به گزارش حلقه وصل، وبگاه «موندو ویس» در مطلبی با عنوان «پایان بازی صهیونیسم آغاز شده» از بیداری افکار عمومی جهان به عنوان نشانه‌ای مبنی بر زوال هویت جعلی رژیم اسرائیل نام برده است.
حتی روزنامه انگلیسی «گاردین» نیز در یکی از مطالب هفته گذشته خود از بابت اینکه در سال ۱۹۱۷ از بیانیه «بالفور» حمایت کرده است که به صهیونیست‌ها حق تصاحب اراضی فلسطینی را داد؛ ابراز شرمساری کرد.
این در حالی است که در جهان امروز، از همه سو اظهارات مشابهی می‌شنویم که واگذاری سرزمین یک قوم (مسلمانان) به قومی دیگر (یهودیان) را زیر سوال می‌برد.
برای مثال، دیده بان حقوق بشر با انتشار گزارشی، اسرائیل را رژیم آپارتاید و موجب آزار و شکنجه فلسطینی‌ها معرفی کرده است. اندیشکده کارنگی هم در گزارشی که در آن شواهدی مبنی بر آپارتاید بودن اسرائیل ارائه شده از دولت آمریکا خواسته تا با اعمال فشار بر تل آویو، این رژیم را به رعایت برابری در سرزمین‌های اشغالی وادار کند.
«پیتر بین آرت» نویسنده یهودی نیز سال گذشته با تاکید بر لزوم خاتمه راه حل دو دولتی، خواستار لحاظ کردن حق برابر برای همه اقوام ساکن در اراضی اشغالی شد و از لزوم بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه گفت.
جنبش اجتماعی عدالت خواهی هم که از سال گذشته در آمریکا آغاز شد؛ موضع سرسختانه ای در قبال رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده چرا که نمی‌توان مخالف «برتری نژاد سفید در آمریکا» بود اما در برابر ادعای «برتری قوم یهود در اراضی اشغالی» سکوت کرد.
لابی‌های صهیونیستی آمریکا نیز خطر را حس کرده اند تا آنجا که لابی «جی استریت» در نشست سال گذشته خود از جوانان یهودی خواست اسرائیل را رها نکنند.
البته تیتر رسانه‌های صهیونیستی که بازتاب اظهارات مقامات این رژیم است؛ در مشروعیت زدایی از آنها دخیل خواهد بود. مثلاً بنی گانتز که سودای نخست وزیری دارد حتی تهدید کرد که غزه را بیش از این بمباران خواهد کرد. این واقعیت صهیونیسم است و نگاهی به رسانه‌های آنها نشان می‌دهد که چگونه یکی بعد از دیگری، کشتار در غزه را به اسم دفاع از خود توجیه می‌کنند.
واقعیت ماهیت جعلی رژیم اسرائیل این است که خود را به عنوان یک دولت یهودی جا می‌زند حال آنکه نیمی از مردمانش غیر یهود هستند و تل آویو برای سرپوش گذاشتن روی این واقعیت، به سرکوب فلسطینی‌ها روی آورده است.
آنها و متحدان آمریکایی شأن برای وارونه جلوه دادن واقعیت، تلاش می‌کنند با تروریست خواندن مقاومت فلسطین، انگشت اتهام را از خود دور کنند و اخیراً هم گمان کرده اند که می‌توانند با امضای چند توافق، صورت مسئله فلسطین را پاک کنند.
حتی حامیان راستگرای اسرائیل هم از دروغ‌هایی که در حمایت از این رژیم گفته می‌شود به تنگ آمده اند مثلاً «مکث بوت» که یک نئومحافظه کار است می‌گوید مشکل مقاومت فلسطین و سیاست‌های حمایتی ایران نیست، بلکه حرص اسرائیل برای تصاحب اراضی کرانه باختری است.
اگر رژیم صهیونیستی همچنان بر افراط گرایی خود پافشاری کند و سیاستمداران سنتی آمریکا هم از آنها حمایت کنند، مقاومت فلسطین نیز همچنان بی وقفه تا احقاق حق خود به مبارزه ادامه می‌دهد و این می‌تواند به منزله آخرین فصل از داستان صهیونیسم باشد.