری گذاشته اما در آینده، قرار است آموزش کارگردانی هم داشته باشد. این آموزشگاه درحالحاضر، دوره آموزش فیلمسازی فیلم کوتاه با حضور «فرنوش صمدی» را در مرحله ثبتنام دارد. دورهای ۱۲ جلسهای که جمعههای هر هفته برگزار میشود و هزینه آن ۷.۲ میلیون تومان است.
بامداد
این آموزشگاه متعلق به پریسا بختآور است. البته که این آموزشگاه، طی دوسال اخیر، هیج دوره فیلمسازی برگزار نکرده اما مدت زمان کلاسهای فیلمسازی این آموزشگاه حدود ۳ ماه است و هزینه آن، با وجود اصرارهای خبرنگار «فرهیختگان»، اعلام نشد.
خورمهر
این آموزشگاه متعلق به پوران درخشنده است. جالب آنکه درخشنده، یکی از کارگردانان صاحبسبک سینمای ایران است؛ اما در آموزشگاه او، تاکنون دوره فیلمسازی برگزار نشده و بیشترین تمرکز، روی بازیگری است. البته که اعلام شده احتمالا در آیندهای نزدیک، آموزش فیلمسازی نیز به این آموزشگاه اضافه میشود.
سمندریان
معروفترین و محبوبترین کلاسهای اصول بازیگری و سینما، متعلق به آموزشگاه استاد سمندریان است. این آموزشگاه، آموزش مخصوصی برای فیلمسازی ندارد اما هنرجویان میتوانند با شرکت در دوره جامع ترمی بازیگری و کارگردانی تئاتر، واحدهای این شاخص را نیز طی کنند. این دوره، شامل دو ترم ۵/۴ماهه مقدماتی و پیشرفته است و هزینه هر ترم با ۲۵۰ ساعت آموزش، ۵/۱۲ میلیون تومان است.
فردا
حسین شهابی، کارگردان سینما، مسئولیت این آموزشگاه را برعهده دارد. طبق آخرین دوره فیلمسازی که این آموزشگاه برگزار کرد، هزینه ۲۴ جلسه آن، طی ۴ ماه ۱۵ میلیون تومان بود. اتفاقی که احتمالا برای دوره جدید، با افزایش شهریه همراه خواهد شد.
کارگاه آزاد فیلم
متعلق به مسعود کیمیایی است. این آموزشگاه معتبر، طی یک دوره ۵ماهه، فیلمسازی را آموزش میدهد. سه ماه ابتدایی این دوره، در ۱۶ جلسه، شامل مباحث مقدماتی است و مدرس دوماه پایانی، کیمیایی است که طی ۸ جلسه، اصول پیشرفته کارگردانی را آموزش میدهد. هزینه این دوره، ۱۵ میلیون تومان است.
کارنامه
مدیریت این آموزشگاه برعهده نگار اسکندرفر است. این آموزشگاه دوره مقدماتی فیلمسازی را طی ۱۲جلسه و در مدت زمان ۳ماه با مجید برزگر برگزار میکند که هزینه آن، ۵/۲ میلیون تومان است. هزینه دوره پیشرفته نیز با تدریس حمید جبلی، ۴ میلیون تومان عنوان شده است.
مکتب کمدی ایران
این آموزشگاه متعلق به ابراهیم وحیدزاده، کارگردان سینمای ایران است. فیلمسازی در این آموزشگاه برمبنای دو نوع مستند و داستانی صورت میگیرد. نوع آموزش داستانی شامل آموزش بازیگری نیز میشود چون مدیران این آموزشگاه به هنرجویانشان تاکید میکنند که یک فیلمساز، حتما باید ارتباط با بازیگر و رهبری او را بدانند و دانستن صرف تکنیک اینکه دوربین چگونه عمل میکند، نمیتواند از یک هنرجو، فیلمساز درست و خوب بسازد. این آموزش شامل ۷ ماه است که طی آن، سه دوره مقدماتی، میانی و پیشرفته، با شهریه ۱۴ میلیون تومانی آموزش داده میشود.
هنر و سینما
زهرا جامی مسئولیت این آموزشگاه را برعهده دارد. دوره فیلمسازی این آموزشگاه زیرنظر محمدحسین لطیفی برگزار میشود. در این دوره، اصول فیلمسازی، طی ۶ جلسه، در ۲ هفته بهصورت فشرده برگزار شده و هزینه آن، ۶ میلیون تومان است.
هیلاج
امیرشهاب رضویان مسئولیت این آموزشگاه را برعهده دارد. این آموزشگاه درحالحاضر کلاس فعال فیلمسازی ندارد اما دورههای فیلمسازی این آموزشگاه مابین ۱۰ تا ۲۰ جلسه در نوسان است و هزینه آن نیز طبق تعرفه دو سال گذشته، از ۳ میلیون تومان آغاز میشود که قطعا برای دورههای جدید، این رقم نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
منبع: روزنامه فرهیختگان