به گزارش حلقه وصل، کنفدراسیون فوتبال آسیا امروز در ادامه معرفی بازی های به یادماندنی قاره کهن به بازی کلاسیک دیدار تیم های ملی ایران و استرالیا در مقدماتی جام جهانی 1998 پرداخت و در پایان گزارش با سرمربی وقت ایران نیز مصاحبه کرد.
AFC در این گزارش نوشت: در اواخر سال 1997، والدیر بادو ویرا، سرمربی تیم ملی ایران شد. او وظیفه داشت 3 دیدار تیم ملی ایران در مقدماتی جام جهانی 1998 را مربیگری کرد. این مربی در مدت کوتاهش موفق شد در پایان میلیون ها هوادار ایرانی را به خیابان های تهران بیاورد. ایران بعد از گذشت 20 سال به جام جهانی صعود کرد و جشن باشکوهی گرفت. کانون توجه مسابقات بازی ایران با استرالیا در سیدنی بود که قلب استرالیایی ها شکست شد.
گل های باقری و عزیزی در این بازی برگشت نتیجه دیدار در مجموع بازی رفت و برگشت با تساوی 3 بر 3 به پایان رسید تا ایران به لطف گل زده بیشتر در خانه حریف جواز حضور در جام جهانی 1998 را کسب کند.
محمد سالم العنزی در ماه نوامبر در ورزشگاه جاسم بن حمد باعث خلق اتفاقات مختلفی شد. گل های او مقابل ایران در آخرین بازی از مرحله مقدماتی باعث شد تا ایران با نتیجه 2 بر صفر شکست بخورد. این شکست امید ایران برای صعود به جام جهانی را ضعیف کرد و سلطه مایلی کهن را پایان داد. برای این مربی شکست مقابل قطر سقوطی بزرگ بود چون سال گذشته موفق شده بود ایران را سوم جام ملت های آسیا کند.
از دست دادن قهرمانی در آسیا با وجود بازیکنان سرشناسی مثل دایی، عزیری و باقری شکست بزرگی تلقی می شد ولی این بازیکنان از این شکست ناامید نشدند و در مقدماتی جام جهانی 1998 به دنبال جبران بودند. شکست مقابل قطر باعث شد تا آینده مایلی کهن در نیمکت مربیگری ایران متزلزل شود و سکوت بادو ویرا روی نیمکت ایران نشست. در ابتدا به نظر می رسد بادو برای مربیگری در تیم امیدهای ایران استخدام شده اما بعد از برکناری مایلی کهن او سکان هدایت تیم ملی بزرگسالان برعهده گرفت.
بادو در کاستاریکا موفق شده بود مقامات کاستاریکا را تحت تاثیر قرار دهد. او اکنون ماموریت داشت تا ایران با حضور بازیکنان با استعدادش که ناکامی آورده بود را از چند بازی مرحله پلی آف جهانی جهانی سربلند خارج کند. این سفری بود که به یکی از افسانه های حماسی تاریخ فوتبال ایران تبدیل شد.
والدیر ویرا در گفتوگو با AFC درباره تجربه مربیگری اش در ایران، گفت: 5 روز پیش از دیدار با ژاپن کارم با ایران آغاز کرده بودم. اولین بازی سختی پیش رو داشتم چون باید با سریع ترین تیم جهان بازی می کردیم. آنها به من در آن زمان گفتند در این دیدار بدون حضور کریم باقری در زمین نصف تیم را خواهیم داشت.
وی افزود: آماده سازی بدی برای این دیدار داشتیم. ما 32 ساعت برای حضور در این بازی سفر کردیم. ژاپن یک هفته قبل به مالزی سفر کرده بود تا خود را برای دیدار با ما آماده کند. سرمربی تیم ملی استرالیا در این بازی به مالزی آماده بود تا از نزدیک بازی ما را تماشا کند چون بازی بعدیمان مقابل آنها بود. شرایط خوبی نداشتیم و بعد از رسیدن به مالزی تنها 2 روز برای آمادگی در این بازی فرصت داشتیم. با این وجود به توانایی بازیکنان و پیشرفت آنها اطمینان داشتم و می دانستم صعود نکردن در این شرایط کار سختی است. همه در تیم می گفتند بدون حضور باقری کار سختی پیش رو داریم.
سرمربی سابق ایران درباره بازی کلاسیک با استرالیا، گفت: ما می توانستیم بازی را در ایران ببریم. عملکرد خوبی در بازی رفت داشتیم و می توانستیم گل های بیشتری بزنیم ولی موفق به این کار نشدیم. 24 ساعت مانده به بازی برگشت، بازیکنان ما به ورزشگاه رفتند. آنها شوق فوتبال بازی کردن در این دیدار را داشتند. البته من به آنها اجازه ندادم پا به توپ شوند و به آنها گفتم از زمین بازی لذت ببرید.
ویرا درباره بین دو نیمه بازی عنوان کرد: به آنها گفتم شما گفته بودید بهترین بازی عمرتان را انجام می دهید. استرالیا در این بازی به ما اجازه بازی نمی داد چون آنها دوندگی زیادی داشتند. اما وقتی توپ را در اختیار داشتیم میی توانستیم بازی خودمان را انجام دهیم. به بازیکنانم گفتم تنها کاری که باید انجام دهید به داخل زمین بروید و توپ را در اختیار داشته باشید تا بازی خودتان را انجام دهید.
سرمربی پیشین ایران درباره بهترین لحظه این بازی گفت: بهترین زمان برای من آن زمانی بود که 2 بر صفر از استرالیا پیش افتادیم چون با این نتیجه چیزی برای از دست داشتن نداشتیم. وقتی دایی به عزیری پاس داد در آن زمان فکر می کردم ما در این بازی با نتیجه 3 بر 2 یا 4 بر 2 برنده می شویم چون خودمان را بالای قله می دیدم. در آن زمان استرالیایی ها دوندگی خود را بیشتر کردند ولی من اطمنیان داشتم که آنها هرچقدر هم بدوند نمی توانند نتیجه را برگردانند.
ویرا درباره پایان بازی و واکنش هایش، گفت: وقتی بازی تمام شد 2 بازیکن استرالیا جلو من روی زمین بودند و گریه می کردند. اولین کارم این بود که پیش آنها بروم و آنها را آرام کنم. با دیدن این صحنه صعود به جام جهانی را فراموش کرده بودم. در آن روز ملبورن برای من جام جهانی بود. در آن روز همه مردم ایران خوشحال بودند. بابت گل هایی که به ژاپن و استرالیا زدیم خوشحالم چون تماشایی و از نوع آکادمیک بودند. وقتی بعد از پایان بازی سرم را بالا آوردم دیدم تمام بازیکنان به طرف پشت دروازه می دوند که هواداران ایرانی آنجا حضور دارند. وقتی به ایران برگشتیم در ورزشگاه آزادی عینکم را از دست دادم چون بازیکنان یک سوغاتی می خواستند. صحنه های خوشحالی هواداران باورنکردنی و زیبا بود. مردم در آن زمان خوشحال بودند و این باعث خوشحالی بود. وقتی در ایران بودم از تمام اقشار از پیر و جوان و زن و مرد همه به من لطف داشتند.