به گزارش حلقه وصل، نهجالبلاغه اثری از سید رضی از شاعران و فقیهان قرن چهارم ه.ق و بهترین منبع روایی شیعیان از جهت محتوا محسوب میشود. آنچه که بر ارزش نهجالبلاغه نسبت به سایر منابع روایی شیعیان افزوده است، بیان خطبههای شیوا و ناصحانه امیرالمؤمنین (ع) در جایگاه یک حاکم اسلامی است؛ لذا این ویژگی در کنار تنوعات موضوعیِ بیانات حضرت، به گونهای است که گویی مخاطبان امام علی (ع) در عصر حاضر هستند و انسان با خواندن آنها احساس میکند مورد خطاب امام (ع) است. وجود این ویژگی باعث شده پس از قرنها که از نگارش آن میگذرد، مورد توجه سایر فرقههای جهان اسلام و حتی اندیشمندان سایر ادیان قرار گیرد. به عنوان نمونه کرنیکو، استاد انگلیسی ادبیات در دانشگاه علیگر هند میگوید: «قرآن برادر کوچکی دارد به نام نهجالبلاغه؛ آیا کسی میتواند مانند این برادر کوچک بیاورد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ(یعنی قرآن) و امکان آوردن نظیر آن باشد؟» و یا پروفسور هانری کربن، محقق، فیلسوف و شرقشناس معروف فرانسوی نهجالبلاغه را این طور توصیف میکند: «بعد از قرآن و احادیث پیامبر اسلام(ص)، نهجالبلاغه در درجه اول اهمیت قرار دارد. باید گفت به طور کلی، این تنها به قلمرو حیات مذهبی تشیع محدود نیست بلکه تفکر فلسفی شیعه نیز به آن وابسته است و از آن مایه میگیرد. از این رو باید نهجالبلاغه را از مهمترین سرچشمههایی به شمار آورد که متفکران شیعه پیوسته از آن سیراب گشتهاند.» (تاریخ فلسفه اسلامی، صفحه 80).
خداشناسی، معادشناسی، عاقبتاندیشی، دعوت به ارزشهای الهی، پرهیز از صفات بد، فلسفه بعثت پیامبران، اوصاف مؤمنان و منافقان، روش برخورد با دنیا و ... از مهمترین کلیدواژههای سخنان امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه محسوب میشود. در ادامه بیاناتی از حضرت درباره عدم توجه به شایعهسازی و غیبت علیه دیگران را گوش دهید.
«ای مردم! آن کس که از برادرش اطمینان و استقامت در دین و درستی راه و رسم را سراغ دارد، باید به گفته مردم درباره او گوش ندهد. آگاه باشید! گاهی تیرانداز، تیر افکند و تیرها به خطا میرود، سخن نیز چنین است. درباره کسی چیزی میگویند که واقعیت ندارد و گفتار باطل تباه شدنی است، و خدا شنوا و گواه است. بدانید که میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. (پرسیدند: معنای آن چیست؟ امام علی علیه السلام انگشتان خود را میان چشم و گوش گذاشت و فرمود:) باطل آن است که بگویی شنیدم، و حق آن است که بگویی دیدم».
أَیهَا النَّاسُ، مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِیهِ وَثِیقَةَ دِینٍ وَسَدَادَ طَرِیقٍ، فَلَا یسْمَعَنَّ فِیهِ أَقَاوِیلَ الرِّجَالِ. أَمَا إِنَّهُ قَدْ یرْمِی الرَّامِی، وَتُخْطِئُ السِّهَامُ، وَیحِیلُ الْکَلَامُ، وَبَاطِلُ ذلِکَ یبُورُ، وَاللَّهُ سَمِیعٌ وَشَهِیدٌ. أَمَا إِنَّهُ لَیسَ بَینَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ إِلَّا أَرْبَعُ أَصَابِعَ.