به گزارش حلقه وصل، درآخرین اظهارنظر سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحطلبان در توییتر عنوان داشته است «دندانه کلید شدن، یعنی کلید از خودمان نبوده است. لازمه کلیدداری دولت و مسئولیتپذیری سیاسی لغو نظارت استصوابی و پایان سیاستورزی نیابتی است».
بی تردید در کمتر از ۵ ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری تأکید بر این موضوع که آقای روحانی از جریان اصلاحطلب نبوده یا اینکه تا زمانی که نامزد اصلی آنها در انتخابات حضور نداشته باشد نمیتوان مسئولیت آن را پذیرا باشند نهتنها با عقل و منطق سازگار نیست بلکه نوعی بیاخلاقی و توهین به افرادی که با تشویق آنها رأی دادند نیز هست و ناگفته پیداست نهایت چنین سیاست ورزی تأکید بر ولنگاری در عرصه سیاسی است.
بر همگان آشکار است که اصلاحطلبان چه در سال ۱۳۹۲ و چه در سال ۱۳۹۶ با تمام توان از حسن روحانی حمایت کردند. بالطبع اگر آنها مخالف خطی مشی دولت اعتدال بودند حداقل انتظار این بود در سال ۱۳۹۶ از وی حمایت نمیکردند یا اینکه میتوانستند سیاست سکوت را در پیش بگیرند و از نامزدی حمایت ننمایند یا حداقل با اما و اگر حمایت میکردند. اما وقتی بهصراحت آقای خاتمی بهعنوان لیدر اصلاحطلبان به میدان میآید و «تکرار میکند» اخلاق سیاسی حکم میکند که پاسخگوی کارنامه آن نیز باشند.
البته خود سعید حجاریان نیز در سال ۱۳۹۶ مردم را ترغیب به رأی دادن به روحانی میکرد و صدالبته آن روزها صحبتی از نظارت استصوابی، شورای نگهبان، سیاست نیابتی و ... نبود.
در این بین مرور و یادآوری یادداشت تلگرامی که حجاریان در اردیبهشتماه ۹۶ در حمایت از روحانی منتشر کرد جالبتوجه است. در این بیانیه آمده است: «آقای روحانی چهار سال پیش با یک کلید آمد و توانست قفل تحریمهای هستهای را با آن باز کند و برجام را رقم بزند. روحانی این بار با یک دسته کلید آمده است... ایشان قول داده است که سایر تحریمها را نیز برطرف کند و موضوعاتی چون حصر و رکود و فساد را از میان بردارد بهشرط آنکه مردم زیادی به وی رأی دهند. فیالواقع دندانههای کلید روحانی مردماند و اگر آنان به صحنه نیایند، از روحانی کاری بر نخواهد آمد ولو با رأیی شکننده پیروز انتخابات شود».
جدا از این پرسش منطقی که آن دسته کلید الان کجاست؟ دسته کلید البته سؤالات دیگری نیز متناسب با ادعای حجاریان میتوان مطرح میکرد. اینکه مثلاً شورای شهر تهران نیز که در آنجا خبری از نظارت استصوابی نبوده و نیست چه عملکرد خاص و ویژهای داشته است؟ تزلزل در انتخاب شهردار، شوآف درباره نامگذاری نام خیابانها، ثبت آرزوهای شهروندان تهرانی ...بخشی از عملکرد شورای شهر در دوره پنجم است که تماماً اصلاحطلبند.
به نظر می رسد هر چه زمان ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نزدیکتر میشود انتظار این است که اصلاحطلبان تلاش کنند تا فاصله خود را با دولت بیشتر و بیشتر کنند؛ چراکه بر اساس برخی نظرسنجیها که در ماههای اخیر در شبکههای اجتماعی منتشرشده میزان محبوبیت رئیسجمهور به زیر ده درصد افت کرده است. بنابراین از این بابت میباید منتظر بود تا در آینده نیز چنین موضعگیریهایی تکرار و تکرار شود.
اما این تصور که فاصلهگیری از دولت در ماههای پایانی میتواند برای اصلاحطلبان آوردهای داشته باشد نمیتواند راهگشای آنها در انتخابات پیش رو باشد. در واقع قرار نیست بخشی از جامعه که به اصلاحطلبان رأی دادهاند هر بار زمان انتخابات دوباره به آنها رأی دهند اما آنها بعد از مدتی با بیمسئولیتی و حاشیه پردازی از توضیح عملکرد خود سر باز بزنند و همیشه جوابگو نباشند. البته این امر برای جریانات سیاسی دیگر نیز صادق است.
در نهایت باید گفت عبور از روحانی در دقیقه نود و انتقاد از نهادهای دیگر نهتنها نمیتواند به اصلاحطلبان کمککننده باشد بلکه به شکافها و اختلافات در عرصه سیاسی نیز دامن میزند. از این بایت باید عنوان داشت شفافیت و مسئولیتپذیری دو اصل مهم برای تعیین صداقت در کنش ورزی جریانات و احزاب سیاسی میباشد که متأسفانه در مقطع کنونی برخی تئوریسینهای اصلاحطلب از آن گریزان میباشند.