به گزارش حلقه وصل، جواد شیخ الاسلامی به بهانه ده سالگی موسسه فرهنگی و هنری شهرستان ادب گفتگویی با محمود حبیبی کسبی با نگاهی به کارنامه این موسسه در حوزه شعر و آموزش شعر جوان کشور انجام داده که در زیر می توانید این مصاحبه را از نظر بگذرانید.
آقای حبیبی، به عنوان سوال اول میخواهیم بدانیم به نظر شما دلیل موفقیت شهرستان ادب چیست؟ چرا شهرستان ادب برخلاف بسیاری از نهادها و موسسات فرهنگی توانست نقش موثری در حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات انقلاب داشته باشد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. شهرستان ادب در زمانی متولد شد که چندین سازمان و ارگان به شکل موازی درحال انجام فعالیت در حوزه ادبیات و به خصوص شعر بودند. حوزه هنری از سالهای ابتدایی انقلاب این وظیفه را به عهده داشت و در دهه نود هم فعالیتهایی در حوزه شعر انجام میداد، سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران و شهرداری شهرهای دیگر به خصوص مراکز استانهای بزرگ نیز با اتکا به فرهنگسراها ضلعی دیگر از فعالیتهای ادبی بود، دانشگاهها و جاهای دیگر هم به همین فعالیت میکردند. شهرستان ادب در روزگاری که این موازیکاریها به اوج خودش رسیده بود، متولد شد. شاید در آن روزهای ابتدایی همه ما فکر میکردیم که قرار است یک جریان موازی دیگر پا به میدان بگذارد و همین کارهای معمول را ادامه دهد، اما از آنجایی که دوستان متولی ما در شهرستان ادب خودشان از بطن و متن شعر برآمده بودند و آشنایی دقیق و عمیقی نسبت به جریان شعر این روزگار داشتند، به سراغ نقاطی رفتند که مغفول مانده بود. به همین دلیل نهضتی مثل نهضت آفتابگردانها و اردوهای ادبی شکل گرفت و تربیت شاعران و نویسندگان نوپا و تازهکار در رأس امور قرار گرفت و کمک کرد شاعران جوان امروز به چهرههای ادبی روزگار ما تبدیل شوند. شهرستان ادب آنها را آموزش داد، پرورش داد، با بهرهجویی از اساتید شاخص کشور استعداد آنها را تعالی داد و به مرور آنها را به جامعه ادبیات ما معرفی کرد. علاوه بر همه اینها باید به انتشار کتاب شاعران جوان در شهرستان ادب اشاره کرد. در فضایی که انتشاراتیهایی که کار ادبی میکردند اغلب به سراغ پیشکسوتان یا جوانانی که بازار داشتند میرفت، شهرستان ادب اعتبار خودش را با شاعران جوان ساخت و پیش آمد.
در واقع میشود گفت دیگر ناشران منتظر لقمه آماده بودند ولی انتشارات شهرستان ادب درحال معرفی چهرههای تازه بود.
دقیقاً همینطور است. انتشارات شهرستان ادب سراغ شاعران جوانی آمد که شاید دیگر ناشران به سراغ مجموعه شعر اینها نمیرفتند و اقبالی به کتاب شاعران جوان نداشتند. اما شهرستان ادب این مجموعهشعرها را قبول میکرد، بر روی آنها سرمایهگذاری میکرد و پای شاعران جوان میایستاد. البته خیلی از این مجموعهشعرها هم جوایزه ادبی بردند و مورد توجه مخاطب خاص و عام قرار گرفتند. از حیث محتوایی هم باید بگویم دوستان ما در شهرستان ادب به سراغ محتواهای مغفولمانده شعر انقلاب رفتند. سعی کردند به مضامین، مفاهیم و محتواهایی که مغفول واقع شده بود توجه کنند، به سراغ این مضامین بروند، کتاب چاپ کنند و برای بسط و گسترش آن مضامین برنامههای متعدد و متنوع برگزار کنند. به اعتقاد این کمترین شاید جدیترین وجه موفقیت شهرستان ادب این بود که از موازیکاری فرار کرد، سمت موازیکاری نرفت و سعی کرد سراغ کارهایی برود که روی زمین باقی مانده بود.
همه میدانیم که آموزش و پرورش در حوزه تربیت نیروهای فرهنگی قوی و موثر چقدر ضعیف عمل کرده است. از این نظر شهرستان ادب در تربیت نیرو برای حوزههای مختلف فرهنگی کار بزرگی است که حتما تأثیر آن را در بلندمدت خواهیم دید. نظر شما درباره کارنامه شهرستان ادب در تربیت شاعران و نویسندگان جوان چیست و فکر میکنید چه تأثیری بر فرهنگ ما خواهد داشت؟
بله، طبیعی است. وقتی شما اردوها و دورههایی برگزار میکنید که به آنها صرفاً شعر یاد نمیدهید، بلکه در اردوها و جلسات متعدد بستهای از آموزشهای ادبی و فرهنگی و علمی و اخلاقی و ... به آنها ارائه میکنید، طبیعی است که شما فقط شاعر پرورش ندادهاید، بلکه نیروی فرهنگی فهیم و شاخص تربیت کردهاید که نه تنها شاعر است بلکه توانمندیهای دیگری دارد که میتواند به جامعه خدمت کند. در این اردوها فقط شعر را از معلمان و اساتید یاد نمیگیرند، بلکه رفتار، اخلاق و فضائلی که در آن استادان هست را یاد میگیرند و در شخصیت و رفتار خودشان نهادینه میکنند. علاوه بر اینکه در شعر پیشرفت میکنند، در شخصیت اجتماعی هم رشد و پیشرفت میکنند. اینگونه است که بعد از چند دوره آماده قبول کردن فعالیتها و خدمات اجتماعی، فرهنگی و هنری میشوند. اتفاقا یکی از کارهای مغفولمانده در عرصه فرهنگ مسأله کادرسازی فرهنگی و ادبی است. مرحوم امیرحسین فردی در یک دوره چنین کاری را انجام داد و در مسجد جوادالائمه به معنای واقعی «کادرسازی» کرد که بسیاری از داستاننویسان و مدیران فرهنگی و ادبی امروز ما دستپرورده مرحوم امیرحسین فردی است. کادرسازی کاری بود که توسط ارگانها و سازمانهای دیگر انجام نشده بود، اما شهرستان ادب این کار را مجددا احیا کرد و تلاش کرد برای عرصههای مدیریت فرهنگی در جمهوری اسلامی کادرسازی کند و جوانانی متعهد و الگو را برای این عرصه تربیت بکند.
به نظر شما نقش خود مدیران و کارکنان شهرستان ادب چقدر در این موفقیتها نقش داشته است؟ این سوال را از این جهت میپرسم که در این سالها بیشتر درباره فعالیتها و تأثیر شهرستان ادب صحبت شده و درباره نقش مدیران آن، که حلقه مفقوده بسیاری از فعالیتهای فرهنگی است، کمتر صحبت شده است.
حتماً. ببینید، یکی از تفاوتهای کارهای شهرستان ادب با دیگر موسسات فرهنگی این بود که متولیان شهرستان ادب به هنرجوها و شاعران جوانی که با شهرستان ادب ارتباط داشتند، خیلی نزدیک بودند و درواقع از جنس خودشان بودند. معمولاً در دیگر جلسات و موسسات فرهنگی بین بچهها و اساتید یک فاصله و پردهای وجود دارد، اما در شهرستان ادب اینگونه نیست. دوستان و اساتیدی که در شهرستان ادب فعالیت میکنند، خودشان جوان هستند و فاصله سنی زیادی با شاعران جوانی که عضو دورههای آفتابگردانها میشوند ندارند. نهایت فاصله سنی بین مدیران و کارکنان شهرستان ادب و شاعران جوان بین ده تا پانزده سال میرسد که همین مسأله کمک میکند این عزیزان خیلی بهتر و عمیقتر و دقیقتر شاعران جوان را درک کنند. در این شرایط هم بچهها احساس قرابت، نزدیکی، برادری و اخوت بیشتری دارند و هم پیوند موثرتری بین اساتید و شاعران برقرار میشود.
چه افقی را برای دهه دوم فعالیت شهرستان ادب متصور هستید و فکر میکنید مدیران شهرستان ادب باید به چه نکات و مسائلی توجه داشته باشند؟
اولاً امیدوارم همانطور که در این ده سال در خدمت به ادبیات معاصر و ادبیات انقلاب موفق بودند، انشاءالله در دهه دوم فعالیتشان هم چندین برابر موفق باشند. به گمانم زمان آن رسیده که در کنار متولیان فعلی شهرستان مثل آقای مؤدب عزیز، آقای سیار، آقای داودی، آقای سمنانی، آقای محمد امین اکبری و دیگر عزیزان، بچههایی که در این ده سال پرورش دادند هم به حوزه اجرایی و مدیریتی شهرستان ادب اضافه شوند و بتوانند از تجربیاتی که کسب کردند و آموزشهایی که دیدند، استفاده کنند و به جامعه ادبی ما خدمترسانی کنند. علاوه بر این امیدوارم انجمنها و دفاتری که شهرستان ادب در شهرستانهای مختلف کشور دارد به لحاظ کثرت و کیفیت پیشرفت و فعالیت بیشتری داشته باشند و خدماترسانی بیشتری به شعر کشور و تمام شاعران کشور داشته باشد. امیدوارم به همین شکلی که تا امروز سعی کردهاند کارهای بر زمین مانده و مغفول مانده را انجام بدهند، با بزرگتر شدن شهرستان ادب نیز همین مسیر را بپیمایند و مراقب باشند این بزرگ شدن موجب این نشود که به انجام کارهای تکراری و خنثی و بدون اثر بپردازند. من فکر میکنم بچههای شهرستان ادب باید بر کارهای مغفول مانده تمرکز کنند و در زمینههایی فعالیت کنند که کارهای سختتر و صعبتر و درواقع جاهایی است که دیگران اصلا لزوم انجام آن را شناسایی نکردهاند. این دوستان ما به واقع دارند جهاد فرهنگی میکنند و انشاءالله مثل همیشه به مدد حضرت حجت (عج) انشاءالله موفق خواهند بود.