به گزارش حلقه وصل، جلسه ویدئو کنفراس جمعی از دانشجویان با رهبر انقلاب همزمان با بیست و سومین روز ماه مبارک رمضان، عصر امروز در دانشگاه صدا و سیما برگزار شد.
علی طلوعی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در این دیدار به نمایندگی از دانشجویان بسیجی نکاتی را مطرح کرد.
متن کامل سخنان وی به شرح ذیل است:
بسم رب الحسین
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ.
محضر مبارک امام و رهبرمان
سلام علیکم
سپاس خدای را که با انقلاب اسلامی به ما حیات بخشید و درود بیپایان بر روح ابرمردی که به ما شیرینی زندگی همراه با مبارزه را آموخت و بسیجیان شهیدش.
اینک و در آغاز گام دوم انقلاب اسلامی، نیازی روزافزون به قوی شدن داریم. از آنجا که عامل اصلی قدرت در نظام اسلامی، انسانها هستند، سه نکته پیرامون موانع و ملاحظات تحقق گام دوم که مربوط به انسان انقلاب اسلامی میشود محضرتان عرضه میدارم:
۱-مردم:
سال گذشته، لازمه تحقق گام دوم را حرکتی عمومی بهسمت آرمانها مطرح فرمودید. ما از آن، تعبیر به نهضت میکنیم؛ انقلابی در انقلاب، برای تحقق آرمانهای اصیل مکتب امام(ره). پایهی این نهضت و قیام همگانی، مردمند. این جمهوریت و محوریت مردم است که انقلاب را به پیروزی رساند و در همه گردنههای سخت، باعث تداوم و تقویت حیات جمهوری اسلامی شد. این حضور مردمی بود که با بسترسازی نهادهایی چون کمیتههای انقلاب، جهاد سازندگی، انجمنهای اسلامی نهادهای مختلف، امور تربیتی، نهضت سوادآموزی و بسیج، تجارب درخشانی را رقم زد و انقلاب نوپای ما را در عرصه های مختلف پیشبرد.
این سالها نیز، در دل بلیات مختلف، از زلزله و سیل گرفته تا بیماری اخیر، نقش عظیم مردم در حل گرفتاریها و مشکلات بهخوبی مشاهده شد. اما بهنظر میرسد که حضور مردم در سالهای اخیر، فقط به شرکت در راهپیماییها و انتخابات و بعضی بحرانها خلاصه شدهاست. امروز جدا احساس میشود که نیازمند خلق بسترهای نقشآفرینی مردمی برای پیشرفت انقلاب در عرصههای مختلفیم. یکی از فرصتسوزیهای اخیر، عدم استفاده بهینه از آنهمه انگیزه و اراده مردمی برای مبارزه با استکبار، در پی شهادت سیدالشهدای مقاومت بود. همه آن اراده و حضور، به شرکت در مراسم با شکوه تشییع آن مرد الهی خلاصه شد و نتوانستیم آنگونه که باید از عموم امت، در انتقام سخت استفاده کنیم. فروکاستن انتقام سخت به درهمکوبیدن یک پایگاه آمریکایی، درست نیست.
باید همه جبهه مقاومت، نه فقط مردم ایران، بتوانند جای خود را در عرصه نبرد با استکبار پیدا کنند؛ همه حس کنند که میتوانند به دشمن ضربه زنند و در آن فتح نهایی، سهیم باشند. شاید میشد در پی آن حادثه، به تصمیماتی ادامهدار، چون گشودن فضای نقشآفرینی مردمی در جبهه مقاومت اندیشید. خلاصه این که ما نیاز داریم به مردم بهعنوان یک قوه توانمند در عرصه حکمرانی نگاه کنیم. از مهمترین کارکردهای این حضور، استفاده از مردم در جایگاه نظارتی است. در صورت تحقق شفافیت و فراهم آوردن بستر نظارت مردمی در موضوعات مختلف، این امکان به وجود میآید که مردم بر مسئولین نظارت کنند. این امکان پیش میآید که فسادها کم شود و تبعیضها از بین رود. علاوه بر نظارت و مبارزه با فساد، حضور مردم میتواند موجب موفقیت در مبارزه اقتصادی، تقویت و شکلدهی هستههای مقاومت و حل بسیاری از مسائل نظام اسلامی شود. بسترآفرینی و باز کردن عرصه برای حضور مردم لازم به نظر میرسد.
۲-جوانگرایی، امری لازم و دشوار:
امروز، با توجه به بازنشستگی بسیاری از مسئولان، جوانگرایی در عرصه مدیریت کشور ضروری است. امکان ادامه دادن با مدیران قبلی وجود ندارد و لازم است که در فرآیندی معقول، این مهم اتفاق افتد. جوانگرایی امروز، دچار آفاتی است:
اولاً، سازوکار عادلانه و عاقلانهای جهت شناسایی و سرمایهگذاری روی استعدادهای مختلف سراسر کشور وجود ندارد. در مرحله کشف استعدادها و توانمندیها، قوی عمل نمیکنیم. عارضی این اتفاق این است که استفاده حداکثری از سرمایههای انسانی صورت نمیگیرد و چه افراد توانمندی که خارج از گود میمانند و چه افرادی که واجد صلاحیت کافی نیستند، در مناصب مختلف قرار میگیرند. در شرایطی که سازوکار شناسایی دقیق نباشد، افراد ارزشمند که اغلب به دور از خودنمایی، مشغول کار خویشاند، بلااستفاده میمانند و فرصتطلبانی امکان مسئولیت گرفتن پیدا میکنند.
ثانیا، فرآیند جایگزینی و تغییر نسل، با افراط و تفریط مواجه است. برخی با اصل جوانگرایی همراهی نمیکنند و مسئله را به کلی انکار میکنند. تا بتوانند جلو تحققش را میگیرند و در پی آنند که حضور جوانان را به تجربهای منفی بدل کنند. این افراد، صرفا درپی حفظ وضع موجودند و در برابر اصلاح، مقاوماند. از طرفی عدهای هم تصورشان از جوانگرایی این است که یک شبه ره صدساله را طی کنند. با توجه به نیاز کشور، حتما سرعت در تغییر نسل مدیران اهمیت دارد ولیکن این فرآیند، باید بهدور از شتابزدگی و منطقی باشد. این انتظار که از روز اول ورود، باید پشت میز مدیریت بنشینیم، آفتی است که امروز گریبانگیر عدهای از جوانان است. این شیوههای ارتقای بیضابطه، غیر از ضربه زدن به اصل ایده جوانگرایی، موجب آفات اخلاقی جدی در آن جوان و ضایع شدن آن مسئولیت میگردد.
ثالثا، به نظر میرسد صرف جوان بودن کفایت نمیکند. برخی تصور میکنند همین که در سن جوانی قرار دارند، بس است تا صاحب منصب شوند. خیر، آنچه اصالت دارد، نظام ارزشی حاکم بر این جوان است. ما نیاز به یک دگرگونی ارزشی داریم. جوانگراییای که منجر به آرمانگرایی نشود، جوانگرایی نیست. جوانگراییای که منتج به بازتولید محافظهکاری شود حتما در آینده نهچنداندور ضربات سنگینی به نظام خواهد زد.
از مسائلی که ما امروز جدا نیازمند آنیم، تغییر نظام ارزشی حاکم بر مسئولیت در جمهوری اسلامی است. باید حرکت کنیم به سمت دورانی که مسئولیت بیشتر، برابر باشد با شفافیت و پاسخگویی بیشتر، برابر باشد با برخورداری کمتر. هرکس که در مناصب بالاتر قرار میگیرد، محدودیتهای بیشتری را تحمل کند و سختیهای بیشتری باید بکشد. با قلب این نظام ارزشی، با سنگینکردن و دشوارکردن مسئولیت، میتوان امیدوار بود که شایستگان و دلسوزان کشور، در ردههای بالای مدیریتی قرار گیرند و نالایقان و فرصتطلبان، از پذیرش مسئولیت خودداری کنند. چه خوش روزگاری است زمانی که همه مسئولین، مسئولیت را نوکری مردم بدانند.
و در آخر، اینگونه بهنظر میرسد که ما نیازمند یک پوستاندازی جدی در لایه مسئولین کشور هستیم و برای این مهم، دوران گذاری لازم است تا بهدرستی و سلامت از این مسیر عبور کنیم و هدایت و راهبری این دوران گذار، تنها از عهده حضرتعالی برمیآید.
۳- مسئولین:
ما با مشکل مسئولیتپذیری و پاسخگویی در میان مسئولین مواجهیم. این که از آمدن به دانشگاه و پاسخگویی به دانشجویان فراریاند، و صراحتا این را اعلام میکنند به کنار. عدم مسئولیت پذیری موجب آن شدهاست که در نظام حکمرانی کشور، سیستم کارشناسی و قانونی کار خودش را انجام نمیدهد یا نمیگذارند که انجام بدهد.
در فرآیندی مشخص، مسئولین، بحران و بنبست میآفرینند و در چنین شرایطی تازه یاد ولایتفقیه میافتند و با استفسار و گرفتن حکم، یا روکردن کد پشت پرده، رهبری را سپر میکنند تا بدنه کارشناسی، جوانان انقلابی و مردم را دور بزنند. این رویه غیر از این که انحلال نظام تدبیر را بهدنبال دارد، که نیک میدانیم شما با آن مخالفید، موجب میشود که همه هزینههای آن تصمیمات غلط به پای رهبری و نظام نوشتهشود و منتقدین و کارشناسان با برچسب ضد ولایتفقیه ساکت شوند.
مشت نمونه خروار آن، شیوه تصویب بودجه سال جاری است که ایرادات جدی و غیرقابل نادیدهگرفتنی دارد. نمونه دیگر آن، افزایش ناگهانی قیمت بنزین، که فارغ از درستی یا نادرستی اصل تصمیم گران شدن قیمت، با فضایی مواجه بودیم که کسی میگفت من صبح جمعه مطلع شدم و دیگری میگفت من مشروط امضا کردهام. بهنظر میرسد تا زمانی که مسئولیتها و تصمیمگیرندگان شفاف نباشند، امکان فرار از مسئولیت فراهم است و در چنین شرایطی، همه از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند و آش همان و کاسه همان. در همین راستا، یک سوال وجود دارد.
ایجاد سازوکاری تحت عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، گویا با توجه به لزوم تسریع و تسهیل تصمیمگیری در نبرد سنگین اقتصادی، لازم بوده است. آیا ممکن نیست سازوکار حاکم بر شورا و مسئولیت هر کس در آن به روشنی مشخص گردد تا دیگر شاهد چنین فرار از مسئولیتهایی نباشیم؟
در انتها، زنده میدارم یاد بزرگ پاسدار انقلاب اسلامی، حاج قاسم عزیز را که لحظه لحظه عمرش را در مجاهدت گذراند و با شهادتش، دشمنی مستکبرین و ظالمین را بار دیگر به خود را به خواب زدگان نشان داد. همه این نکات، جهت تسریع حرکت روبهجلو انقلاب اسلامی محضرتان مطرح شد. بدانید که ما امیدوارانه مبارزه خواهیمکرد که «آتشی که نمیرد همیشه، در دل ماست.»
اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَی طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ إِلَی سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة