به گزارش حلقه وصل، احمد زیدآبادی فعال اصلاح طلب در کانال تلگرامی خود نوشت: من با همشهری گرامی اسحاق جهانگیری هیچ مشکلی ندارم. در نوجوانی با برادرش محمد که در نخستین سال جنگ با عراق جان باخت، دوست بودم. پدرش را که مردی زحمتکش و خوشرو و فروتن بود، در جهاد سازندگی میدیدم و با برادرش ابراهیم نیز آشنایی داشتم. اینها همه سبب میشود که خیرخواه او باشم. این خیرخواهی ایجاب میکند از او بپرسم به چه علت و انگیزهای پا به صحنۀ انتخابات گذاشته است؟
دفاع از کارنامۀ خود؟ احتمالِ اقبال عمومی؟ اصرار و فشار دیگران؟ پای هر کدام از این دلایل و انگیزهها که در میان باشد، هیچکدام حضور او را منطقی و موجه نمیکند چرا که به نظرم با حضور او، هیچکدام از دو مورد فوق تحقق نمییابد و در پایان این راه جز خسران ثمر دیگری نصیبش نمیشود.
جهانگیری اگر به انگیزۀ دفاع از کارنامۀ هشت سالۀ خود پا به میدان انتخابات گذاشته باشد، باید گفت که این میدان جای مناسبی برای دفاع از خود نیست و هیاهو و غوغای تبلیغاتی حاکم بر فضای انتخاباتی در جمهوری اسلامی، فرصتی برای دفاع به افراد سهیم در ایجاد وضع موجود نمیدهد.
او اگر به هوای سال ۹۶ و تکرار تجربۀ پیش از کنارهگیری به نفع روحانی، در انتخابات ثبتنام کرده، اشتباه مهلکی مرتکب شده است؛ زیرا نگاه مردم به مجموعۀ همکاران روحانی در دولت، نسبت به چهار سال پیش به کلی دگرگون شده و اغلب مردم آنها را مسبب وخامت بیسابقۀ زندگی و معیشت خود میدانند. معرفی دونالد ترامپ و یا رقیبان اصولگرا به عنوان عاملان اصلی این وضعیت نیز کمکی به جهانگیری نمیکند بخصوص آنکه چارچوب گفتمانی او هیچ رغبتی در رأی دهندگان برنمیانگیزد.
شاید جهانگیری دفاع از احیای برجام و وعدۀ لغو تحریمها به مردم را نقطهقوت خود در برابر رقیبان اصولگرا فرض میکند. البته اگر رقبای او به نفی و دشمنی آشکار با احیای برجام برمیخاستند، این نکته میتوانست برای وی امتیازی باشد، اما رقبای اصولگرای او از زاویۀ نفی کامل برجام وارد بحث نخواهند شد و اگر هم به فرض بشوند، علی لاریجانی نسبت به جهانگیری در موقعیت مناسبتری برای دفاع از برجام قرارخواهد گرفت چرا که از یک سو، برجام به مدد ریاست او بر مجلس اصولگرایان به تصویب رسید و از سوی دیگر، دفاع از احیای برجام از طرف چهرهای با سابقۀ اصولگرایی نزدِ مخاطبان جذابتر و با امکانِ موفقیتِ بیشتر، جلوه خواهد کرد.
نهایتاً اگر جهانگیری به اصرار و فشار برخی اصلاحطلبان و با اتکای به برنامه و توان آنها اقدام به ثبت نام کرده است، اشتباهی مهلکتر مرتکب شده است. آنطور که من گروههای اصلاحطلب را میبینم متأسفانه هیچ نظریۀ روشن و استراتژی منسجمی برای مواجهه با انتخابات ندارند و مانند لشکری شکستخورده، باری به هر جهت، کشتی سرنوشت خود را به دست امواج دریایی متلاطم سپردهاند تا سرانجام در گوشهای به گِل نشیند.
در هر صورت، برای جهانگیری بهتر بود که پا به این عرصه نگذارد. حالا که پا گذاشته، بهتر است از خدا بخواهد که شورای نگهبان او را رد صلاحیت کند و اگر شورای نگهبان زرنگتر از آن بود که چنین آرزویی را برآورده کند، بهتر است بدون درنگ این معرکه را ترک کند.
واکنش اصلاحطلبان به این توصیه از هم اکنون برای من مثل روز روشن است! اما وظیفۀ همشهریگری ایجاب میکرد که من آنچه را صلاح جهانگیری میدانم به طور صریح مطرح کنم. باقی ماجرا به خودش و حامیانش مربوط است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.