حلقه وصل_ دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فِیهِ مَا یُرْضِیکَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا یُؤْذِیکَ وَ أَسْأَلُکَ التَّوْفِیقَ فِیهِ لِأَنْ أُطِیعَکَ وَ لاَ أَعْصِیَکَ یَا جَوَادَ السَّائِلِین. ای خدا، در این روز از تو درخواست میکنم آنچه را که رضای تو در اوست و به تو پناه می برم از آنچه تو را ناپسند است، از تو توفیق می خواهم که در این روز همه را به فرمان تو باشم و هیچ نافرمانی نکنم، ای جود و عطا بخش سؤال کنندگان. اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فِیهِ مَا یُرْضِیکَ خدایا، در این ماه چیزی را از تو می خواهم که مایه رضای تو شود؛ مقام رضا مقام، بسیار بالایی است که قرآن کریم درباره آن می فرماید: « وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیم؛ 72 توبه» خدا به مردان و زنان با ایمان بهشتهایی را که از زیرِ [ درختانِ ] آن نهرها جاری است ؟ در حالی که در آن جاودانه اند ، و نیز سراهای پاکیزه ای را در بهشت های ابدی و همچنین رضایتی ویژه از سوی خدا [ که از همه آن نعمت ها ] بزرگتر است وعده داده است ؛ این همان کامیابی بزرگ است. هیچکس نمی تواند آن لذت معنوی و احساس روحانی را که به یک انسان به خاطر توجه رضایت و خشنودی خدا از او، دست می دهد، توصیف کند، و به گفته بعضی از مفسران حتی گوشهای از این لذت روحانی از تمام بهشت، و نعمتها و مواهب گوناگون و رنگارنگ و بی پایانش، برتر و بالاتر است. وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا یُؤْذِیکَ پناه می برم به تو از چیزی که تو را اذیت میکند، البته خدا از چیزی اذیت نمی شود چرا که اذیت به معنی اثر پذیری است و اینکه چیزی در دیگری اثر بگذارد و در خدا چیزی اثر نمی گذارد لذا مراد از اذیت ناراضی بودن حق متعال است . وَ أَسْأَلُکَ التَّوْفِیقَ فِیهِ لِأَنْ أُطِیعَکَ وَ لاَ أَعْصِیَکَ خدایا توفیق می خواهم که اهل اطاعت تو باشم و عصیان نکنم ؛ البته خود اطاعت هم توفیق می خواهد ، زمینه سازی این توفیق باید توسط انسان مهیا شود، ما با اختیار خودمان کار انجام دهیم اما توفیق را خدا باید میدهد. در مناجات شعبانیه می خوانیم:« إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلَّا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَی الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ فَإِنِّی لَا أَقْدِرُ [أملک] لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لَا أَمْلِکُ لَهَا نَفْعا؛ إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج2، ص: 687» خدایا خودت مرا به محل اهل طاعتت برسان، چرا که من هیچکاره ام. روایتی درباره توفیق الهی و توضیح مراد از آن مؤلف کتاب «معانی الاخبار» با اشاره به سند خود از عبد اللَّه بن فضل هاشمی از امام صادق (ع) روایت کرده است: به آن حضرت عرضه داشتم: (با در نظر داشتن اینکه علل و اسباب در کار ما مؤثرند) معنای اینکه خدای تعالی در یک جا (از قول شعیب حکایت کرده که گفت:)،" وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ" و در جایی دیگر خودش فرموده:« إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ ؛ آل عمران 160 » چیست؟ امام (ع) در جواب فرمود: وقتی بنده خدا آنچه که خدا به وی امر کرده را اطاعت کند، عملش موافق امر خدای عز و جل است و بدین جهت آن عبد را موفق می نامد (چون گفتیم کارش موافق امر خدای عز و جل است) و هر گاه بنده خدا بخواهد داخل پاره ای از گناهان شود و خدای تعالی بین او و آن گناه حایل گردد و در نتیجه بنده، آن گناه را مرتکب نشود، ترک گناهش به توفیق خدای تعالی صورت گرفته و هر زمان که او را به حال خود بگذارد و بین او و معصیت حایل نشود و در نتیجه مرتکب گناه گردد، در آن صورت خدا او را یاری نکرده و موفق ننموده است، (چون کارش موافق دستور خدا انجام نشده). « معانی الاخبار، باب معنی الهدی و الضلال، ص 20، ح 1، چاپ ایران.» حاصل بیان امام (ع) این شد که توفیق خدای تعالی و خذلان (توفیق ندادن و یاری نکردن) او، از صفات فعلی خدای تعالی است نه از صفات ذاتش، پس توفیق، عبارت از این است که خدای تعالی اسباب را طوری ردیف کند که قهرا بنده را به سوی عمل صالح بکشاند و یا بعضی از مقدماتی که در ارتکاب گناه لازم است را برای او فراهم نکند، در نتیجه بنده آن کار واجب را انجام داده و این کار حرام را ترک کند، و خذلان بر خلاف این است. یَا جَوَادَ السَّائِلِین ای کسی که به همگان، بخشنده هستی./