سرویس سیاست حلقه وصل - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای حلقه وصل" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای حلقه وصل» همراه شوید.
*******
**در جنگ نفتکش ها ایران بازنده است
«محمد بهشتی پور» فعال سیاسی اصلاح طلب و از حامیان برجام در یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان «جنگ نفتکش ها برنده ندارد» نوشت:«سوال این است که آیا آمریکا واقعا(در مسئله حرکت نفتکش های ایرانی به سمت ونزوئلا) وارد ماجراجویی خواهد شد؟ حدسی که از نظر تحلیلی میتوان زد این است که چون انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است و ترامپ با بیکاری ناشی از کرونا مواجه شده و رکود اقتصادی شدیدی را تجربه میکند، دنبال فضاسازی در سیاست خارجی است تا ملیگرایی آمریکایی را تحریک کند».
بهشتی پور در ادامه نوشت:«اگر بنا باشد آمریکا بتواند جلوی کشتیهای بازرگانی را بگیرد، متقابلا این حق به کشورهای دیگر هم داده میشود تا آنها هم بتوانند اعمال قوه قهریه کنند و بدین ترتیب کشتیهای آمریکایی در هر منطقهای ناامن خواهد شد،امری که آمریکا را دچار چالش جدی خواهد کرد. شرایطی بهوجود میآید مثل دورهای که جنگ نفتکشها، اول با ماجرای فجیره شروع شد و بعد تاسیسات عربستان سعودی و بعد با زدن پهباد آمریکایی ادامه یافت».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه تاکید کرد:«مجموعه رخدادها را که کنار هم میگذاریم، نشان میدهد آمریکا وارد یک چالش بسیار جدی خواهد شد، اما اینکه ترامپ اهل چنین کاری هست یا نه؟ به نظر میرسد با توجه به قرائن و شواهد دنبال چنین سناریویی نیست و چنین ریسکی را نمیپذیرد. ولی جناح تندرویی که در وزارت خارجه، سازمان سیا و امنیت ملی آمریکا حاکم هستند آوانجلیستهایی هستند که محور ضدیت با ایران یکی ازسیاستهای اصلیشان و دنبالهروی سیاستهای اسرائیلیها هستند. اسرائیلیها میخواهند خودشان با ایران درگیر نشوند و آمریکا درگیر شود و آنچه را که میخواهند با هزینه آمریکاییها در ایران به دست آورند».
روزنامه اصلاح طلب آرمان همچنین در شماره امروز در یادداشتی به قلم «احمد نقیب زاده» فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت:«تمامی تنگناهای اصلی کشور در عرصه سیاست خارجی است و مادامی که مسائل بدون تغییر باقی بماند، نمیتوان امیدی به بهبود کامل شرایط ایران در عرصه بینالمللی داشت. این موضوع نه به عملکرد دیپلماتهای ایرانی بازمیگردد و نه وجود شخصی غیرقابل اعتماد و بدون منطق مانند ترامپ در کاخ سفید را میتوان صرفا عامل اصلی شرایط موجود توصیف کرد، بلکه حاصل نگاه کلانی است که تعریف شده است».
نقیب زاده در ادامه نوشت:«زمانه تغییر کرده و بسیاری از مفاهیم دیگر معانی گذشته را ندارند. از جمله این مفاهیم میتوان به استقلال و حاکمیت ملی اشاره کرد».
بهشتی پور در یادداشت مذکور با اشاره به اینکه تیم حاضر در کاخ سفید،تندرو و ضدایرانی و غیرقابل پیش بینی است، تاکید کرده است که علیرغم پرهزینه بودن ماجراجویی در قضیه نفتکش ها برای آمریکا، ورود این کشور به ماجراجویی، محتمل است.
این فعال سیاسی حامی برجام در ادامه تاکید کرده است که اگر جنگ نفتکش ها رخ دهد، این جنگ برنده ندارد و برهمین اساس هر دو طرف(ایران و آمریکا) بازنده هستند.
این ادعا در حالی است که در قضیه توقیف نفتکش ایرانی از سوی انگلیس و در ادامه، اقدام متقابل ایران در واکنش به این دولت زورگو، ابهت پوشالی ناوگان دریایی ملکه فروریخت و ایران برنده این ماجرا بود.
در حال حاضر 5 نفتکش ایرانی حامل بنزین با پرچم جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت به سمت ونزوئلا هستند. این اقدام از چند منظر از اهمیت خاص برخوردار است. اول اینکه، ایران با صادرات بنزین، فاز جدیدی از «خارج شدن از رویه خام فروشی» را کلید زده است.
پیش از این ایران با بهره برداری از پالایشگاه ستاره خلیج فارس، در تولید بنزین خودکفا شد و واردات این فراورده نفتی را متوقف کرد و حالا در گام بعد، به جمع صادرکنندگان بنزین وارد شده است.
پیش از این ایران با پرچم دیگر کشورها برای تردد نفتکش ها استفاده می کرد. اما اینبار این نفتکش ها با پرچم جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت هستند. این اقدام نماد خودباوری و پیروزی ایران در جنگ اراده ها در مقابل آمریکاست. براساس قوانین بین المللی، اقدام ایران کاملا قانونی است و تعرض هر دولتی به نفتکس های ایرانی مصداق «دزدی دریایی» است و با پاسخ قاطع و سخت ایران مواجه خواهد شد.
در مجموع و با توجه به تجربه توقیف نفتکش ایرانی توسط انگلیس، چه آمریکا به حرکت نفتکش های ایرانی به سوی ونزوئلا واکنشی نشان ندهد و چه بی عقلی کند و واکنش نشان دهد، در هر حالت، پیروزی از آنِ ماست.
همانطور که نقیب زاده در یادداشت مذکور تاکید کرده است، هدف اصلی اصلاح طلبان، ایدئولوژی زدایی از سیاست خارجی ایران است. اینکه ایران باید رویکرد «ارباب-رعیتی» در مقابل آمریکا و اروپا داشته باشد. اینکه ایران باید آمریکا را کدخدا بداند و همه اقدامات خود را براساس خواسته او تنظیم کند.
این رویکرد خسارت بار در برجام عیار خود را نشان داد. رویکردی که هم ارزش پول ملی کشورمان را کاهش داد و هم صنعت هسته ای را تعطیل کرد و هم سفره مردم کوچک شد.
نقیب زاده در این یادداشت تاکید کرده است که مشکل سیاست خارجی ما «حفظ استقلال و حاکمیت ملی» است. لازم به ذکر است که وی چندی پیش پیشنهاد داده بود که برای کسب رضایت اروپا، بُرد موشک هایمان را کاهش دهیم!
**حمله گازانبری «بی کارنامه ها» به قالیباف
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «همه علیه قالیباف» نوشت:«درحالیکه برخی اصولگرایان پیشاپیش نگران دخالت و مدیریت مجلس از بیرون بهویژه از سوی شورای ائتلاف اصولگرایان بودند، این شورا در نشستی که دو روز پیش برگزار کرده، نامزدهای ریاست و هیئترئیسه مجلس را نهایی کرده است. خروجی شورای 62نفره اصولگرایان حاکی از این است که رقابت نهایی برای ریاست مجلس بین قالیباف و حاجیبابایی خواهد بود و نامزدهای هیئترئیسه هم مشخص شدهاند. اخبار حاکی است که نیکزاد و حسینی، وزرای احمدینژاد در حالی به نفع قالیباف و حاجیبابایی کنار کشیدند که میرسلیم در جلسهای که منتج به چنین نتیجهای شده، شرکت نکرده است. این به این معنی است که میرسلیم با اعتراض به این روند و به احتمال زیاد رأسا در انتخابات ریاست مجلس شرکت خواهد کرد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه با ادعای بگومگوی قالیباف و شمسالدین حسینی و حمله آقاتهرانی به قالیباف، این نتیجه را گرفت که همه علیه قالیباف هستند.
در هفته های اخیر یکی از سوژه های ثابت رسانه های اصلاح طلب، حواشی تعیین رئیس مجلس یازدهم است.
اصلاح طلبان با بزرگنمایی اختلافات میان منتخبان مجلس یازدهم، اینگونه وانمود می کنند که اختلافات بسیار جدی است.
این در حالی است که منتخبان مردم، همزمان با رایزنی درباره کاندیداهای ریاست مجلس، جلسات متعددی برای بررسی مشکلات و مطالبات مردم برگزار کرده اند. تشکیل فراکسیون مناطق محروم، فراکسیون کارگران و تولید ملی و موارد مشابه دیگر همگی از عزم جدی منتخبان مردم برای رفع مشکلات حکایت دارد.
اما چرا اصلاح طلبان با تمام توان در حال حمله به قالیباف هستند. این حمله گازانبری ناشی از چیست؟! پاسخ را باید در اظهارات چندی پیش «صادق زیباکلام» جست.
زیباکلام در هفته های گذشته گفت:«انتخابات دوم اسفند ۹۸ نقطه پایان رسمی اصلاحطلبان بود. نهبهواسطه آن که بخش قابلتوجهی از نامزدهای اصلاحطلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر بهواسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند. چراکه مشکل اصلی اصلاحطلبان آن بود که بیش از دو سال میشد بدنه اجتماعیشان را از دست داده بودند، اما نمیخواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند. افول جریان اصلاحطلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ و نحوه عملکرد آقای روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید».
در حال حاضر حدود یکسال تا انتخابات ریاست جمهوری 1400 زمان باقی است و اصلاح طلبان با «بحران کارنامه» مواجه هستند. این طیف تجربه تلخی از مقایسه کارنامه قالیباف در شهرداری با کارنامه اصلاح طلبان در این نهاد دارد.
حالا اصلاح طلبان آشفته و عصبانی هستند و نگران از اینکه، ماجرای مقایسه کارنامه ها قرار است یکبار دیگر در مقایسه مجلس یازدهم و مجلس دهم نیز تکرار شود.