سرانه مطالعه در کشور ما اندک است شاید چیزی حدود 13دقیقه در روز برای هر نفر. از اهالی مطالعه بیش از 40درصد هم اعلام کردهاند که اهل مطالعه کتابهای الکترونیکی هستند که در شرایط فعلی گرانی کاغذ و با وجود گسترش فزاینده فناوری اطلاعات و تکنولوژیهای نو ، بالتبع این آمار صعودی خواهد بود؛ اما سوال اینجاست که آیا مطالعه کاغذی و مجازی تفاوتی ندارند؟ به عبارتی کتاب بهتر است یا کتابخوان؟! کتابها را ورق بزنیم و بخوانیم یا به سراغ صفحات اینترنتی و کتابهای الکترونیکی و گوشی و کتابخوان برویم؟ اگر نگاهی ساده و ابتدایی بیندازیم میگوییم چه فرقی دارد؟ مهم مطلبی است که میخوانیم در فضای مجازی و با گوشی باشد یا فضای حقیقی و با کتاب! فهمیدن مثل خوردن، نیاز انسان است اما آیا واقعا صِرف سیر شدن دغدغه ماست یا اینکه چه میخوریم؟ دسر و مخلّفاتش چیست؟ پولش از کجا آمده؟ چطور طبخ شده؟ و چقدر برای خوردنش هزینه میکنیم؟ همه اینها در خوردنیها مهم است چرا در دانستنیها مهم نباشد؟ اصلا شاید «دانایی» و «دانه» از یک ریشهاند! جا دارد به چند علت برای رجحان کتاب در دست گرفتن و مطالعه در فضای حقیقی اشاره کنیم.
اولا؛ اصلا در دست گرفتن کتاب برای عموم جوامع، یک ارزش است و جایگاه و شخصیت فرد را در میان خانواده و جامعه بزرگ میکند. تصور کنید کتابی در دست دارید و همراه فردی که مشغول خواندن کتابی الکترونیکی در صفحه موبایل خود است در مترو نشستهاید. ژست و نمایی که شما دارید فرد کناریتان ندارد. مسافران مترو، شما را شخصیتی اصیل و باشعور میپندارند که اگر سخن بگویید و حرکتی بکنید رصد میشوید. در فضای خانه و خانواده هم پدر و مادر و همسر و فرزند دائما تحسینکننده شما هستند.
ثانیا؛ از آنجا که مقدار قابل توجهی از مشاجرهها و نزاعهای خانوادگی از کار طولانی مدت با گوشی، بیاعتنایی به همسر و فرزند و والدین و تصور خوشگذرانی با دیگران در فضای مجازی است، در دست داشتن کتاب این آرامش را به خانواده میدهد که شما چه میکنید و به چه میاندیشید؛ حتی ممکن است آنها با شما همراه شوند. ضمن اینکه بهترین اثر آن فرهنگسازی برای دیگر اعضاست؛ فرهنگی که با در دست داشتن وسایل الکترونیکی، به خاطر کاربردهای چندگانه آنها خلق نمیشود.
ثالثا؛ به خاطر کاربری واحد کتاب کاغذی، درروند مطالعه، تمرکز بیشتری دارید و مثل گوشی و کتابخوان، هوای گشتن در صفحات اینترنتی و چک کردن پیامرسانها نمیکنید که این تمرکز افزون بر درک بهتر مطلب به انس و ارتباط روحی موثر با متن بدل میشود.
رابعا؛ کتاب به خاطر محسوستر بودن و حقیقتش در فضای واقعی، انسان را با خود انس میدهد و مأوایی برای خاطرات روزها و سالهای دور و نزدیکی است که خواننده را با خود همراه کرده است. ذاتا هرچیزی از دید فلسفه اسلامی، عین ثابتی دارد؛ یعنی حقیقتی در بالا دارد و رقیقتی در عالم حس. وقتی شما با آن انس میگیرید وجودتان با آن قرابتی مییابد که در احوالات و افکارتان موثر است؛ اصلا انسان از ماده انس است و با هرچیزی مراوده و نزدیکی داشته باشد سنخیت مییابد. برقراری این انس و ارتباط با کتابها و مقالات مجازی، غیرممکن است که به تجربه برای همه اهالی مطالعه ثابت شده است.
خامسا؛ یافتن کتاب مدنظر در میان قفسههای کتابخانه و ورق زدن صفحات آن برای یافتن مطلب، شاید به ظاهر وقتگیر است؛ اما صبر و متانت انسان را تقویت میکند. فضیلتی که به قول علمای اخلاق با اصطبار(خود را به صبر واداشتن) فراچنگ میآید.
از همه اینها که بگذریم شتاب انسان برای دانستن اخبار و محتواهای علمی و ادبی او را به فضای مجازی کشانده است حال آنکه این فضا به کثرتگرایی و پراکندگی خاطر دامن زده است؛ چیزی که سعادت و رشد حقیقی آدمی را تهدید میکند.