به گزارش حلقه وصل، وقتی زمان مرگ انسان فرا میرسد، بهترین سناریو چه میتواند باشد؟ جولین بارنز در «کتاب مرگ» با شوخ طبعی و از جنبههای مختلف به موضوع «پایان زندگی» که همیشه یکی از فکرها و دغدغههای ما است، میپردازد.
این کتاب راهنمای خوبی برای مواجهه با ماهیت عجیب و غریب و غیرعادی موضوعی است که همه ما را به هم پیوند میدهد: مرگ.
بارنز در مراسم خاکسپاری مادرش فکر میکرد شاید مرگ او به اندازه مرگ پدرش برایش ناراحتکننده نباشد. اما اینطور نبود و مرگ مادرش در حقیقت مرگ او و برادرش بود. در «کتاب مرگ»، که در واقع گزیدهای است از بخشهایی از کتاب «چیزی برای ترسیدن وجود ندارد»، نویسنده به بررسی مسائلی مانند خاطرات، اصول اخلاقی و وداعهای آخر میپردازد. او با دیدگاهی منطقی و غیراحساسی اهمیت علمی، مذهبی و عاطفی زندگی فناپذیر را بررسی میکند.
نویسنده در اقدامی تأثیرگذار، کتاب را با خاطراتی از مرگ والدینش و واکنش متفاوت او و برادر فیلسوفش به این واقعیت که آنها افراد بعدی در صف مرگ هستند شروع میکند و بعد از آن، پرسشها و بحثهایی فلسفی را مطرح میسازد. آیا باور به زندگی پس از مرگ واقعا پذیرش مرگ را سادهتر میکند؟
آیا واقعا میتوانیم واقعیت و حقیقت مرگ و پایان زندگیمان را درک کنیم؟ اگر خوششانس باشیم و در سنین ۷۰، ۸۰ یا ۹۰ سالگی بمیریم، با سالخوردگی وداع میکنیم نه با زندگیای که در جوانی داشتیم. آیا این میتواند مایه دلگرمی و تسلی ما باشد؟
بارنز میپذیرد که این کتاب در واقع خلاصهای از زندگی اوست و در خلال آن به موضوعاتی مانند عشق، دوستی، موسیقی، هنر، جامعه، سفر، ورزش، لطیفه و این واقعیت که «او عاشق همسرش بوده و از مرگ میترسیده» اشاره کرده است. بارنز ادعا میکند که در تمام زندگیاش به مرگ فکر کرده است، اما از قرار معلوم، مرگ والدینش (مرگ پدرش در سال ۱۹۹۲ و بعد از آن، مرگ مادرش در سال ۱۹۹۷) باعث میشود با تشویش و نگرانی بیشتری به مرگ فکر کند و ضرورت تفکر درباره آن را بیشتر احساس کند. او به ترسش از مرگ اعتراف میکند و میگوید از مرگ بیشتر از مردن میترسد.
نویسنده: جولین بارنز مترجم: مینا وکیلینژاد نشر تداعی قیمت ۲۸ هزار تومان
*جام جم