
به گزارش حلقه وصل، وزیر اسبق آموزشوپرورش گفت: مشکلات آموزشوپرورش ساختاری است و یکشبه بهوجود نیامده، باید اندکاندک این کوه بزرگ را با راهکارهایی کوچک کرد و سرانجام آن را از سر راه برداشت، البته راهکارهای کلان هم وجود دارد؛ برای مثال موضوع بیمهها و خدمات درمانی از همان راهکارهای کلان است. وزیر اسبق آموزشوپرورش افزود: عائله آموزشوپرورش زیاد است اما همین زیادی خودش نعمت است. متاسفانه در ساختار آموزشوپرورش بخش تعاون و رفاه را در حد یک کارشناسی کوچک کردند. سایر نهادها بنیادهای تعاون درست کردند و همین توجه برکات زیادی برای آنها داشت. چه اشکالی دارد یکی از معاونتها در آموزشوپرورش معاونت اقتصادی و رفاهی باشد؟ ما پولی که برای درمان به خدمات درمانی میدهیم کلان است اما چه امکانات و خدماتی به معلمان ارائه میشود؟ همه معلمان که درگیر بیماری نیستند، در واقع بیشتر آنها از خدمات بیمهها استفاده نمیکنند، پس خود آموزشوپرورش میتواند متولی بیمه کارکنانش باشد.
مافیای فامیلی
فرشیدی با اشاره به اینکه ممکن است نتیجه عملکرد صندوق ذخیره فرهنگیان این شائبه را ایجاد کند که آموزشوپرورش نمیتواند در حوزه رفاهی و اقتصادی مدیریت داشته باشد، اظهار داشت: اصل ایجاد صندوق ذخیره فرهنگیان و تشکیل بانک سرمایه ایده خوبی بود اما برخی ندانمکاریها، نبود شفافیت و ساز و کار نظارتی دقیق و فامیلگرایی کار را به اینجا رساند. وی افزود: خاطرم هست وقتی مسؤولیت آموزشوپرورش را پذیرفتم مواجه شدم با قراردادی که با یکی از بیمهها برای تکمیل بیمه درمانی فرهنگیان بسته بودند. آن زمان البته مافیایی در این بخش بهوجود آمده بود که امیدوارم دیگر نباشد؛ بیمهگری که از نظر مدیریتی و اقتصادی ورشکسته بود را به آموزشوپرورش تحمیل کرده بودند. فرشیدی تصریح کرد: ماهانه از حقوق همکاران و نیز بودجه آموزشوپرورش حجم عظیمی پول را بابت بیمه تکمیلی به اینها میدادیم آن هم در حالی که این بیمهگر معلم را میکشت و آخر سر هم پول معلم را نمیداد! ما گفتیم چرا باید با این بیمه قرارداد ببندیم؟ دیدیم از جاهایی فشار میآورند که این سازمان برای شما نیروی انسانی استخدام کرده است، حق ندارید قرارداد را بهم بزنید! که بنده در پاسخ گفتم: پول دولت است من هم نمیخواهم به شما بدهم.
فرشیدی گفت: پس از این رفتیم و با گذاشتن شرایطی قراردادی با بیمه ایران منعقد کردیم. شاید در نگاه اول آموزشوپرورش یک وزارتخانه بیپول، مشکلدار و پرجمعیت جلوه کند اما همین جمعیت عظیم دانشآموزی و پرسنل قابل توجه که نیمی از دولت را تشکیل میدهد برای برخیها وسوسهکننده است.
حیاط خلوتی به نام سرمایه
چرایی حال و روز بد صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه پرسش دیگری بود که وزیر اسبق آموزشوپرورش اینگونه توضیح داد: برای اینکه موضوع صندوق ذخیره بهتر بررسی شود باید لایههای آن را کنار زد. مشکل اصلی این صندوق ضعف قانونگذاری و نبود نظارت دقیق است. قانونگذار همه اختیارات این صندوق را به وزیر داد، انگار که صندوق ذخیره یکمیلیون فرهنگی، موسسه خصوصی است! در حالی که این موسسه مالی باید شخصیت حقوقی داشته باشد و خب متاسفانه حیاطخلوت برخیها شد و این اختیار مطلق وزیر کار را خراب کرد. فرشیدی افزود: همین اتفاق درباره بانک سرمایه افتاد. شما ببینید بانک حکمت، بانک شهر، بانک انصار و زیرمجموعههایش که متعلق به سازمانهاست در حال حاضر به فعالیت مشغول هستند و تحولی در خدمترسانی به کارکنان خود ایجاد کردهاند اما بانک سرمایه چه خدمتی به جامعه فرهنگیان کرده؟ بانکی که به نام معلم و برای معلم مجوز گرفت، حالا 60 درصد سهامش به افراد و نهادهای دیگر تعلق دارد! متاسفانه این اجحافها درباره معلمان زیاد اتفاق میافتد. وی با اشاره به نحوه شکلگیری بانک سرمایه، اظهار داشت: شیبانی، رئیس پیشین بانک مرکزی تعریف میکرد که برای دادن مجوز بانک محدودیت بود اما چون بانک سرمایه قرار بود متعلق به فرهنگیان باشد رهبر انقلاب با آن موافقت و مساعدت کردند. در مقام اجرا اما وزیر وقت با اختیاراتی که داشت دستور داد پذیرهنویسی عام انجام شود و بهجای اینکه معلمان سهامدار اصلیاش باشند دیگران از این فرصت استفاده کردند و 60 درصد بانک را صاحب شدند! بعد هم سهامداران غیر که اکثریت بودند نام بانک را که «سرمایه و دانش» بود به «سرمایه» تغییر دادند.
پرورشی تنها که معاونت نیست
وزیر اسبق آموزشوپرورش در ادامه گفتوگو با بیان اینکه نظام تعلیم و تربیت ما بچهها را برای زندگی تربیت نمیکند، در حالی که شالوده نظام ما بر تربیت استوار است، خاطرنشان کرد: در سند تحول قرار بود اسم این وزارتخانه را وزارت تربیت بگذارند و اینها شعار نیست. فرشیدی اظهار داشت: در حوزه مهم پرورشی باید همه درگیر باشند، نمیشود همه چیز را از معاون پرورشی خواست. پرورش فعالیتی دانشآموزمحور است، در حوزه آموزش معلممحور است، برای مثال درباره درس ریاضی دانشآموز میپذیرد که معلم از وی بیشتر میداند یا حداقل مربی اوست اما در پرورش دانشآموز ممکن است این نقش را نپذیرد! برای مثال در موضوع امور دینی که البته من معتقدم مربوط به پرورشی نیست دانشآموز ممکن است بگوید از کجا معلوم که تو از من دیندارتر باشی؟
ساعت پرورشی برای مدارس
فرشیدی افزود: رهبر انقلاب فرمودند: فردی در مدرسه متولی این فعالیتها باشد و این مهم است. به نظر من اسمش را هر چه میخواهید بگذارید، مربی، معاون، ناظم هر سمت دیگری؛ به این شکل که یک نفر مسؤول باشد، هیچ اختیاری نداشته باشد و مدیر براحتی وی را بخواهد یا نخواهد و بقیه خود را کنار بکشند، هیچ اتفاقی نمیافتد. کما اینکه همین حالا دانشآموزان با این وضعیت از برکات احیای معاونت پرورشی بینصیب ماندهاند و همکاران این حوزه هم بیانگیزه بهدنبال مسیری برای انتقال به سایر بخشها هستند. فرشیدی تصریح کرد: برای نظام ما زیبنده نیست در این حوزه با کمبود نیرو مواجه هستیم و شخصی هم از همکاران داوطلب حضور در این پست نمیشود! در حالی که فعالیتهای پرورشی ذوق و انگیزه میخواهد و فرد باید با کمال میل در این پست حاضر شود. با ادامه این وضعیت، تداوم فعالیت این معاونت آب در هاون کوبیدن است؛ چه عیب دارد در مدرسه معلم ریاضی ما، معلم تربیت بدنی ما و سایر معلمان در کنار ساعات تدریسشان چند ساعت را هم به عنوان معلم یا مربی پرورشی ابلاغ داشته باشند؟ بهجای اختصاص معاون یک سقف ساعتی برای فعالیتهای پرورشی مدارس در نظر گرفته شود و از میان همکاران ساعاتی را به عنوان موظف یا حقالتدریس برای مدارس در نظر بگیرند و تحت نظر مدیر فعالیتهای پرورشی انجام شود. وزیر اسبق آموزشوپرورش افزود: مدیر هم اختیار قانونی دارد و هم میتوان با توجه به اختیاراتش از وی درباره فعالیتها بازخواست کرد. اگرنه با این شرایط که یک بنده خدایی را به عنوان مربی یا معاون پرورشی در مدارس با اجبار و اکراه بگذاریم و بقیه عوامل خود را کنار بکشند به هیچ نتیجهای نخواهیم رسید.
منبع: وطن امروز