
حلقه وصل: «در یک دهه اخیر با گسترش فناوریهای دیجیتالی در سراسر جهان، استفاده از اطلاعات برخط (آنلاین) نیز شامل این گستردگی روزافزون شده است، بهطوریکه در چند سال اخیر شبکههای متعدد رادیویی و تلویزیونی اینترنتی راهاندازی شدند. در این اثنا اغلب این رسانهها مثل سایر رسانههای دیگر بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط مافیایی غربی اداره میشدند.
اما با دسترسی که برای همه در این فضا وجود داشت شبکههای فراوانی نیز با رویکرد رسانهای واقعی و منصفانه راهاندازی شده و شروع به فعالیت کردند. در همین برهه زمانی در غرب آسیا و مناطقی از آفریقا فعالیتهای انقلابی از سوی ملل مختلف آغاز شده بود. اعتراضات مردمی در کشورهایی همچون تونس، لیبی، یمن، مصر و بحرین آغاز شده بود که انعکاس مناسبی در فضای رسانهای جهان نداشت که آن هم بهواسطه سلطه همان مافیای رسانهای غربی (بخوانید صهیونیستی) بود.
به همین مناسبت جمعی از فرزندان انقلابی ایران اراده کردند که با راهاندازی رسانهای منصف، حقیقتبین و حقیقتگو؛ حوادث منطقه را که در پی بیداری اسلامی ملتها رخ داده بود در کوتاهترین زمان و به بهترین شکل ممکن به سمع و نظر مخاطبان حقیقتجو در اقصی نقاط دنیا برسانند. در راستای همین اراده، تلویزیون اینترنتی نصر، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ و همزمان با روز شهادت حضرت فاطمه(س) با شعار «برای آنان که تشنهی حقیقتاند» آغاز به کار کرد.» این مطلب معرفی اهداف و خطمشی است که تلویزیون اینترنتی نصر یا همان نصر تیوی در سایت خود درباره ماهیت و چیستی فعالیتهای خود ارائه داده است.
محسن اردستانی، مدیر فعلی نصر تیوی است. اردستانی مستندساز جوان و پرکار اهل ورامین است که تجربههای زیادی را در حوزه تولید مستند با موضوع جبهه مقاومت کسب کرده است. «ناصران عموراء»، «تکتیراندازان حضرَت زینب(س)»، «در حصار» و اثر مشترک «عکسی برای ماندن» از جمله آثار اخیر این مستندساز است که همگی به موضوع مدافعان حرم و مقابله با تروریستهای تکفیری و داعش میپردازد. تازهترین اثر او مستند «عقابهای گونی به سر» است که به مقابله با امپریالیسم آمریکایی میپردازد.
با محسن اردستانی در مورد ماهیت و فعالیتهای تلویزیون اینترنتی نصر به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
***
حلقه وصل: گفتوگو را با چگونگی شروع فعالیت و روند شکلگیری نصر تیوی آغاز کنیم و به این پرسش پاسخ بدهید که چه لزومی داشت که نصر تیوی شکل بگیرد؟
محسن اردستانی: من بین سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، پیش آقای جلیلی کار میکردم. یادم است آقای میثم محمدحسنی به من زنگ زد و گفت بیا جلسهای با هم داشته باشیم. گفتم باشد و رفتم. در این دیدار بحث شد و آقای حسنی ایده یک تلویزیون اینترنتی را که در حوزه بیداری اسلامی، گزارش و لایو بگیرد و پخش کند، مطرح کرد. پاسخ من این بود که میآیم و همهجوری کمکتان میدهم. گفت حضوری بیا. حضوری رفتم و قشنگ یادم است سایت هنوز بالا نیامده بود. باید نیروهایی میآمدند، استودیو میزدیم و کار یواشیواش شروع میشد که در زمان کوتاهی این اتفاقات افتاد. این موضوع برای هشت سال پیش است. ما توانستیم در مصر و سوریه و فلسطین خبرنگار داشتیم و کارهایی را تولید کنیم. جدیداً ویدیوهای تولید شده در روزها و سال اول نصر تیوی را دوباره گیر آوردم و در سایتمان بازنشر میدهیم. این ویدئوها آرشیوی است که تحت عنوان «تونل زمان» دوباره آنها را بازخوانی میکنیم. این تولیدات خیلی تولیدات خوبی بودند. آن اوایل که هنوز در سوریه، وقایع اینقدر تشدید نشده بود، ما از سوریه گزارشگر میدانی داشتیم و پخش میکردیم. حتی میکروفون و لوگوی نصر را هم به آنجا رسانده بودیم و این گزارشها با لوگو و میکروفون خود ما ضبط شده. الان بعضی از دوستان در فضای اینترنت ادعا میکنند که «ما اولین تلویزیون اینترنتی در ایران هستیم»، من اینجا قاطعانه بگویم که اینها نیستند. چون کاملاً مشخص است که ما تولیداتمان را از چه سالی شروع کردیم. حتی یادم است وقتی برای نصر گزارش میگرفتم، خیلیها میگفتند برنامه شما کجا پخش میشود؟ میگفتیم در اینترنت پخش میشود. پوزخندی به ما میزدند و با تعجب میپرسیدند؛ اینترنت؟! مگر کسی اینها را در اینترنت هم میبیند؟ جلوتر رفتیم و به همت آقای میثم محمدحسنی فرمهای جدید در کار آمد و در کنار گزارش، موزیک ویدیو تولید شد. یک ویژگی خوبی که آقای حسنی دارند این است که همیشه سعی میکردند فرمهای جدیدی ارائه بدهند. این را هم قاطعانه میگویم که اولین دوربین مخفی جماعت بچههای انقلابی را ما ساختیم و خود من هم بازی کردم. این کار در یوتیوب ۲۰۰ هزار ویو خورد و الان هم هست. در کنار موزیک ویدئو، سیجی کلیپ هم بود، کمیک موشن بود، مستند بود.
حلقه وصل: میثم محمدحسنی ایده راهاندازی تلویزیون اینترنتی در حوزه بیداری اسلامی را به شما دادند و شما رفتید کمک. غیر از ایشان چه کسان دیگری در ایدهپردازی و راهاندازی نصر تیوی دخیل بودند؟
محسن اردستانی: ما حدوداً ۱۰ نفر بودیم. یادم است خانم مرضیه هاشمی بود که یک تیم به زبان انگلیسی محتوا تولید میکردند. ما در ابتدا برنامه به زبان انگلیسی داشتیم. اسم برنامه ۳۱۳ بود. الان هم این تولیدات را داریم در صفحه انگلیسی تونل زمان بارگذاری میکنیم. زبان عربی را هم از همان اول داشتیم. اصلاً نباید فارسی کار میکردیم، ولی یکذره هم محتوای فارسی تولید کردیم. بعد فرانسه، ترکی استامبولی، به زبان اردو هم تولید داشتیم.
حلقه وصل: چند نفر بودید؟
محسن اردستانی: ۱۰ تا ۱۵ نفر و کوچکترین عضو جمع نصر تیوی من بودم. هر کدام از بچههایی که در نصر بودند، الان جزو یَلهای جبهه فرهنگی انقلاب هستند. اگر آنها امروز دوباره به نصر برگردند، تحول اساسی در نصر اتفاق میافتد. دانهدانه میتوانم از آنها اسم ببرم. وحید فراهانی، سیدهاشم موسوی، آقای لاری، حمید عبداللهزاده و... بچههای دیگری را هم داشتیم. نصر گردن ما خیلی حق دارد. نصر ما را وارد این فضا کرد، اجازه اشتباه کردن داد، اجازه داد ما کار کنیم و یاد بگیریم. من خودم مدیون نصر هستم. بهخاطر اینکه آقای حسنی به من اطمینان کرد و بهعنوان نیروی جزء در سال ۹۲ به لبنان رفتم و کار ساختم و در سال ۹۳ جایزه جشنواره عمار را به خاطر این کار گرفتم.
حلقه وصل: با کشورهای مختلف به چه شکل ارتباط میگرفتید و چگونه به این کشورها میرفتید؟
محسن اردستانی: آقای غریبرضا پیش ما بود. ایشان ارتباطش خیلی خوب است. با خبرگزاریها در سوریه هماهنگ میکرد. آنها برای ما گزارش میگرفتند و میفرستادند.
حلقه وصل: یعنی با خبرنگار خود آن کشورها ارتباط میگرفتید و محتوا و خط اصلی روایت را به او میدادید و او گزارش میبست؟
محسن اردستانی: چیزی که در ذهنم هست، بله. میگفتیم در مورد این قضیه برنامه تهیه کنید. فکر کنم چهل پنجاه گزارش از کشورهای مختلف در موضوع بیداری اسلامی تهیه شده باشد.
حلقه وصل: سال ۹۰ چه شد که سراغ کارهای فارسی رفتید؟
محسن اردستانی: آقای حسنی بسیار آدم خوشفکر و خوشایدهای هستند. ما همیشه دوست داشتیم در فرم، کار جدیدی بکنیم. مثلاً آن زمان که مدافعان حرم داغ بود، مستند «ملازمان حرم» خیلی دیده شد. من خودم دوبله عربی ملازمان حرم را دیدم. شهید ابوعیسی لبنانی را من و وحید فراهانی ساختیم. تنها تجربه مشترک ما دو تا بود. من یک روز تصویربردار وحید بودم. وحید هم لطف کرد و یک روز تصویربردار من بود. این در لبنان خیلی بازخورد داشت. این مستند خیلی تاثیر گذاشت. هنوز هم این تاثیر را باورم نمیشود. تولیدات فارسی ما هم زیرنویس انگلیسی داشت. کلیپهای صوتی آقا را هم تصویری میکردیم. این فرم را هم یواشیواش شبکههای تلویزیونی از ما یاد میگرفتند. ما به شبکههای دیگر هم کار میدادیم و لطف میکردند و پخش میکردند.
حلقه وصل: نصرتیوی چطور توانست خود را جا بیندازد و دیده شود؟
محسن اردستانی: نصر همیشه به تولیدات کوتاه و با کیفیت معروف بوده. زمانی مجموعه تلویزیونی ملازمان حرم خیلی گرفت، یک زمان ویدیوهایی که برای خوانندههای مختلف میزدیم گرفت، زمانی کلیپ حضرت آقا در بهشت زهرا، یک زمان سیجیهایی که تولید میشد، یک زمان دوربین مخفیهایمان. هر زمان سعی کردیم با یک فرم جدیدی جلو بیاییم. بالا و پایین و نوسان همیشه بوده، اما با این تولیدات نصر جا افتاد. به نظرم موزیک ویدئو، دوربین مخفی، سیجیها و ملازمان حرم، خیلی در شناخته شدن نصر اثر داشت. اینها ایدههای آقای حسنی بود. تولیدات خیلی خوبی داشتیم. در متروی تهران تلویزیونهای قدیمی طراحی کردیم. الان هم الحمدالله سایتمان چند ماه دیگر دوباره دارد سر جایش برمیگردد. بازدیدهای ایرانی ما دارد کم میشود و بازدیدهای خارجیمان زیاد میشود؛ یعنی داریم مخاطب خارجی جذب میکنیم و به نظر من مخاطب هنوز تشنه است.
حلقه وصل: نصرتیوی از اول برای جلبتوجه مخاطب خارجی به بیداری اسلامی تأسیس شد؟
محسن اردستانی: بله.
حلقه وصل: چه قشری و از چه کشورهایی مخاطب هدف شما هستند؟
محسن اردستانی: اول کشورهای انگلیسی زبان و عرب زبان بود. خانم هاشمی یک تیم انگلیسی داشت و یک تیم عربی هم بود. زمانی هم ترکی استامبولی کار کردیم که خیلی بیشتر دیده شد. یادم است این ویدئوها در یوتیوب چهارصد پانصد هزار بازدید میخورد و خود من باور نمیکردم. بچههای ترکیه با ما همکاری میکردند و با توجه به اتفاقات روز کلیپ تولید میکردیم و دیده میشدیم و این عجیب بود. خودم باورم نمیشد. ما چقدر برای افغانستانیها کار کردیم، برای آذربایجان، چقدر به زبان چینی کار کردیم. ما این همه شبکه تلویزیونی فارسی زبان ضد ایران و اسلام داریم، اما سوالم این است ما چند تا کار به زبان عبری داریم تولید میکنیم؟ اصلاً داریم؟! میدانم داریم، ولی خیلی کم. آدم باید چهار تا زبان بلد باشد؛ زبان مادری، زبان علم که میشود انگلیسی، زبان دین که میشود عربی، زبان دشمن که میشود عبری. ما چه تولیدی کردیم! ابتداییترین کار این است که تولیدات خودمان را زیرنویس کنیم که بیشتر مواقع این را هم نکردیم.
حلقه وصل: کارهایی که به زبان عبری زیرنویس میشد کار خودتان بود؟
محسن اردستانی: خودمان چند کار کوتاه کردیم. آقا فرموده بودند تلآویو و حیفا را نابود میکنیم. چند تا کار دادیم در این زمینه زیرنویس عبری کردند. واقعاً دوست دارم این اتفاق بیفتد. ما باید حداقل این همه محتوا را به زبان عبری تبدیل کنیم.
حلقه وصل: از کدام کشور بیشتر مخاطب دارید؟
محسن اردستانی: من آمار ندارم. بهعنوان یک مخاطب و یکی از نیروهای نصر فکر کنم بیشتر از ترکیه مخاطب داشتیم. بعد هم مخاطب انگلیسی و عربی.
حلقه وصل: چه بازخوردی از کارها میگرفتید؟
محسن اردستانی: بازخوردها به ما میرسید. خودم در فیسبوک و یوتیوب میدیدم که چه کامنتهایی میگذارند و چه تشکرهایی میکنند. من مستندسازم و بعضی وقتها در حوزه مدافعان حرم کار ساختم، بازخورد کارهای خودم به خودم کم میرسید یا دیر میرسید یا نمیرسد.
حلقه وصل: آمار مشخصی از میزان تولیدات نصر تیوی وجود دارد؟
محسن اردستانی: آمار دقیقی وجود ندارد. ما حدوداً ماهی ۲۰ تا ۲۵ کار تولید میکنیم. این تولیدات در حوزه مستند، کلیپهای کوتاه، کلیپهای بلند، خبر و گزارش هست.
حلقه وصل: تعاملتان با تلویزیون چطور است؟
محسن اردستانی: بهصورت ماهانه یا دو ماه یکبار همه کارهایمان را برای صداوسیما میفرستادیم. آنها به فراخور کار ممیزیهایی دارند و در برخی کارها هم ندارند. دوست داشته باشند پخش میکنند و نداشته باشند پخش نمیکنند.
حلقه وصل: فکر کنم در اوایل کار، تعاملتان با تلویزیون خوب بود؟
محسن اردستانی: نه. اوایل سال ۹۱ سازمان صداوسیما از ما شکایت کرد و گفت شما اجازه فعالیت ندارید. اتفاقات آن روز در اینترنت هست. ما گفتیم داریم برای انقلاب کار میکنیم و تلویزیون اینترنتی است. آن موقع مجوز اینترنتی نبود و ما کاری نمیتوانستیم بکنیم. بعداً موضوع حل و فصل شد.
حلقه وصل: در شروع کار، نصر تیوی پرتلاش و پرکار و پرهیاهو کار میکرد، ولی مدتی بعد افول کرد. علت این امر از نگاه شما چه بود؟
محسن اردستانی: تصور من همیشه این است که اول مستندسازم و بعد کارهای دیگری میکنم. کارگردانهای بزرگ هم در کارشان نوسان است و در کارنامه خود یک قله دارند. حرکتشان همیشه سینوسی است. شما ابراهیم حاتمیکیا را در نظر بگیرید. من حتماً کارهای اخیر ایشان را نسبت به فیلمهای اواسط کارش بیشتر دوست دارم. کارهای ابتدایی ایشان را هم خیلی دوست دارم. این حالت سینوسی در کارهای ایشان هم هست. همه آدمها همین هستند. ما هم همیشه تولید داریم و تولیدمان کم نیست. یکی از کلیپها پخش میشود و دیده میشود و ممکن است یکیش دیده نشود. برخی تولیدات را تصور میکردم که میترکاند، اما دیده نمیشد و با خود میگفتم احتمالاً نیت من خراب بوده. بعد کلیپی که حتی فکرش را هم نمیکردم، خیلی دیده میشد. این نوسان برای همه است. انشاءالله دوباره برگردیم به آن روزهای خوب. علت فراز و فرودها را من خیلی سربسته گفتم.
حلقه وصل: الان وضعیت در نصر تیوی چگونه است؟
محسن اردستانی: راهبرد ما در سال جاری، تقویت رسانه جبهه مقاومت است. بیشتر سعی میکنیم روی بحث عراق و لبنان تمرکز کنیم. از افرادی که بهصورت میدانی در این کشورها حضور داشتند، داریم مصاحبه میگیریم. چند تا مصاحبه هم از کشور لبنان داریم و هم از عراق. عراق اوضاعش خیلی بههمریخته است و یک ذره ارتباط گرفتن سخت شده. من فکر میکنم باید بیشتر روی عراق تمرکز کنیم.
حلقه وصل: بهعنوان سوال پایانی، نصر تیوی با انتقاداتی هم روبهروست که از اهم آنها میتوان به نگاه ویژه داشتن به آن اشاره کرد، اینکه پول زیادی به آن میدهند و نصر تیوی وارد حوزه روشنفکری شده است و... نظر شما در رابطه با این انتقادات چیست؟
محسن اردستانی: عموماً لوکوموتیوی را که حرکت کند، سنگ میزنند. جریان بچههای انقلابی که الان وارد فضای موزیکیطور شدند، ۱۰ سال پیش نبود. املای نانوشته غلط ندارد. من رشته تحصیلیام علوم قرآن است. به نظرم دوربین مخفی با مباحث اعتقادی ما مشکل دارد. باید بیاییم در مورد این مسئله بحث کنیم، اما این بحثها جایی نشده است. اوایل که دوربین مخفی تولید میکردیم، بهشدت از آن انتقاد میشد. سعی کردیم کار جدید کنیم. اشتباه هم ممکن است در آن باشد. جبهه فرهنگی انقلاب امروز حتماً نسبت به ۱۰ سال گذشته پیشرفتهای زیادی داشته. از موسیقی و موزیک ویدیو هم استفاده میشود. تحول عجیبی ایجاد شده، جاهای مختلفی تولد و رشد کردند؛ اوج هست، افق هست، روایت فتح و خانه مستند هست، در شبکه مستند فردی است که از ما حزباللهیتر است، در شبکه سه و شبکه پنج وضعیت همین است. نسبت به ۱۰ سال پیش خیلی پیشرفت کردیم. البته هیچ وقت نباید قانع باشیم. چون راه نرفته و کار انجام نداده، خیلی داریم. مادربزرگ من مادر شهید هستند و همیشه به ما میگویند؛ «بگویید برای انقلاب چه کردید، نه اینکه انقلاب برای ما چه کرده است». این خیلی مهمتر است. من همیشه نبود مرتضی آوینی را حس میکنم. در جبهه فرهنگی انقلاب کسی به ما نمیگوید اولویت الان چیست؛ باید پدری بیاید و بگوید؛ عزیزم! تو مستندسازی، ما الان در حوزه مثلاً آمریکا ضعف داریم و برای دیگری اولویت دیگری تعیین کند. الان یک دفعه میبینیم دو تا مستندساز دارند روی یک موضوع کار میکنند و با هم موازیکاری دارند.
ما هنوز جبهه نشدیم و از جبهه شدن فاصله داریم. البته به نظرم پروسه ۱۰ ساله برای جبهه شدن کم است. باید جلوتر برویم. الان چیزی که مشخص است، چنین برنامهای نداریم که حس کنیم اگر فلانی این کار را انجام میدهد، دیگر ما موازی با آن انجام ندهیم. مرتضی آوینی در هشت سال دفاع مقدس همین کار را میکرد. میگفت آقای فلانی برو فلان عملیات را بگیر و... این نگاه کلان باید به وجود بیاید. وقتی که این نگاه نیست، فکر میکنم همینی که میبینید میشود؛ یعنی آتش به اختیار. ما باید کار کنیم. من خودم مقلد حضرت آقا هستم. قبول دارم معیار، ایشان هستند. بعضی مواقع از صحبتهای ایشان برداشتهای متفاوتی میشود. به نظر من وقتی اختلافِ خیلی شدیدی پیش میآید، ایشان باید حرف آخر را بزنند. در آن جلسه معروفی که حضرت آقا با فعالان جبهه فرهنگی انقلاب داشتند، فرمودند: جذب قشر خاکستری، ولو سیاه و نزدیک به سیاه. من ممکن است اشتباه کنم، ولی حداقل وسط میدان اشتباه کردم و سوالم این است تو که کنار بودی چرا به من میگویی؟! بگذار وسط میدان پایم بخورد جایی و زمین بنشینم، نه اینکه آن پشت بایستم و بگویم نگاه کن. معمولاً آدمهایی که تولید میکنند، کمتر انتقاد میکنند.
این نکته خیلی جالب است. چون به مرور منصف میشوند. دستشان در تولید هست و میدانند تولید چقدر سخت است. هیچ کاری ساده نیست. نگاه سادهانگارانه غلط است. باید خودمان وسط میدان باشیم تا بدانیم چقدر کار سخت است. خودم یادم است وقتی فیلمهای صداوسیما را میدیدم اینقدر حرص میخوردم که معدهام درد میگرفت. مادرم میگفت چرا اینجوری میکنی؟! بعد که خودم به عرصه تولید آمدم، دیدم تولید چقدر سخت و پیچیده است. واقعاً هم کار فرهنگی خیلی پیچیده است. معتقدم حرف آخر در عرصه فرهنگ را باید آقا بزنند، شاقول باید ایشان باشند، منتها ما دوست داریم مرتضی آوینی هم باشد تا یک وقت سرش غر بزنیم، یک وقت پیشش گریه کنیم، یک وقت سرمان دست بکشد، یک وقت دعوایمان کند که این چهکاری بود کردید، بگوید اشتباه کردید. ما به یک آدم اینطوری نیاز داریم. البته شاید به قول آقای جلیلی، آوینی هست و هنوز ما او را نمیشناسیم. در ابتدا کسی آوینی را هم نمیشناخت. الان هم یکسری آدمهایی هستند که به لطف و نفسشان ما انرژی میگیریم و کار میکنیم. کسانی مثل محمدجعفر حسینی. ایشان در کار جبهه فرهنگی انقلاب خیلی اثر داشتند. اگر به این آسیبها توجه شود میتوانیم تغییرات اساسی در وضعیت فعلی خودمان بدهیم.