به گزارش حلقه وصل، «حسین شریعتمداری» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
« عبدالخالق عبدالله» مشاور سیاسی ولیعهد امارات در واکنش به حمله تروریستی دیروز اهواز نوشته است «حمله به یک هدف نظامی، اقدام تروریستی نیست و انتقال نبرد به داخل ایران یک تصمیم علنی است و در آینده افزایش خواهد یافت»!
به مصداق ضربالمثل معروف «پشه خودش چیست که فشار خونش باشد» باید توجه داشت که اساساً امارات فقط در قد و قواره یک تجارتخانه قابل ارزیابی است و از این روی اظهارنظر مشاور سیاسی ولیعهد این تجارتخانه در مقایسه با جایگاه فکسنی او کمترین ارزشی ندارد اما، این اظهارنظر را میتوان و باید به عنوان «نشتی یک بشکه» تلقی کرد. با این توضیح که اگرچه برای پی بردن به آنچه درون یک بشکه ریختهاند، باید سرپوش آن را برداشته و «در بشکه» را گشود، ولی چنانچه در بدنه بشکه سوراخی ایجاد شده و محتوای درون آن از این سوراخ به بیرون نشت کرده باشد، از این نشتی میتوان به محتویات درون بشکه پی برد! اظهارات عبدالخالق عبدالله از این زاویه قابل ارزیابی است و از آنجا که امارات پادوی چشم و گوش بسته و نوکر بیاختیار آمریکا و رژیم صهیونیستی است و بدون اجازه آنها جرأت کمترین اظهارنظری را ندارد، میتوان و باید اظهارات او را برخاسته و برگرفته از خواست آمریکا و رژیم صهیونیستی تلقی کرد. اظهارنظری که ارائه آن را برای در امان ماندن از پیآمدهای آن به یک پادوی دستچندم خود سپردهاند!
گروهک تروریستی الاحوازیه! سالهاست که در کپنهاک و در لندن دفتر و دستک دارد و آشکارا از سوی این دو دولت و برخی دیگر از کشورهای اروپایی حمایت میشود. همین دیروز یعقوب شوشتری یکی از یهودیان بهایی شده به عنوان سخنگوی این گروهک تروریستی، بیانیه گروهک را درباره حمله تروریستی اهواز قرائت کرد! وی پیش از این چند سفر آشکار به تلآویو و ریاض داشته است که تصاویر این سفرها و ملاقاتهایش با ماموران امنیتی عربستان و رژیم صهیونیستی روی سایت این گروهک قابل مشاهده است.
مایک پمپئو وزیرخارجه آمریکا و جان بولتون مشاور امنیتی ترامپ پیش از این بارها از واژه «تابستان داغ ایران» خبر داده و اعلام کرده بودند که ایران در تابستان امسال شاهد شورشهای خیابانی منجر به فروپاشی خواهد بود! و دیروز که آخرین روز تابستان امسال بود، رجزهای آنان به دیوار خورده و از شورشهای پیشبینی شده آنها نه فقط خبری نبود بلکه جمهوری اسلامی ایران کماکان با اقتدار مثالزدنی در مقابل توطئههای ریز و درشت دشمنان تابلودار و بیتابلوی خود ایستاده بود.
از این روی برای خالی نبودن عریضه باید دست به کاری میزدند، حتی اگر این اقدام در حدواندازه یک حمله کور به نظامیان درحال رژه باشد که میدانند به روال جاری در تمام رژهها، سلاح خالی از گلوله در دست دارند. و یا به رگبار بستن زن و کودکانی که به تماشای رژه آمدهاند. همین جا تصور کنید که اگر به موشکهای دوربرد و نقطهزن مجهز نبودیم، دشمنان قسمخورده چه به روز ایران و ایرانی میآوردند و چه فاجعه هولناکی را به مردم این مرز و بوم تحمیل میکردند. امید است کسانی که صنایع موشکی کشورمان را غیرضروری میدانستند، بر سر عقل آمده باشند! و از سوی دیگر در نظر آورید که با بهرهگیری از همین موشکها چه انتقام سختی در انتظار آمریکا و رژیم صهیونیستی و کشورهای اجق وجق سعودی و امارات خواهد بود.
گروهک تروریستی الاحوازیه در قد و قوارهای نیست که بخواهد هدف انتقام ما از خون شهیدانمان در اهواز باشد، آنها را به آسانی میتوان قلع و قمع کرده و به خاک و خون کشید. هدف اصلی در این معرکه کشورهایی هستند که افسار این سگهای وحشی را در دست دارند و آنان را با پرتاب چند تکه استخوان بهکار گرفتهاند. از امیرمؤمنان علیهالسلام است که سنگ را باید به همان سو پرتاب کرد که از آنجا آمده است.
حمله تروریستی دیروز به وضوح از دستهای خالی دشمن در مقابله با ایران اسلامی حکایت میکند و این فرصت را نباید نادیده گرفته و از دست داد. به قول سعدی؛
چو دستت رسد مغز دشمن بر آر
که فرصت فرو شوید از دل غبار
وقتی آمریکا و اسرائیل و پادوهای فکسنی آنها نظیر عربستان و امارات، حمله به نظامیان و زنان و کودکان را عملیات تروریستی نمیدانند! چرا باید مقامات و مسئولان نظامی و امنیتی آنها در هر نقطه دنیا که هستند و با هر پوششی که ظاهر شدهاند، از آتش انتقام در امان باشند؟! مخصوصاً آن که هواداران جان بر کف ایران اسلامی در جایجای دنیا کم نیستند و جا دارد از این پس جرثومههای فساد و تباهی از سایه خود هم بترسند.