حلقه وصل: هرسال وقتی به ایام میلاد با سعادت حضرت امیرالمومنین علی(ع) که به نام روز پدر نامگذاری شده نزدیک میشویم سر و کلهی این سوال اجتنابناپذیر پیدا میشود: «برای هدیه روز پدر چی بگیرم؟»
البته امسال به جهاتی وضعیت با سالهای گذشته متفاوت است و شاید از جهاتی به نفعمان باشد و از جهاتی به ضررمان. امسال نه فقط مردم کشور ما بلکه در نقاط مختلف جهان، افراد درگیر ویروس خطرناکی به نام «کرونا» شدهاند و از این جهت محدودیتهای بسیاری بر آنها تحمیل شده است. کشور ما نیز از این موضوع مستثنی نبوده و همگی باید محدودیتهای ایجاد شده برای کنترل و مهار ویروس کرونا را جدی بگیریم تا هرچه سریعتر به وضعیت عادی برگردیم.
از طرفی همانطور که گفته شد روز پدر نزدیک است و همه دوست دارند به نوعی این روز را گرامی داشته و آن را برای پدر خود خاطرهانگیز و متفاوت رقم بزنند. از همین رو، برای اینکه هم خرید هدیه روز پدر را انجام دهیم و هم در این روزهای کرونایی از منزل خارج نشویم، بهتر است از گزینه «خرید اینترنتی» استفاده نماییم و با توجه به فعالیت بسیاری از سایتهای فروش اینترنتی خرید خود را انجام دهیم.
در همین راستا، انتشارات شهید کاظمی با شعار «امسال روز پدر کتاب هدیه بدهیم»، بستههایی ویژه برای مخاطبان خود درنظر گرفته است. در این ۵ بسته پیشنهادی، متقاضیان تنها هزینه یک کتاب به علاوه یک سالنامه(که مربوط به سال ۱۳۹۹ است) را پردهت میکنند و در عوض این انتشارات اقلامی را به عنوان هدیه ارائه میکند.
در ضمن طبق اطلاعیه انتشارات شهید کاظمی ارسال موارد خریداریشده به سراسر کشور به صورت رایگان انجام میشود و نیازی به پرداخت وجه از سوی مشتریان نخواهد بود.
در ادامه به معرفی ۵ بسته پیشنهادی انتشارات شهید کاظمی برای روز پدر میپردازیم:
بستهها | محتوی بسته | مبلغ قابل پرداخت | خرید بسته |
بسته اول | یک کتاب «هفتاد و دومین غواص» + یک سالنامه «یادگار» + ۵ هدیه | ۸۵ هزار تومان | اینجا |
بسته دوم | یک کتاب «هنر اهل بیت(ع)» + یک سالنامه «یادگار» + ۵ هدیه | ۶۰ هزار تومان | اینجا |
بسته سوم | یک کتاب «خط مقدم» + یک سالنامه «یادگار» + ۵ هدیه | ۸۰ هزار تومان | اینجا |
بسته چهارم | یک کتاب «برای زین أب» + یک سالنامه «یادگار» + ۵ هدیه | ۷۵ هزار تومان | اینجا |
بسته پنجم | یک کتاب «از امالرصاص تا خانطومان » + یک سالنامه «یادگار» + ۵ هدیه | ۷۰ هزار تومان | اینجا |
اقلام هدیه شامل: دفترچه یادداشت، میثاقنامه مکتب حاج قاسم، نشانه کتاب(چوب الف)، عکس شهدا و یک کتاب است |
۵ بسته پیشنهادی انتشارات شهید کاظمی برای روز پدر
* راههای مختلف سفارش بستههای روز پدر
برای سفارش بستههای روز پدر انتشارات شهید کاظمی از راههای زیر اقدام کنید:
خرید اینترنتی: Nashreshahidkazemi.ir
مرکز پخش: ۰۲۵۳۷۸۴۰۸۴۴
پیامک: ارسال «روز پدر» به سامانه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱
* معرفی مختصر کتابها
- کتاب «هفتاد و دومین غواص»
هفتاد و دومین غواص؛ خاطرات جانباز کریم مطهری فرمانده گردان غواصی جعفر طیار
روایت کریم مطهری از دوران کودکیاش تا پیروزی انقلاب و آغاز جنگ و حضور جانانه و عاشقانه در همجواری نیمه گمشدهاش علی چیتسازیان تا رزمهای آبیاز شامگاه چهارم دی ماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی کربلای چهار
نویسنده در این باره میگوید: مطهری را از سالهای آغاز تاسیس اطلاعات و عملیات در قصرشیرین دیده بودم. از سال های میانی جنگ مطهری به پیشنهاد علی چیت سازیان گردان غواصی لشگر را تاسیس کرد؛ و من سخت تشنه شنیدن روایت مطهری از رزم عاشورایی کربلای ۴ بودم. همان شبی که او و ۷۱ غواص را از جمع گردان ۱۷۵ نفری اش، داخل آب برد و خودش جلوتر از بقیه سینه اروند را شکافت و به ساحل دشمن رسید. تا جایی که حنجره اش با گلوله دشمن شکافته شد.
گزیده متن:
کریم مطهری گفت: «وقتی میخواستیم داخل آب برویم، علی آقا لب نیزارها گفت: کریم اگه به گرداب برخوردی، آب وحشی اروند رود را به فاطمه زهرا قسم بده.
سال ۱۳۹۷بر آن شدم که حدیث ناگفته علمدار رشید و فرمانده زخمدار گردان غواصی جعفر طیار را کامل بشنوم و برای نسلهایی که نمیبینم، به امانت بگذارم.
قطعا این اثر متقن ترین و کامل ترین روایتی است که از عملیات کربلای چهار به رشته تحریر در آمده و می تواند پاسخ خیلی شبهات و همچنین ناگفته هایی از این عملیات باشد.
- کتاب «هنر اهل بیت(ع)»
سیری در باورهای رزمندگان دفاع مقدس
روشنگری ستم ها و تحریف های ناروایی است که ناباورانه نسبت به جنگ و رزمندگان روا می گردد. این مجموعه تلاشی است تا به دور از افراط و تفریط و پرهیز از هرگونه تصرف و تحریف به تبیین ماهیت و محتوای فکری و اعتقادی رزمندگان در طول جنگ تحمیلی بپردازد.
سیدحسن منتظرین که خود از جانبازان دفاع مقدس می باشد در این کتاب با بیان مطالب موثق و حقایق آن دوران، محتوای جنگ را به خواننده می شناساند. از جمله آثار این نویسنده میتوان به نهال های برومند، تلخ و شیرین از اسارت و... اشاره کرد.
گزیده متن:
این خصلت و ویژگی بارز شهدا بود که کلام خدا و اهل بیت علیهمالسلام را با دل و جان باور کرده بودند. از این رو در مواجهه با آن به طاعت و عمل روی میآوردند.
صداقت آنان ایجاب میکرد تا از ظاهرسازی و تقدسمآبی فاصله بگیرند و به محتوا و عمل بیندیشند. آنها سعی میکردند آلودهشدن به دنیا را به حداقل برسانند
تا هنگام امتحان در شبهای عملیات آماده و سبکبار باشند و به راحتی بتوانند از آن جدا شوند.
- کتاب «خط مقدم»
خط مقدم؛ برشی از میانه زندگی دانشمند برجسته و پارسای بی ادعا، سردار شهید حسن طهرانی مقدم
پس از صدور فرمان تاريخ امام (ره) مبني بر تشكيل نيروهاي سه گانه سپاه پاسداران، شهيد مقدم در سال 1364 به سِمت فرماندهي موشكي نيروي هوايي سپاه منصوب شد. این کتاب روایتی از سال های 63-65 را بدون رویا پردازی نویسنده شامل می شود.
سردار حسن طهرانيمقدم تا روز آخر عمر نيز به عنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیر بنایی مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بود و در پادگان اميرالمومنين علیه السلام شهرستان ملارد در حالي که براي آزمايش موشكي، آماده ميشد، بر اثر انفجار زاغه مهمات، به ياران شهيدش(احمد كاظمي، حسن شفيع زاده، حسن غازي و...) پیوست.
گزیده متن
جلسه با محسن رضایی با حضور حسن آقا و حاجی زاده و سیدمجید و سیدمهدی و سیوندیان و چند نفر دیگر، فردای همان روز تشکیل شد. آقا محسن چند بار سئوال خود را تکرار کرد.
ـ شما مطمئنین که خودتون می تونین موشکو پرتاب کنین؟
و هربار حسن آقا مطمئن تر از بار قبل پاسخ مثبت داد.
ـ به نظر من که حتی اگه شما بتونین موشک ها رو شلیک کنین بازم امید زیادی نیست. چرا که لیبیایی ها با این روندی که دارن ادامه می دن بعیده که دیگه به ما موشک بدن. چند تا از قبلی ها مونده؟
ـ کمتر از 10 تا.
آقا محسن باشوخی ادامه داد:
ـ مقدم! این بچه هایی که دور خودت جمع کردی از بهترین بچه های جنگن. من الان فرمانده گردان نیاز دارم. فرمانده تیپ نیاز دارم. اینا رو ولشون کن بیان!
حسن آقا خنده ای کرد.
ـ این چه حرفیه آقا محسن؟ یعنی الان از یه فرمانده گردان کمتر دارن به جنگ خدمت می کنن؟ نه ما هرطور شده نمی ذاریم کار موشکی بخوابه...
- کتاب «برای زین أب»
برای زین أب؛ خاطرات زندگی شهید مدافع حرم محمد بلباسی، از کودکی تا شهادت
در منطقه خان طومان سوریه حین مبارزه با تروریستهای تکفیری داعش به همراه دیگر همرزمانش به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش هنوز به وطن بازنگشته است.
محسن بهاری رزمنده مدافع حرم که در حماسه خان طومان حضور داشت، نحوه شهادت شهید بلباسی را اینگونه روایت میکند:
شهید کابلی با اصابت خمپاره به شهادت رسید. شهید بلباسی که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد. وقتی پیکر کابلی را روی ماشین گذاشتند، با قناسه هر دو را از پشت زدند.
در قسمتی از وصیتنامه شهید نسبت به فرزندان آمده که :
آخرت خود را به دنیای فانی نفروشید،کمک به مستمندان و محرومین را فراموش نکنید، در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حضور فعال داشته باشید، گوش به فرمان ولی فقیه زمان خود باشید، ادامه دهنده راه شهدا باشید.
این شهید بزرگ شدن سه فرزند خود را دید اما فرزند چهارم زینب بعد از شهادتش دیده به جهان گشود.
گزیده کتاب
«بعضی شب ها در حیاطِ روبه روی حرم می نشستیم و با هم درس های کلاس اخلاق را مباحثه می کردیم. به من می گفت: «از امام چیزهای دنیایی نخواه! کم هم نخواه! بگو آقاجان، معرفت خودِت رو به من بده»!
آن قدر دوستش داشتم که هر چه می گفت، برایم حجت بود. چشمانم را بستم و همین ها را تکرار کردم. یک دفعه یاد چیزی افتادم و گفتم:
«راستی محمد! همه از این جا برای خودشون کفن خریدن. ما هم بگیریم و بیاریم حرم برای طواف»!
طفره رفت و گفت: «ای بابا! بالاخره وقتی مُردیم، یه کفن پیدا میشه ما رو بذارن توش».
اصرار کردم که این کاررا بکنیم. غمی روی صورتش نشست. چشمانش را از من گرفت و به حرم دوخت. گفت: «دو تا کفن ببریم، پیش یه بی کفن؟!»
- کتاب «از امالرصاص تا خانطومان »
روایت خاطراتی از شهدای ۸ سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم خان طومان
شرح خاطرات دفاع مقدس از جمله عملیات کربلای چهار در ام الرصاص وحماسه خان طومان در کشورسوریه برای مقابله با تروریست های تکفیری که به دست شیرمردان مازندرانی رقم خورده است. نویسنده سعی کرده تمام وقایع خان طومان را به رشته تحریر در آورد. متن مکالمات بی سیمی و عکس های شهدا نیز پایان کتاب به ضمیمه آورده شده است.
از جمله آثار نویسنده میتوان به شهید عزیز، عهد کمیل، هفت روز دیگر و... اشاره کرد.
گزیده متن
هر لحظه، انتظار می کشیدم که تیری جایی از بدنم را بشکافد، اما انگار هیچ تیری بی هدف به کسی برخورد نمی کرد؛ مثل برگ درختی که بدون اراده حق، بر زمین نمی افتد.
ستون ما در حال پیشروی بود. از ام الرصاص به سمت ام البابی در حرکت بودیم. رگبارهای دشمن لحظه ای متوقف نمی شد. ستون شهدا در کنار ما روی زمین افتاده بودند. آن هایی که زخمی شده بودند، به ما روحیه و قوت قلب می دادند. فریاد می زدند: «بروید جلو! برید کمک کنید به امام زمان! بروید اون هارو به درک واصل کنید!»
کمی که جلوتر رفتیم متوجه شدیم دشمن ما را محاصره کرده است!...