سرویس جهان حلقه وصل _ هفتمین دور مذاکرات وین درباره پرونده هسته ای ایران درحالی انجام شد که در این دور از مذاکرات، هیئت مذاکرهکننده کشورمان به ریاست «علی باقری» معاون سیاسی وزیر خارجه با ترکیب متفاوت و البته فنی و کارشناسانهتر نسبت به ادوار قبل وارد وین شدند. مجموعهای از متخصصین از معاون ارزی بانک مرکزی و معاون اقتصادی وزارت خارجه گرفته تا معاون بینالملل وزارت اقتصاد و معاون حقوقی وزارت خارجه در این هیئت حضور داشتند که حاکی از ابتکار جدید و عزم جدی ایران برای رسیدن به توافق خوب طبق منافع ملی کشور آن هم در کوتاهترین زمان ممکن است.
مذاکرات وین و دست برتر ایران
در همین زمینه «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان پیشتر با انتشار پیامی توئیتری با اشاره به اقدامات ایران اعلام کرد: «ایران، تیم مذاکرهکننده جدی و سطح بالا تشکیل میدهد، خواستار توافق خوب فوری و اجرای کامل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ میشود، رایزنیهای منطقهای انجام میدهد، کافی است اولویتهای دو طرف را مقایسه کنید.»
حال که بعد از گذشت حدود پنج ماه از آخرین دور مذاکرات احیای برجام، ایران تصمیم به از سرگیری این مذاکرات گرفته است کارشناسان معتقدند باید درباره نحوه و شرایط پیشروی در مذاکرات به نکات بسیاری توجه شود.
علیرغم تلاشِ محکوم به شکست برخی مدعیان اصلاحات برای ارسال پالس ضعف و انفعال به طرفهای برجام، ادبیات حاکم بر مواضع دیپلماتیک دستگاه دیپلماسی، گشایشهای اخیر ارزی، افزایش ذخایر هستهای، افزایش فروش نفت و صادرات غیرنفتی و همچنین ترکیب تیم کارشناسی و فنی جدید حاکی از دست پُر و برتر ایران در این دور از مذاکرات است. ایران در حال حاضر بیش از هزار سانتریفیوژ پیشرفته و سریع دارد و توانسته تأسیسات هستهای خود را توسعه و ارتقا دهد و نسبت غنیسازی اورانیوم خود را از کمتر از ۴ درصد به ۲۰ درصد و سپس ۶۰ درصد برساند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که چه این مذاکرات به نتیجه برسد و چه نرسد، بزرگترین برنده آن ایران خواهد بود. «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه رای الیوم در این زمینه معتقد است: ایران بزرگترین برنده مذاکرات هستهای وین است؛ حال چه این مذاکرات نتیجه بخش باشد یا به شکست منجر شود. اگر این مذاکرات هستهای به نتیجه برسد و آمریکا شروط و مطالبات قانونی و مشروع ایران را برای لغو کامل تحریمها بپذیرد، این یعنی ایران به لحاظ اقتصادی شکوفا میشود و به ۲۰۰ میلیارد دلار دارایی مسدود شده خود توسط آمریکا دست پیدا میکند و به جامعه جهانی و روال قبلی صادرات نفت باز میگردد و صادارت نفت بیشتر به معنای افزایش درآمد و شکوفایی اقتصادی برای ملت ایران است. اما اگر این مذاکرات فرو بپاشد، ایران به برنامه هستهای خود ادامه میدهد و غنی سازی اورانیوم را که به حدود ۶۰ درصد رسانده به ۹۰ درصد میرسد. واقعیت این است که ایران در حال حاضر به لغو تحریمها جز بر اساس شروط خود و بدون دیکتههای آمریکا نیاز مبرمی ندارد. اگر ایران طبق خواسته خود به برنامه هستهای اش ادامه دهد، به یک قدرت هستهای جهانی تبدیل میشود.
دست و پا زدن های اسرائیل برای جلوگیری از احیای برجام
اما در این میان رژیم صهیونیستی که از یک سال گذشته و هم زمان با تلاشهای «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده برای بازگشت به توافق هسته ای با ایران، در تکاپو برای جلوگیری از این امر بوده و آمریکا را به اتخاذ گزینه نظامی ضد تهران تشویق میکرد، در شرایط خفقان آوری قرار گرفته است. صهیونیستها که به دنبال انحصار قدرت هسته ای در منطقه هستند میدانند که موفقیت مذاکرات وین به معنای شکست همه تلاشهای آنها ضد پروژه هسته ای ایران از ۲ دهه گذشته خواهد بود.
واقعیت آن است که اشغالگران نمیتوانند نگرانی خود از احیای توافق هسته ای ایران را پنهان کنند و بعد از اینکه فشارهای آنها بر آمریکا جهت جلوگیری از آغاز دور جدید مذاکرات با ایران نتیجه نداد شروع به انجام تهدیدات توخالی ضد ایران کرده اند. حتی «نفتالی بنت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی با «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه ایالات متحده تماس گرفته و از او خواست تا مذاکرات با تهران را متوقف کند.
حمله به مواضع ایران؛ فراتر از توهم و رویا برای اسرائیل
در همین زمینه «آویو کوخاوی» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی اخیرا مدعی شد که این رژیم درحال بررسی عملیاتی جهت حمله به تاسیسات هسته ای ایران است. نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز در ادامه ادعاهای واهی خود گفت که این رژیم به رغم همه تلاشها و تکاپوی طرفهای مربوطه برای احیای توافق برجام، در برابر ایران و همپیمانانش در منطقه خواهد ایستاد. هم زمان با آن «بنی گانتس»، وزیر جنگ رژیم اشغالگر صهیونیستی نیز تهدید کرده است که ارتش این رژیم در حال بررسی و تغییر نقشه های خود برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران است.
در وهله نخست پرواضح است که رژیم اسرائیل هرگز جرات انجام هیچگونه تجاوزی ضد ایران را ندارد؛ چرا که به خوبی از پیامدهای آن آگاه است. از این گذشته صهیونیستها در جنگ اخیر غزه نتوانستند در برابر مقاومت فلسطین که بخش کوچکی از محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود کاری از پیش ببرند و بسیاری از سران و کارشناسان رژیم صهیونیستی به این امر اعتراف میکنند. بنابراین فکر حمله به مواضع ایران برای صهیونیستها فراتر از یک توهم و رویاست.
از آن گذشته ناظران معتقدند، آنچه که تاکنون اسرائیل را از ورود به جنگ جدید با محور مقاومت باز داشته، عدم توانایی این رژیم در مدیریت و به پایان رساندن این جنگ است. محافل امنیتی و سیاسی و نیز بسیاری از کارشناسان صهیونیستی اعتراف کرده اند که جبهه داخلی این رژیم توانایی هیچگونه رویارویی جدید و مقابله با موشکهای مقاومت را ندارد. قابل توجه است که صهیونیستها در این اعترافات خود همواره درباره ترس از تهدیدهای حماس و حزب الله سخن میگویند و اشاره دارند که ایران برای اسرائیل فراتر از این تهدیدهاست؛ همانطور که «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی در جریان جنگ اخیر غزه اعتراف کرد: زمانی که شرایطمان در برابر حماس اینگونه است، مقابل ایران چه وضعیتی خواهیم داشت؟
نگاهی به توان نیروی هوایی رژیم صهیونیستی که تحت حمایت آمریکا و کشورهای غربی قرار دارد شاید این تصور را ایجاد کند که اسرائیل توانایی حمله به تاسیسات هسته ای ایران را دارد؛ اما مسلم است که چنین اقدامی هزینه ای به مراتب بیشتر برای صهیونیستها خواهد داشت که خودشان کاملا از آن آگاهند و چنین ریسکی نمیکنند.
اظهارات پوچ صهیونیستها؛ تهدید یا شانتاژ تبلیغاتی؟
با توجه به این موارد، کارشناسان تهدیدهای مذکور رژیم صهیونیستی را در قالب «شانتاژ تبلیغاتی» برای به حاشیه بردن اخبار مذاکرات وین تعبیر میکنند. همانطور که اشاره شد، شرایط، حاکی از دست برتر ایران در مذاکرات مذکور است که بسیار قدرتمندتر از ادوار گذشته در این مذاکرات حاضر شده است.
اسرائیل بعد از آنکه نتوانست آمریکا و طرفهای بین المللی را برای جلوگیری از ورود به دور تازه مذاکرات هسته ای با ایران مقاعد کند در مرحله فعلی تلاش دارد تا دست کم با طرح تهدیدات نظامی ضد ایران، موضع واشنگتن را در این مذاکرات تقویت کرده و برای آن امتیاز بگیرد و اخبار مربوط به دست برتر ایران در این مذاکرات را به حاشیه ببرد.
اعتراف صهیونیستها به ناتوانی در توقف پروژه هسته ای ایران
در این بین تناقضات زیادی در محافل سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی-چه در مسئله تهدید نظامی ضد ایران و چه رویکرد اسرائیل در قبال مذاکرات وین وجود دارد. اخیرا یک منبع ارشد امنیتی در تل آویو در یک تریبون غیررسمی افشا کرد: «همه طرفهایی که اسرائیل در ارتباط با پرونده هستهای ایران با آنها در ارتباط بود، پاسخهای یکسانی دارند و حرفهای مشابهی را میزنند. آنها میگویند از ما چه می خواهید؟ شما ترامپ را متقاعد کردید که از توافق خارج شود و اگر نتانیاهو ترامپ را از توافق خارج نمی کرد، اکنون در وضعیت بسیار بهتر و متفاوتی قرار داشتیم. اسرائیلیها دقیقاً همانطور که ما میدانیم میدانند که ایرانیها کاملاً به توافق پایبند بودهاند و به محض اینکه ایالات متحده از آن خارج شد، آنها خود را آزاد دیدند که توافق را نقض کنند و شروع به غنیسازی کردند. این کاری است که شما (اسرائیلیها) با دستان خود انجام داده اید پس طعم دست پختتان را بچشید».
روزنامه صهیونیستی هآرتص نیز اخیرا در گزارشی با عنوان «حمله به تاسیسات هسته ای ایران کاری غیرممکن برای اسرائیل است» اعلام کرد که انجام هرگونه تحرکی ضد ایران نیاز به شجاعت دارد؛ چیزی که اسرائیل فاقد آن است.
«ایهود باراک» نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی نیز با انتقاد از سیاستهای تهاجمی و تهدیدهای توخالی این رژیم ضد ایران اعتراف کرد که ابتکار عمل هستهای در دست ایران بوده و حمله به تاسیسات هسته ای این کشور مستلزم سالها برنامه ریزی و استفاده از حمایت آمریکاست، حتی اگر این اتفاق نیز بیفتد ایرانیها ظرف مدت کوتاهی میتوانند فعالیتهای خود را از سرگرفته و به سطح بالایی از پیشرفت برسند.
درحال حاضر همه گزینه ها برای احیای توافق هسته ای با ایران باز است و اسرائیل به خوبی میداند انجام هرگونه حرکت حساب نشده به معنای باز شدن درهای جهنم به روی صهیونیستهاست که آتش آن هرگز خاموش نخواهد شد. همه میدانند که ایران رهبر محور بزرگی به نام مقاومت است و هرگونه تقابل رژیم اشغالگر با تهران به معنای رویایی با کل محور مقاومت و ورود به یک جنگ همه جانبه است؛ یعنی همان چیزی که صهیونیستها از آن وحشت دارند.