سرویس سیاست حلقه وصل - «وبلاگ حلقه وصل» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی حلقه وصل همراه باشید.
***
وقتی احزاب ایرانی کار اصلی خود را انجام نمیدهند
مظلومیت مردم در کژ کارکردی احزاب ایرانی
سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی که پیرامون نقش احزاب در جامعه انجام شد، در پاسخ به این سؤال که یکی از محورهای پیام رئیس دولت اصلاحات گفتوگوی درون جبههای و گفتوگوی- احزاب- با مردم بود. با توجه به وضعیت اقتصادی و تنگناهای معیشتی گفتوگو با مردم چگونه ممکن است؟ اظهار میکند:
احزاب سیاسی منشاء تصمیم گیری نیستند که بتوانند چارهای برای معیشت مردم پیدا بکنند. مسئول وضعیت معیشت مردم در حال حاضر دولت و دیگر نهادهای تصمیمگیر هستند. نهادهایی که خودشان را مستقل از احزاب میدانند و در واقع تاکنون توجهی به احزاب نداشتهاند، اما برای حل مشکلات معیشتی جامعه میتوانند با اخذ توجه احزاب، همراهی، همدلی، هم سخنی و تلاش برای بازتاب دادن صدای مردم از میزان نارضایتیها کم کنند.
او میافزاید: تنگنای معیشتی یک مسأله است و درد دیگر صدای محرومان، فقرا و صدای محذوفان و یا صدای افرادی است که استخوان آنها در فشارهای معیشتی خرد می شود اما به گوش نهادی نمیرسد. احزاب اگر در بخش اول یعنی در رفع واقعی تنگناها و فشارها کاری کنند که اختیاری در توان آنها نیست و تصمیم گیر و مجری نهادهای دیگر هستند اما همین احزاب میتوانند در کنار مردم باشند، درد و رنج مردم را لمس بکنند و نشان بدهند که همدرد هستند و تحمل این درد را با همدلی با جامعه تقلیل بدهند.[۱]
*این صحبتها، صحبتهای یک رجل سیاسی_حزبی متعهد نیست!
بلکه نوعا صحبت افرادیست که به مردم به چشم ابزار نگاه میکنند، هیچ قیدی نسبت به پاسخگویی و مسئولیتپذیری ندارند و اساسا جایگاه احزاب را هم نمیدانند.
این اظهارات شریعتی در حالی است که او در ابتدای امر باید نقش خود، دوستان و حزب متبوعش را در روی کار آمدن دولت ضعیف و ناکارآمد اعتدال توضیح میداد تا مشخص شود علتالعلل گرانی و مشکلات اقتصادی امروز جامعه چیست؟!
چه اینکه ممکن نیست دادگاهی پرونده یک مقتول را بدون تعقیب قاتل پیگیری کند.
پس احزاب هم در سیاست و اجرائیات کشور نقش دارند و هم بایستی نسبت به این نقش داشتن، مسئولیتپذیر و پاسخگو باشند.
در گام بعدی نیز پر واضح است که یک رجل سیاسی و یک حزب در هنگام مسئولیتناپذیری همواره در فضای سیّال حرکت میکند، هیچ قطعیتی را نمیپذیرد و البته در این فرایند مردم نیز بصورت خواهناخوانه تبدیل به ابزار و آلت دست میشوند. تا فقط به درد شهوات حزب بخورند.
و اما کارکرد احزاب!
بر خلاف آنچه که شریعی و بسیاری دیگر از رجال حزبی تأکید دارند؛ کارکرد اصلی حزب در وهله اول هرگز در بخش گفتوگو و در کنار مردم بودن و ... نیست. بلکه کارکرد اصلی حزب ارائه الگوها و کارنامههای بهتر برای اجرائیات و حکمرانی بهتر در جهت ارتقای معیشت مردم است. ارتقا یافتنی که طبیعتا به بهبود زندگی دینی و اعتلای آخرتی جامعه منتج میشود.
به دیگر سخن اینکه یک حزب سیاسی باید همواره متدی برای اجرائیات بهتر در کیسه داشته باشد و با ادعای برخورداری از همین متد یا کارنامه در کنار مردم قرار گیرد. خواه در قدرت باشد و خواه نباشد.
در ادامه نیز حزب سیاسی معقول از آنجا که رویکردها و برنامههای خود را توسط نخبگان و عقلانیت تدارک دیده است؛ آنگاه میتواند مدعی مردمی بودن خواستههای خود باشد و حرفهای خود در جهت اجرائیات بهتر و معیشت مطلوبتر را حرف مردم و درد و دل مردم بنامد. (در این باره البته نگاهی به فعالیت حزب هزار فامیل اتحاد ملت نیز تأملاتی زیادی را موجب میشود!) +
کارکرد احزاب صرفا در این صورت عقلانی میشود و در سایر موارد عملا چیزی جز مجلسآرایی نخواهد بود.
تجربه تلخی که در ماجرای احزاب ایرانی نیز شاهد آن هستیم و با وجود دهها حزب مختلف راست و چپ اما آنچه که سهم مردم شده است صرفا مشتی قرائت مختلف از قانون اساسی است نه ارائه متدهای بهتر برای اجرائیات مطلوب، مالیات کمتر، نظارت بر قیمتها، درمان ارزانتر و...
در این میان البته احزابی مثل اتحاد ملت نیز که صراحتا در حمله به کارنامههای اجرایی مطلوب و روی کار آوردن ناکارآمدان نقش داشتهاند نیز حاضر به پذیرش مسئولیت خود نیستند!
ذکر این نکته هم ضروریست که کژکارکردی احزاب ایرانی خاصّه در طیف چپ به جایی رسیده است که برخی از این احزاب صراحتا پا به وادی تحریم انتخابات و یا فرماندهی اغتشاش گذاشتهاند.
این مسئله شاهدیست بر تحلیلی که از مسیر نادرست احزاب ایرانی و بیربطی آنها به نیاز مردم عنوان کردیم...
***
تشویق مدام فرماندهان فتنه برای کشاندن مردم به خیابانها
اسماعیل گرامیمقدم، قائممقام حزب اعتماد ملی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است:
مردم در سختی، مشقت و گرفتاریهای روزمره هستند و مایحتاجشان تامین نمیشود و مجبور هستند برای اعتراض به کف خیابان بیایند!
او میافزاید: طبیعی است که حاکمیت میتواند تا حدودی این اعتراضات را تحمل کند یا کنترل اعتراضات را در دست بگیرد ولی ممکن است کنترل اعتراضات از دست دستگاههای ذی ربط خارج شود که همه این موارد معلول موضوعی به نام ناکارآمدی مدیریتی است.[۲]
*پیش از این، یک فعال حزبی چپ دیگر یعنی علیمحمد نمازی از حزب کارگزاران هم در اظهاراتی گفته بود: به اعتقاد من تحمل مردم تمام شده است![۳]
این قبیل اظهارات از سوی حامیان اصلاحطلب روحانی صرفا و صراحتا در جهت ایجاد فتنه اقتصادی و به راه انداختن حمام خون در خیابانهاست.
ما اولا از آقای گرامیمقدم میپرسیم که به خیابان آمدن مردم موجب رفع مشکلات میشود یا موجب بیشتر شدن آنها؟!
ثانیا کسی که دچار صعوبت معیشت شده است؛ آیا اگر برای کار دوم یا جدید، رأی خوب و کنار زدن دموکراتیک ناکارآمدان برنامهریزی کند بهتر است یا برای سنگ و چوب برداشتن و به خیابان آمدن؟!
مردم عزیز ایران به روشنی جواب این پرسش را میدانند...
از طرفی در خیابان قرار است چه چیزی جز بدمستی اوباش، طمعورزی دشمن، کساد شدن کسب و کارها و به خطر افتادن جان مردم نصیب شود که امثال گرامیمقدم آنرا یک اجبار و حتی یک حق مینامند؟!
ضمن اینکه اگر قرار بود امورات مردم و کشور با اعتراض خیابانی حل شود؛ دیگر نیازی به احزاب و کار سیاسی و انتخابات و رأی دادن نبود.
جالب آنجاست که آقای گرامیمقدم حتی درس کلاس اول سیاست را هم نمیداند که امنیت اصلیترین و اولین نیاز است و به راحتی از این میگوید که ممکن است کنترل اعتراضات از دست خارج شود!
درد و فاجعه آنجاست که شنوای این سخنان از لسان یک رجل مدعی کار حزبی و سیاسی هستیم!
به این معنی که گویا بهتر است آقای گرامیمقدم و دوستان ایشان رودربایستی را کنار گذاشته و منبعد لباس چریکی پوشیده و با تفنگهای حمایل شده به مجامع سیاسی و اجتماعی بیایند تا مردم و دستگاههای امنیتی بیشتر با ماهیت اینان آشنا شوند.
ما در اینجا تأکید میکنیم که فتنه اقتصادی و تقلای عدهای برای فرماندهی آن یک خطر قریب است! اگر مقامات ذیربط کشور نگاه دقیقی به این قبیل سخنان و مواضع اشاره شده نداشته باشند، برای سمزدایی از ساحت جامعه نسبت به این القائات خطرناک گام برندارند و مهمتر از همه اینکه اگر برای رسواسازی فرماندهان فتنه کاری نکنند.
*** نقشه حساب اینستاگرامی ۳ میلیونی برای اغتشاش + عکس
یک حساب اینستاگرامی که مطالب سرگرمی خود را به زبان فارسی منتشر میکند و ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار عضو دارد اخیراً در یک پست جدید اقدام به انتشار تصاویری عجیب کرد. آنچه که در ادامه میبینید تعدادی از عکسهای مذکور به ترتیب انتشار است:
گفتنیست در بخش نظرات این پست نیز کامنتهایی علیه نظام اسلامی وجود دارد! *جدای از هدف این قبیل مطالب برای ایجاد اغتشاش و فتنه اقتصادی در کشور اما باید اشاره کرد که مطالب مذکور بالتمامه غلط هستند و نه تنها منطق و البته مصلحت مردم که همان امنیت است را در نظر نمیگیرند بلکه از بیان اطلاعات معقولی مثل تک نرخی شدن بیکاری در ایران، نرخ پایین فقر مطلق و گرسنگی در ایران، وجود هزاران اولویت مقدم بر استادیوم رفتن برای بانوان ایرانی و قاعده منطقی حجاب نیز امتناع میکنند. چیزی که متأسفانه در کشورهای دیگر یک رسم همیشگی است اما در فضای مجازی رها شده ایران تبدیل به یک سنت حسنه شده است! دقت شود که راهبرد اینان دعوت مردم و جوانان مظلوم ایرانی به شورش از طریق دروغگویی، سیاهنمایی و انکسار ذهنی است. البته از روی تلخی و شوربختی باید گفت در جامعهای که برخی رجال سیاسی آن صراحتا مردم را به فتنه اقتصادی فرا میخوانند، از ناامیدی جامعه حرف میزنند و شورش خیابانی را یک اقدام حق در جهت رفع مشکلات معرفی میکنند؛ چنین مقولاتی اصلا جای تعجب ندارد! ما قضاوت درباره کارنامه مسئولان ذیربط، پیرامون برخورد با پروژه سیاهنمایی و فتنه اقتصادی را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم.
***
۱_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/۳۲۷۵۰۵
۲_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-۱۱۶۶۴۵۰
۳_ mshrgh.ir/۱۳۰۹۴۷۲