دو روایت است یکی در بحارالانوار مرحوم مجلسی با این عنوان که «نصرت اهل المشرق للمهدی». عدهای از مردم از مشرق زمین قیام میکنند، اینها زمینهساز قیام امام زمان(عج) هستند. حالا این اشخاص چه کسانی و دارای چه ویژگیهایی هستند؟ در روایت دیگری در تحفهالعقول آمده است از موسیبن جعفر(ع) که مردی از قم قیام و مردم را به حق دعوت میکند. عدهای دور این مرد جمع میشوند مثل آهن حرارت دیده. هیچ تندباد و گردبادی آنها را نمیتواند از مسیر منحرف کند. از جنگ خسته نمیشوند. از جنگ نمیترسند چون توکلشان به خدا است.» این دو روایت را نگاه کنید و این چند فرقهای که آخر این روایت آمده است، ویژگیهای کسانی است که کنار این مرد قیام میکنند. مثل آهن حرارتدیده هستند. از هیچ چیزی بیم ندارند. خسته نمیشوند. اینها را با دفاع مقدس خودمان تطبیق دهیم. یعنی هنوز هم که هنوز است بعد از گذشت این همه سال از جنگ، بحث دفاع از سوریه و دفاع از حرم به وجود میآید و باز افراد برای رفتن التماس میکنند و خسته هم نمیشوند؛ هم خودشان و هم خانوادههایشان. چون علی الله یتوکلون. بعد بنیانگذار این انقلاب فرمود ما هر چه داریم از محرم و صفر است. هر روز باید منبر گذاشته شود. این سخنان امام در صحیفه نور است. هر روز باید روضه خوانده شود. با دست خالی، با حداقل امکانات، بچهها با ذکر خدا، توکل به خدا، توسل به سیدالشهدا(ع)، توسل به حضرات معصومین(ع) نقشآفرینی کردند و این چنین موثر شدند. لذا این در امتداد همان حرکت است.
چهار حرکت سرنوشتساز
ما چند حرکت در اسلام داشتیم. یکی حرکت مبارک وجود مقدس خاتمالانبیا است. این حرکت، عرب آن زمان را از حضیض ذلت، به اوج عزت رساند. ویژگی این حرکت این است که اثرش تا به الان باقی مانده است و حرکت خاتمالانبیا صرفا برای مردم آن زمان، عصر خود و نسل خود نبود. برای عصرهای دیگر و نسلهای دیگر هم جاری بود.
دومین حرکت، حرکت سیدالشهدا(ع) است. انقلابِ خون و شمشیر. باز همان دو ویژگی را دارد.
سومین حرکت، انقلاب فرهنگی امام صادق و باقر(ع) است که باز همان دو ویژگی را دارد. اثرش تا الان باقی مانده و فقط محدود به شیعیان و مسلمانان نیست. دیگران هم از سفره بابرکتی که امام صادق(ع) با تربیت شاگرد پهن کرد، شدند.
چهارمین مورد انقلاب جهانی امام زمان(عج) است. کسانی که با روحیه انقلابی زمان امام حسین تربیت شده مکتب فرهنگی صادقین باشند، میتوانند در انقلاب جهانی امام زمان موثر باشند و این در امتداد همان موج حرکت میکند. ما یک انقلاب مستقل به وجود نیاوردیم. این انقلاب در امتداد موج سیدالشهدا است و مصادیقش را هم شما در جبههها و در میان مردم ببینید. دفاع مقدس پیامهای خیلی خوبی برای ما دارد و این فرهنگ عاشورایی که داریم واقعا به برکت آن ایام است. ما هر چه داریم از اهلبیت است. نباید این را از دست دهیم.
از سال 42 تا زمان پیروزی انقلاب، هر حرکتی صورت گرفت در هیاتهای مذهبی بود. هر حرکتی صورت گرفت زیر بیرق سیدالشهدا صورت گرفت. طیب عکس امام را روی علم نصب کرد و بعد شعارهای انقلابی و نوحههای فاخر انقلابی خواندند. حرکتهای انقلابی و صحبتهای انقلابی را در نوحهها با سینهزدن و گریه به جامعه منتقل کردند. امام فرمود: ما هرچه داریم، جایگاه و خاستگاهش در همین هیاتهای مذهبی و روضهها است.
هرچه مثال هست از عاشوراست
دفاع مقدس هم به عنوان یکی از عرصههای اصلی که در انقلاب اسلامی به وجود آمد و در آن تجلی پیداکرد، متجلی از عاشورا بود. اگر غیر از این بود حضور جوانان را در جبهه جنگ و حضور جدی خانوادههای شهدا را نداشتیم. در عاشورا، ایثار، فداکاری، محبت و عشق داریم و همه آنها معلول معرفت است. ما آن زمان با فرهنگ عاشورا همراه بودیم ولی الان به خاطر دور شدن از فرهنگ عاشورا مشکلات جدی پیدا کردیم. آن زمان اتصال جدی به فرهنگ عاشورا داشتیم؛ الان هم داریم. بعضیها به خاطر دغدغههای ظاهری و مادی و گیر کردن در نفسانیات به این بیچارگی مبتلا شدند و میبینیم هر کسی از تشکیلات امام حسین(ع) جدا شد در بیراهه قرار گرفت. حضور جوانان ما در جبهههای جنگ با ذکر امام حسین، نام امام حسین و تربیت شدن در این مکتب بود. امام فرمودند از منبر و محراب فاصله نگیرید. این دو رکن بسیار مهمی است که ما در دفاع مقدس داشتیم و باعث آن حرکتهای بسیار عظیم شد. چه در بازداشگاهها در اسارت و چه در جبهههای جنگ.
خانواده شهدا هر چه میخواهند مثال و شاهد مثال بیاورند، از عاشورا میآورند. لذا ما هر چه داریم از آن است و این حرکتی که آغاز شد به برکت عاشورا است.
پدرش اجازه داد...
متاسفانه حتی داخل هیئتها شاهد حرکتهایی هستیم که افراد را به سمت سکولار بودن سوق میدهند. هیاتی که مستمع و مخاطبش را از تشکیلات منبر و محراب و قالالصادق و قالالباقر فاصله دهد، نمیتواند جریانساز باشد. این هیئت نمیتواند افراد را به خط مقدم بفرستد. چون تمام دغدغه آن، دغدغه ظاهری میشود و نه دغدغه حقیقی و واقعی. باید چه کرد؟ باید افرادی که در این عرصه، کاری درخشان کردند، بنشینند و تامل کنند و یک اتاق فکر علمی دقیق به وجود بیاورند بدون اینکه از جای دیگری مطلبی بیان شود، خود اینها به یک جمعبندی برسند. واقعا چه کنیم؟ هنوز این روحیه در جوانهای ما وجود دارد. در تهران یک جوان حدود بیست و دو سه ساله دانشجوی سال اول یا دوم دانشگاه، در وصیتنامهاش نوشته است: هر چه به پدرم میگویم که بابا اجازه دهید من به سوریه بروم، اجازه نمیدهد. تا اینکه شب اول ماه صفر، جایی که فلانی منبر بود و روضه ورود اهلبیت به شهر شام را خواند، پدرم آنجا بود و من هم آنجا بودم. به اینجا رسید که اهلبیت را به اسارت گرفتند و ریسمان انداختند. بعد که به منزل برگشتیم، پدرم خیلی بغض در گلویش بود. به پدرم گفتم اگر بودی از ناموس امام حسین دفاع نمیکردی؟! من را بغل گرفت و آن شب رضایت پدرم را به برکت روضه امام حسین(ع) گرفتم. بعد دیدم تنور داغ است، گفتم بگذار نان را بچسبانم. گفتم بابا دعا کن مثل حسین برگردم. همین طور هم شد. این شهید وقتی برگشت سر در بدن نداشت. مثل محسن حججی چند تا داشتیم، حالا خدا خواست که محسن حججی این طوری گل کرده است و انقلابی در مملکت ما ایجاد کرده که اقشار مختلف از فوتبالیست گرفته تا خواننده و هنرپیشه همه، عکسالعمل زیبایی نشان دادند. ما جوانان خوبی داریم، الان هم زمینه آماده است. ولی این نگرانی و دغدغه وجود دارد که نکند کمرنگ شود.
اگر دفاع مقدس نبود...
دفاع مقدس اصلا از الطاف خفیه الهی بود. اگر ما دفاع مقدس را نداشتیم الان غرق در امور مادی شده بودیم. اگر سازندگی داریم به برکت دفاع مقدس است. اگر فرهنگی داریم به برکت دفاع مقدس است. مگر عراق با ما در جنگ نبود؟ شما شهرهای زیارتی عراق را ببینید. اصلا قابل قیاس با شهرهای زیارتی ما هست؟ اگر دفاع مقدس نبود در عرصه سازندگی هم موفق نبودیم. در هیچ عرصهای موفق نبودیم. چون دفاع مقدس قلبها را به هم نزدیک کرد. وقتی زمان جنگ بود، یک نفر که جلو میایستاد، نگاه نمیکردیم، میگفتیم الله اکبر و به او اقتدا میکردیم. اما الان به او نگاه میکنند که کیست؟ فامیلش چیست؟ عدالت دارد یا ندارد؟ همین که میدیدیم این بسیجی است و چفیه انداخته، میگفتیم الله اکبر. خاطرات شهید زینالدین را میخواندم. میگفت: دیدیم وارد شد، دید یک بسیجی ایستاده است و دارد نماز میخواند. فوری رفت ایستاد. شهید زینالدین فرمانده لشکر، ایستاد و فورا گفت الله اکبر. اقتدا کرد به همان بسیجی و همه هم پشت او به آن بسیجی اقتدا کردند.
یکدلی و یکرنگی حاکم بود، چون ما در جبهه، دشمن مشترک داشتیم و او را میدیدیم. الان دشمن مشترک داریم اما داخل خودمان است و نمیبینیم. حلقههای علمی و فکری را گرفتند. آن زمان دشمن رودرروی ما بود. چرا الان آقا چفیه انداخته است؟ خب در حال جنگ هستیم. آقا از شبیخون فرهنگی به قتل عام فرهنگی رسید. الان ما شاهد قتل عام فرهنگی هستیم.
شکاف بین نسلها
وصیتنامههای شهدا را که میخوانیم، نکات عمیقی در آن است. کمترین حقالناس اگر به گردنشان بود، آن را مینوشتند. به خانوادههایشان تذکر میدادند که من آنقدر فلان جا بدهکار هستم. نسبت به رعایت بیتالمال چقدر مقید بودند. در حالات شهید چمران میخوانیم، در حالات کاوه میخوانیم، در حالات دیگر شهدا میخوانیم، چقدر مقید بودند؛ این مال بیتالمال است. اگر ما الان چیزی داریم و در جهان حرفی برای گفتن داریم، به برکت دفاع مقدس است. اگر دفاع مقدس نبود، الان یک انقلاب صرفا مادی بود که بعضیها در این مقام هستند که سوق دهند. به همین جهت حضرت آقا میفرمایند فرهنگ ایثار و فداکاری. این فرهنگ آنقدر موثر است که در اخلاق هم تاثیرگذار بود.
باید ارتباط بین نسلها حفظ کنیم و آنها را به هم نزدیک کنیم و شکاف نسلها به وجود نیاید و آن فرهنگ حفظ شود. ولی دشمن این را فهیمده است. میآید اگر از آن فردی که موثر در دفاع مقدس بود نتواند استفاده کند، از پسرش استفاده میکند. از کسی که منصوب اوست استفاده میکند. از معاونش استفاده میکند. بعد نسل الان میبیند که پس پسر آقای فلانی که این طور است؟ پسر حاج آقای فلانی که این طوری است؟ رفته با خوانندگان نشسته. رفته در تئاتر شرکت کرده. دخترهای نیمه برهنه بلند شدند برایش کف زدند. نسل الان گم میشود.
هزاران حُر داریم
به کسانی که یادواره شهدا میگیرند، میگویم: وصیتنامههای شهدای منطقهای را که دارید یادواره میگیرید بررسی کنید. یکی از این وصیتنامهها را شاخص کنید. بگویید این وصیتنامه فلانی است و قرار است امسال وصیتنامه فلانی مطرح شود. تمام این وصیتنامهها موضوع دارد. شهید حججی برای پسرش وصیتنامه نوشته است. چقدر زیبا است و شهدای دیگر. معلم ما شهید غلامرضا علیاصغری این متن را روی قبرش هم نوشته است: به فرزندانم میگویم اسلام، مظلوم است کمک کنید. دنیایی حرف در آن است.
ما بحثی داریم که میگوییم با کنایه سخن گفتن، بلیغتر است. کربلا را ما در سه محور بیان میکنیم. یک علل و عواملی که منجر به این رخداد شد. چه علل و عواملی دست به دست هم دادند که امام حسین به کربلا برود؟ دوم اتفاقاتی که روز عاشورا افتاده است. یعنی از این اتفاقات هم نباید غفلت کرد. بیان مرثیه و بیان روضه. نباید ذکر و نوحه و شور، جای روضه را بگیرد. هیچ چیز جای روضه را نمیگیرد. سوم پیامدهای واقعه عاشورا. پیامدهای واقعه عاشورا چیست؟ خروج افراد از جهل و استفاده حداکثری از عقل. اگر این تبیین شود آنگاه مشخص میشود که دفاع مقدس و اتصال آن به فرهنگ عاشورا در احیای عقول تعطیل شده بسیار موثر بود. جوانانی که اصلا در این خط نبودند و بعد در خط آمدند. مصادیقی برای اینها بیان شود. نه اینکه از ابتدا تا انتها بگویند، آمریکا و اسرائیل؛ دوستانِ موسسه سیره شهدا، زحمت کشیدند، جزوه و کتابی درنظر گرفتند که خیلی عالی و مهم است. مطالب نابی دارد. کتابهایی که خاطرات شهدا است. اینها مناسب روضه است. ما حُرها داشتیم. اگر امام حسین یک حّر داشت، ما حُرها داشتیم. به تعبیر سردار قاسمی امام صادق(ع) یک هارون مکی داشت الان هزاران هارون مکی داریم؛ هم در دفاع مقدس و هم الان. در هیات باید بیان نمونهها و مصادیق شود نه از ابتدا و انتها. جلسات امام حسین باید زمینه را برای رشد و تعالی و کمال، به وجود بیاورد. نه اینکه افراد بگویند خب چه فرقی کرد؟ یک حالت زدگی به وجود نیاورند.
امانتداری دشوار است
ما ادعایمان این است که انقلاب ما متصل به انقلاب امام حسین است. در همان امتداد است. دفاع مقدس هم همین طور. یک نمونه از کربلا بگوییم و بعد در کربلای ایران هم نشان دهیم که پدری آمد در جبهه کنار بدن پسرش و سرش را بالا گرفت و یا خواهری کنار بدن برادرش آمد. وقتی دید برادرش سر ندارد، کاری که زینب کبری انجام داد. این طور بیان مصداق شود که مردم و نسل فعلی اتصال پیدا کنند نه اینکه خدایی نکرده دور شوند.
چون امانتداری یکی از وظایفی است که شریعت مقدس به گردن ما قرار داده است. این نظام مقدس، امانت است؛ امانت شهدا وخون شهدا و خانوادهها و آزادهها، ایثارگران و جانبازان. خدا کند امانتدار خوبی باشیم و روز قیامت بتوانیم جلوی شهدا بایستیم و بگوییم از این امانتی که به ما سپردید، خوب حفظ و حراست به عمل آوردیم. تنها راه حفظ امانتداری، اتصال مستمر به فرهنگ عاشورا است. اگر ما فرهنگ عاشورا را داشته باشیم، یقینا این امانتداری را هم خواهیم داشت. از خدا طلب میکنیم که منازل شهدا را به همه ما روزی کند.