به گزارش حلقه وصل؛ موسسه آفتاب گستر یزد، یک مجموعه خیریه فرهنگی،مذهبی و وقف عام است. این موسسه از سال 1392 فعالیت خود را در راستای اجرای خواسته رهبر معظم انقلاب که در مهر 1391 در خراسان شمالی ارائه و در تصحیح سبک زندگی اسلامی ایرانی و با هدف حفظ و ارتقای کیفی و کمی جمعیت ایران اسلامی با توجه ویژه در مبحث تغذیه سالم تاکید داشتند، آغاز کرد.
در سایت این مجموعه(https://www.aftabgostar.com) آمده است که در این راستا «کارمان را ریشهای آغاز کردیم؛ برای تصحیح سبک زندگی، تحت نظر جمعی از محققین قرآنی اسلامی، تولید و عرضه محصولاتمان را بر پایه حذف مواد شیمیایی و نگهدارنده ها قرار دادیم. دانستیم با چه واقعیاتی از فرهنگ غذایی جامعه امروزی روبه رو هستیم، دست به تولید محصولاتی سالم و خانگی زدیم، که متقاضی بسیاری دارد؛ برای اولین بار کالباس و سوسیس خانگی آن هم فقط با گوشت خالص... سالمترین و نابترینها را دستچین کردیم، عرقیجات و زیتون و مواد آرایشی، بهداشتی و شوینده و لباس طبیعی و... . محصولات ما تضمینی هستند و عموما با آزمایش آنها را سنجیدهایم یا برند ارگانیک دارند».
در حال حاضر نیز مجموعه آفتابگستر تولیدکننده و عرضهکننده بیش از 1800 قلم جنس خوراکی و غیرخوراکی با چند شعبه در یزد، قم، شهر بابک و با تعداد قابل توجهی از عوامل فروش و پرسنل مشغول به فعالیت است.
قالبهای کلی مواد غذایی به صورت عام، حوزه بانوان در عرصههای مواد آرایشی، بهداشتی و در حوزه رستوران با ارائه فستفودی سالم با روغن، نمک، آرد، سوسیس و کالباس سالم پروتئینی حوزه فعالیت موسسه آفتاب گستر را شامل میشود.
این موسسه برای راحتی مشتریان، محصولاتش را در سراسر کشور به درب منازل هم ارسال میکند و تمام محصولات با اعلام ناراضی بودن مشتری پس گرفته میشود. دوام ده ساله این موسسه و شکوفایی روزبه روز آن خرقعادتی است که نمونه آن را کمتر در دیگر مجموعههای انقلابی شاهد هستیم.
با محمدعلی شجاع، مدیرعامل موسسه آفتاب گستر در مورد علت و چگونگی موفقیت این موسسه به گفت وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید(مشروح این گفتگو در شماره 81 نشریه حلقه وصل منتشر شده است):
موسسه آفتابگستر از کجا، کی و با چه روش و مدلی فعالیت خود را آغاز کرد؟
مجموعه سبک زندگی سالم آفتابگستر یزد از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرد. من یک سال قبل از این در سال 91 دچار بیماری سرطان معده شده بودم و خداوند سلامتی را به من برگرداند. بعد از این بهبودی، عهد بستم که به کمک دوستان هیئتی یک خیریه در حوزه سبک زندگی سالم راه بیندازیم. هدفمان این بود که از مریض شدن افراد به خاطر سبک زندگی غلط جلوگیری کنیم و مردم اطلاعات بیشتری راجع به تغذیه سالم به دست آورند. گفتیم از این رهگذر اگر درآمدی هم حاصل شد، به صورت کامل برای مجموعه فرهنگی هزینه کنیم. چون از سالیان قبل دور هم جمع شده و کارهای فرهنگی از قبیل راهاندازی اردوهای جهادی، فعالیت در حوزه چاپ و نشر و... داشتیم و همیشه درگیر پول بودیم و برخی دولتها حمایت میکردند و برخی نه، هدف این بود عایدی این کار در این راهها هزینه شود.
یک قسمت بزرگ از هدف ما در راهاندازی موسسه آفتابگستر این بود که به استقلال مالی برسیم و دستمان را پیش این و آن دراز نکنیم. حضرت آقا هم در مهر سال 1391 در یک سخنرانی در باب لزوم احیای طب اسلامی و تغییر سبک زندگی صحبت کردند. این صحبتها و مریضی من و نیاز به پول، مجموعا انگیزه ایجاد موسسه آفتابگستر شد. موسسه آفتابگستر، گلی است که فعالیتهای اقتصادی هم یکی از گلبرگهای آن است.
پس کار فرهنگیای را آغاز کردید که اقتصادی هم بود؟
بله. یکی از دوستان خیلی عزیز من همیشه میگوید خداوند به زور گوش تو را با بیماری گرفت تا وارد یک کار فرهنگی که اقتصادی هم هست، بشوی. این فعالیت هیچ آورده شخصی ندارد و برای همین من میگویم فعالیتها و درآمدهای این موسسه وقف عام شده است. تجربه من این بود که با خود میگفتم این مریضی شاید به خاطر سبک زندگی من باشد و ا گر من زیاد درگیر فست فودها نبودم، خوابم به جا و مناسب، خورد و خوراکم مناسب و لباس و جنس پوششم سالم و درست بود، درگیر این بیماری نمیشدم و فقط میخواستم این تجربه را به دیگران منتقل کنم. دوستان هم لحظه به لحظه در جریان روند درمان بودند و ضرورت ایجاد چنین موسسه ای را درک کرده بودند و برای ایجاد آن همکاری کردند. الحمدالله هنوز هم موسسه به قوت خود باقی است و توانسته فعالیتها و خدمات خود را گسترش دهد.
در مورد فعالیتهای موسسه بیشتر توضیح دهید.
در شروع، یک برنامه ریزی مدون نداشتیم و این نبود که بدانیم میخواهیم چکار کنیم. میدانستیم میخواهیم کاری انجام دهیم که جامعه از ما خوشحال باشد و به خاطر سبک زندگی غلط، مریض نشود و نهایتا دو ریال دربیاوریم و در کارهای فرهنگی هزینه کنیم. از جمع دوستان موافق یک هیئت مدیره تشکیل شد و در اولین اقدام از جوانی که چند تا تله فیلم ساخته بود، حمایت کردیم تا اولین فیلم بلندش را ساخت. این جوان و فیلم سیدجلال دهقانی اشکذری و فیلم «خانه ای کنار ابرها » بود.
منابع مالی کار مهم بود؟
بله. در ابتدا هم همین بحث شد و من به اعضا گفتم هیچ چیز نمیخواهیم و فقط دست بر زانو میزنیم و بلند میشویم، می ایستیم.
همینطوری هم شد و به نیت امام رضا)ع( با هشت میلیون تومانی که از این طرف و آن طرف جمع کرده بودیم کار در سال 1392 شروع شد. بعدها کمکم پول بیشتری جمع شد و با فیلم سینمایی شروع کردیم که الحمدلله در جشنواره هم جایزه برد. در ابتدا با دست خالی، توکل بر خدا و همت جمعی کار شروع شد. فعالیت اصلی ما در حوزه سبک زندگی بود و در اولین اقدام در این حوزه وارد توزیع گوشت شترمرغ شدیم. از اعضای هیئت مدیره و دوستان خواستیم که از طریق پیامک به آشنایان خود اطلاع دهند که موسسه آفتاب گستر قرار است گوشت شترمرغ بیاورد و توزیع کند، هر کس متقاضی است پیامک بدهد. قیمت را هم در پیامک قید کردیم.
سفارشها از این طریق گرفته شد و طبق این سفارشها شترمرغها را کشته و دسته بندی و ارسال کردیم. نیروی کار هم چون عام المنفعه بودن موسسه را میدانست به صورت صلواتی با ما همکاری داشت. اصولی هم داشتیم و گفتیم که مواد شیمیایی و اسانسهای نگهدارنده را باید حذف کنیم. گفتیم هرچه که فروختیم و مشتری ناراضی بود با کمال احترام پس میگیریم. این روند در حوزه سوسیس و کالباس که با فیله سینه مرغ تولید میکردیم هم اتفاق افتاد. الان این محصولات با فیله مرغ سبز تولید میشود. این روند کم کم ادامه داشت تا 22 بهمن سال 139۴ یک مغازه اجاره کردیم و تعداد نیروها را هم از یک نفر به سه نفر افزایش دادیم. دیگر عسل و... هم ارائه میدادیم و وقتی تقاضای مردم افزایش یافت، وارد حوزه سبک زندگی سالم بانوان شدیم. لباسهای نخی با رنگ طبیعی، لوازم آرایشی بهداشتی با حذف مواد شیمیایی پرضرر مثل سربها، ظروف غذا و... در یک شعبه جدید ارائه کردیم.
در اواسط سال 139۶ برخی از دوستان در استانهای دیگر پای کار آمدند و یکی دو شعبه در سایر استانها زدیم. سرمایه از خود این دوستان بود و مثا در شهر قم یک شعبه افتتاح شد. سال 1397 برای توسعه کارمان به حوزه فست فودها و پیتزاها ورود کردیم. از صفر تا صد کار برای خودمان بود. گندم از روستاها میگرفتیم و تبدیل به آرد میکردیم و آن را تبدیل به خمیر پیتزا میکردیم. سس را هم حذف
کردیم. از طریق نان سبوسدار در اختیار مشتری قرار میدادیم. به جای روغن سرخ کردنی، روغن ارده یا گاو استفاده کردیم. در ادامه به حوزه اوقات فراغت و بازیهای سالم این عرصه ورود کردیم و بخشی با عنوان تفریحات سالم به مجموعه اضافه شد.
آیا میتوان گفت که امروز موسسه آفتاب گستر کاملا روی پای خود ایستاده است؟
گفتم که ما تقریبا از اول روی پای خودمان ایستاده بودیم و هیچ کمکی از هیچ نهاد و هیچ فردی و هیچ دولتی نگرفتیم. اینها ما را اذیت کردند، ولی کمک نکردند. قوانین دست و پا گیر در این عرصه زیاد است، ولی با این وجود چندین سال است که در کشور، سردمدار ارائه سبک زندگی سالم هستیم و مشکلات روزهای نخست را دیگر نداریم. حاشیه سود را هم پایین آوردیم و سود مجموعه از محصولات، زیر 10 درصد است. سودمان به شکل دیگران نیست که در عرض دو سال صاحب مغازه شویم یا ملک 200 متری داشته باشیم. دوستان هم که برای زدن شعبه در جای دیگر آمدند گفتیم شما نباید به فکر سودهای کلان باشید و ا گر دنبال این چیزها هستید به جای دیگر بروید. اگر دنبال سود 100 درصدی باشیم، فقط افراد خاصی قدرت خرید محصولاتمان را خواهند داشت. هدف ما این است که خانوارهای متوسط رو به پایین هم بتوانند از محصولات ما استفاده کنند. خدا را شکر امروز اطلاعات چیزی حدود 2۵ هزار نفر در بانک اطلاعاتی سیستم من است. این یعنی 2۵ هزار نفر از ما خرید کردند. این افراد از همه اقشار جامعه هستند. هنوز به آمال و آرزوهایمان نرسیدیم و دوست داریم همه بتوانند از ما خرید کنند.
برنامه جدیدی هم برای آینده دارید؟
مجموعه ما یکی از اعضای موسس «انجمن تغذیه سالم » است که در سطح کشور فعالیت میکند و چیزی حدود 300 تا ۴00 نفر عضو آن هستند. استفاده از غذاهای غیرتراریخته جا افتاده و الان به دنبال این هستیم که بتوانیم با ورود به کشت یک یا چند محصول قیمتهای موجود در این عرصهها را بشکنیم و امیدواریم در سبک زندگی مردم تغییری ایجاد کنیم.
در روند این مسیر با چه موانعی برخورد کردید؟
برای تاثیرگذاری کارهای فرهنگی نیاز به بدن سالم است. در ادامه هم ا گر پول نیست،همت هست. باید به خدا توکل کرد و با برنامهریزی پله به پله جلو رفت. ما که در این عرصهها خطشکنی کردیم دلالها احساس کردند که بازار جدیدی ایجاد شده و یک بازار
جدید تحت عنوان «کالاهای خانگی ارگانیک » طرحریزی شد و از طریق بازی با کلمات، جیب خودشان را شارژ کردند. مردم در این
زمینهها باید اطلاعات خود را بالا ببرند تا بتوانند کالاهای سالم از غیرسالم را تشخیص دهند و تنها به برندها اکتفا نکنند. ما حرفمان
به مردم همیشه این است که دو ریال گرانتر غذا میگیرید ولی بعدا مبالغ بیشتری هزینه درمان بیماریتان نمیکنید. ما برای تمام
فعالیتهایمان شناسه بهداشت داریم. مشکلاتی هم در رابطه با قوانینی که سالها پیش نوشته شده و بازنگری نشده داشتیم. مثلا برای شناسه بهداشت گرفتن باید مواد شیمیایی اضافه کنی تا بتوانی شناسه بگیری. مشکل ما این است که نمیخواهیم این
مواد را اضافه کنیم. الان اداره بهداشت ما برند ارگانیک را قبول ندارد.
شما الان چه تعداد محصول ارائه میدهید؟
محصولات نزدیک به 200 تولیدکننده با برند آفتاب گستر عرضه میشود و در مجموع چیزی بیش از 1۵00 قلم جنس در کل مجموعه
عرضه میشود. برخی به قیمت اجناس ما ایراد میگیرند و میگویند برای این ارزان میدهید که جنس آشغال میفروشید. هرکس که میخواهد میتواند بیاید بازدید کند و در آزمایشگاه ببیند که جنس درجه یک به دست مردم میرسانیم. شیره انگور را مثال میزنند و میگویند چرا قیمتش نصف بازار است؟ یک کالباس با این فیله سینه مرغ و روغن ارده را باید بالای 100 هزار تومان فروحت، شما چرا 70 میفروشید؟ این به هدف اولیه ما برمیگردد که میخواهیم مردم سبک زندگی سالم داشته باشند و ا گر درآمد ما هزینهها را پوشش دهد برای ما کافی است.
ما نه میخواهیم ویلای فلان بخریم و نه میخواهیم ماشین فلان سوار شویم و نه میخواهیم اندوخته حساب بانکیمان و کارخانههایمان را زیاد کنیم. هیچکدام از اینها نیست، لذا با حداقل قیمت جنسمان را میفروشیم و به استناد آزمایشگاهها جنسمان خالصِ خالص است.
یکی از اهداف شما هم کمک به عرصه فرهنگی بود. از این طریق چه محصولات فرهنگی را تولید کردید؟
عموما سر هر سال تراز مالی میگیریم و حدود 10 تا 20 درصد سود را به عنوان افزایش تورم و... برای مجموعه آفتاب گستر باقی
میگذاریم و مابقی به طور کامل هزینه کارهای فرهنگی میشود. به لحاظ غذایی به اردوهای فرهنگی که تشکیل میشود کمک میکنیم. زیر ساختها و انبارها و سردخانههایی که داریم به صورت رایگان در اختیار مجموعهها و هیئتهای فرهنگی قرار میدهیم. در این هفت هشت سال اطلاعات راه اندازی چنین مجموعه ای را به صورت ریز در اختیار ۵0 نفر قرار دادیم و آنها رفتند اشتغال ایجاد کردند.
آیا انجام مستمر و درازمدت کار فرهنگی بدون پیوست اقتصادی امکانپذیر است؟
واقعیت این است که تجربه من این را نشان میدهد که اگر مجموعههای فرهنگی میخواهند موفق شوند، باید روی پای خودشان بایستند. ما به عنوان مصرف کننده هم باید یاد بگیریم همانگونه که سینما میرویم و پول هزینه میکنیم باید برای صوت و نور و فضا و مسائل جاری هیئتمان پول هزینه کنیم. مشکل در طرز تفکر ماست و این طرز تفکر باید اصلاح شود.