حلقه وصل - سلیمان محمد عبدالحمید خاطر، جوان دلاور سرزمین سینای مصر نمونهای از جوانان انقلابی مبارز علیه حاکمان جور در دنیاست که ظلم فرعونیان زمان را تاب نیاورد و در راه آرمانهای خود، آزادی مظلومان جهان و دفاع از مرزهای اسلام به شهادت رسید.
به مناسبت 17 دیماه، 29مین سالگرد شهادت این جوان انقلابی مصری در ادامه به شرح زندگی و نحوه شهادت وی میپردازیم:
زندگی سلیمان خاطر
سلیمان محمد، پس از دو دختر و دو پسر آخرین فرزند خانواده خاطر بود که در سال ۱۹۶۱ در روستای اکیاد از توابع استان الشرقیه مصر به دنیا آمد.
۹ سال بیشتر نداشت که شاهد بود در حمله وحشيانه رژیم صهیونیستی به وسیله هواپیماهای فانتوم آمریکا در ۲ آوريل ۱۹۷۱ به دبستان ابتدايى بحرالبقر در استان شرقی مصر، مدرسه ويران شد و ۵۰ دانشآموز كشته و صدها تن زخمى شدند.
دوران کودکی و نوجوانی سلیمان با خاطرات حملات رژیم صهیونیستی، بمباران مدارس و مشاهده جنایات متعدد گذشت.
سلیمان محمد در جوانی داوطلبانه به خدمت سربازی اعزام شده و در منطقه «راس برجه» در جنوب شبهجزیره سینا به عنوان سرباز ارتش در مرز مشغول محافظت از مرز مصر گردید، در ماههای آخر سربازی بود که مسیر زندگی وی دگرکون شد.
۱۴ مهر ماه ۱۳۶۴ هنگام غروب آفتاب، متوجه حضور ۱۲ نفر اسرائیلی گردید که در حال نزدیک شدن به محل نگهبانی او بودند، محلی که سلیمان خاطر در آن نگهبانی میداد یک منطقه نظامی بود که مهمات و سلاحهای خاص در آن نگهداری میشد و از حساسیت ویژهای برخوردار بود و به همین خاطر ورود تمام افراد بیگانه به آن ممنوع بود.
سلیمان با مشاهده گروه ۱۲ نفره به آنها هشدار داد و حتی به زبان انگلیسی به آنها گفت: ایست! عبور ممنوع!
اما گروه اسرائیلی به هشدارهای او بیتوجهی کرده و یکی از زنان همراهشان را برای فریب به نزد سلیمانمی فرستند، ولی او فریب نیرنگ دشمن صهیونیست را نمیخورد.
سلیمان خاطر با تیراندازی به متجاوزان اسرائیلی در منطقه شرمالشیخ واقع در سواحل شبه جزیره سینا هفت نفر از آنان را کشته و به وسیله دولت مصر دستگیر میشود.
جریان محاکمه شهید سلیمان خاطر
دادگاه محاکمه سلیمان خاطر به دلیل وضعیت سیاسی آن دوره یعنی پس از امضای معاهده کمپ دیوید و ترور انورسادات و تضادهای میان جهان اسلام و صهیونیسم به یکی از جنجالیترین دادگاههای دهه هشتاد میلادی تبدیل شد.
هنگامی که بازپرس دادگاه نظامی از شهید سلیمان خاطر شرح حادثه را پرسید، وی توضیح داد که روی نقطه مرتفعی ایستاده بود که گروه اسرائیلی در حال نزدیکشدن به او بودند، چون منطقه مورد نظر منطقهای ممنوعه بوده به همین خاطر ورود تمام افراد بیگانه و حتی غیرنظامیان مصری به آن ممنوع بود، چه برسد به دشمن صهیونیستی.
سلیمان توضیح داد که به آنها هشدار داده کــه جلوتر نیایند، اینجا یک منطقه نظامی و ممنوعه است ولی گروه اسرائیلی بدون توجه به اخطارهای او سعی داشتند وی را فریب بدهند.
گفتنی است که زمان وقوع اتفاق هوا تاریک بود و تعداد و یا چهره متجاوزان مشخص نبود.
بازپرس پرسید: «آیا از سالم بودن سلاحت اطمینان داشتی؟»
سلیمان گفت: بله، برای اینکه هر سربازی سلاح خود را دوست دارد مانند آن است که وطن خود را دوست داشته است و سربازی که سلاحش را حمل میکند مانند این است که پارهای از وطنش را حمل میکند، پس باید از آن مراقبت کند.
بازپرس پرسید: چرا اقدام به تیراندازي هوایي نکردي؟ چگونه به آنها هشدار دادی؟
سلیمان جواب داد: «من بارها به آنها هشدار دادم ، آنها لباس شنا به تن داشتند و یکي از زنها با برهنه شدن ميخواست مرا فریب دهد، منطقه هم منطقهای نظامی بود و تأکید کرده بودند که هیچ فردی چه مصری و چه خارجی حق ورود به آن را ندارد، به همین خاطر ناچار شدم که شلیک کنم.»
با وجود اینکه گروهی از نشریات مصری سعی داشتند که سلیمانخاطر را دیوانه معرفی کنند، اما سلیمان همچنان بر محافظت خود از خاک کشورش در مقابل اسرائیلیها اصرار داشت به گونهای که در دادگاه فریاد زد: «من از مرگ هیچ هراسی ندارم، چرا که قضا و قدر الهی است، من از آن هراس دارم که حکمی کــه در مورد من صادر شــود آثار منفی بر همرزمانم بگذارد و آنها را هراسان کند و وطندوستی را در آنها بکشد.»
حکم دادگاه محاکمه سلیمان خاطر
سلیمان خاطر در جلسه دادگاه خود عنوان کرد که در کمال سلامت عقل و روان این کار را کرده است، رسانههای غربی سعی کردند با ایجاد جنگ رسانهای خواستار حکم اعدام برای او شوند و میگفتند که او توریستهای بیگناه را کشته است.
دادگاه نظامی مصر پس از محاکمه در ۲۸ دسامبر ۱۹۸۵ او را به زندان با اعمال شاقه محکوم کرد و به زندان نظامی شهر نصر در نزدیکی قاهره فرستاد.
خودکشی ساختگی
قبل از اینکه صدور حکم در باره او اجرا شود وی را به بهانه درمان بیماری شیستوزومیازیس (یکی از شایعترین بیماریهای انگلی در جهان که در ۷۶ کشور جهان شایع است) به بیمارستان زندان انتقال دادند.
در نهمین روز محکومیتش و دقیقا در هفتم ژانویه سال ۱۹۸۶ رادیو سراسری مصر و روزنامههای وقت از خودکشی سلیمان خاطر خبردادند در حالی که این خودکشی همچنان برای مردم مصر مرموز به نظر می رسید.
روزنامهها بنا به گزارش پزشکی قانونی نوشتند که سلیمان خاطر با استفاده از پارچههای ملحفهاش خودش را حلقآویز کرده، اما پذیرفتن این مسئله هم برای مردم و هم خانواده سلیمان خاطر عجیب و باور نکردنی بود، برادر وی اظهار داشت کــه من از ایمان و مذهبی بودن سلیمان اطمینان دارم، او هیچوقت حاضر به خودکشی نبوده است.
با اعلام برخی شاهدان مبنی بر مشاهده آثار کبودی و جراحت روی ساق پای سلیمان و مرگ مشکوک وی، خانواده سلیمان خواستار کالبد شکافی جسد فرزندشان شدند، هر چه بیشتر میگذشت بر احتمال قتل و شهادت وی بیشتر افزوده میشد.
بعدها فاش شد که در ۱۲ دی ماه یک خبرنگارنمای صهیونیست در جریان تهیه گزارش و فیلم با دوربین خود به سلیمان خاطر در زندان حمله کرده است و سلیمان خاطر دچار ضربه مغزی شده است تا اینکه در ۱۷ دی ماه سال ۶۴ مصادف با ۷ ژانویه ۱۹۸۶ به شهادت رسید.
اعتراضات به قتل سلیمان خاطر
دانشجویان معترض به اعلام خودکشی سلیمان خاطر در دانشگاههای «قاهره»، «عین شمس» و «الازهر» و همچنین دانشآموزان دبیرستانها در مصر شروع به تظاهرات کردند، این تظاهرات و اعتراضها باعث شد تا دولت مصر سعی کند سریع غائله را ختم کند و دستور دفن جنازه را بدون بررسی و کالبد شکافی داد، و این عمل دولت وقت مصر سندی شد بر شهادت و قتل شهید سلیمان محمد خاطر.
مادر سلیمان در مورد شهادت پسرش گفت: «پسرم کشته شــد تا آمریکا و اسرائیل راضی شــوند.»
دانشجویان معترض علیه اسرائیل شعار میدادند و خواهان جنگ با اسرائیل بودند.
دانشجويان مصري شعار ميدادند: «الصهيوني ده غدار المعقول المعقول إن سليمان مات مقتول سليمان خاطر قالها في سينا قال مطالبنا وقال أمانينا سليمان خاطر يا شرقاوي دمک فينا هيفضل راوي سليمان خاطر قالها قوية الرصاص حل قضية»
تشییع جنازه سلیمان خاطر، ارکان دیکتاتوری حسنی مبارک را به لرزه درآورد و تظاهراتهای پیدرپی، نیروهای نظامی را وادار به اعمال خشونت کرد.(+)
شهید سلیمان خاطر و جمهوری اسلامی ایران
شهید سرافراز سلیمان خاطر در دفاع از خاک میهنش و در ضدیت با پیمان ننگین کمپ دیوید دست به کاری زد که از نگاه آمریکا جنایتکار و اســرائیل غاصب عمل تروریستی بود ولی دولت جمهوری اسلامی ایران به حمایت از اقدام او پرداخت.
نامگذاری خیابانی در تهران به نام سلیمان خاطر
جمهوری اسلامی ایران در حمایت از شهید سلیمان خاطر، خیابان امیر اتابک سابق در تهران را که یکی از خیابانهای منشعب از خیابان شهید مطهری است را به نام شهید ســلیمان خاطر نامگذاری کرد.
تمبر یادبود سلیمان خاطر
جمهوری اسلامی ایران، تمبر یادبودی برای وی چاپ کرد تا به این ترتیب یاد و خاطره مرزبان اسلام شهید سلیمان محمد خاطر را زنده نگه دارد و به مقام شامخ او ادای احترام نماید.
سلیمان خاطر شهید شاخص در جمهوری اسلامی ایران
در ادامه ادای احترام جمهوری اسلامی ایران به این مرزبان شهید اسلام سلیمان محمد خاطر از سوی مسئولان ایرانی به عنوان شهید شاخص بینالملل معرفی شد.(+)
یادواره شهید سلیمان خاطر در تهران
برای اولین بار در ایران اسلامی در حاشیه کنفرانس جهانی شهدای جهان اسلام و به همت دبیرخانه کنگره بینالمللی شهدای اسلام در دانشکده الهیات دانشگاه تهران با حضور دانشجویان و فرهیختگان و علاقه مندان این شهید بیداری اسلامی مراسم بزرگداشتی برگزار شد.(+)
پس از برگزاری این یادواره ،فعالان مصری فیس بوک از پوستر مراسم پاسداشت شهید سلیمان خاطر و انتشار تصاویر خیابان این شهید در تهران استقبال کرده و از ایرانیهایی که یاد این شهید را گرامی میدارند تقدیر و تشکر کرده، پوستر مراسم و عکس تابلو خیابان شهید سلیمان خاطر در ایران بارها به اشتراک گذارده شد.(+)
مستند، گرگ و میش صحرای سینا
مستند نیمه بلند «گرگ و میش صحرای سینا» با محوریت شهید سلیمان خاطر که به عنوان یکی از شهدای شاخص در ایران معرفی شده بود ساخته شده است.
فیلم «گرگ و میش صحرای سینا» فیلمی ۳۵ دقیقهای است درباره شهید سلیمان خاطر که به کارگردانی فرود عوضپور و تهیهکنندگی پژمان لشگریپور است .
تهیه کننده این اثر با طرح این مسئله که تولید این فیلم تا پایان ماه جاری و مقارن با هفته وحدت به انتها میرسد، این اثر را به برادران و خواهران اهل سنت خود تقدیم کرد.
لشکری پور در مورد سختیهای ساخت این فیلم عنوان کرد که از شهید سلیمان خاطر تنها یک عکس در اختیار ما بود و باید به قدری اطلاعات جمع میکردیم که بتوانیم یک فیلم ۳۵ دقیقه ای بسازیم که در این فیلم هم از گفتوگو با افراد مختلف و از گفتوگو با پدر و مادر این شهید و جلسه محاکمه سلمیان خاطر استفاده شده است که یکی از دلایل طولانی شدن زمان ساخت این اثر تاکید بر تهیه فیلم جلسات محاکمه سلیمان خاطر عنوان شده است.
مستند «گرگ و میش صحرای سینا» میتواند نشان دهد که چگونه رژیم صهیونیستی بر دولت مصر فشار بیاورد تا با افسر ارتشش که از مرزهای مصر دفاع کرده اینگونه برخورد کند.(+)
روایت یک خبرنگار مصری از خیابان سلیمان خاطر تهران
إسراء احمد فؤاد خبرنگار مصری در بازگشت به مصر در گزارشی خاطرات جالب خود را روایت کرده و تصاویری از نمادهای مصری در تهران را در روزنامه الیوم السابع به چاپ میرساند.
این روزنامه نگار زن مصری یافتههای خود از سفر به تهران و مردم ایران را اینگونه تحریر می کند:
" خیابان شهید سلیمان خاطر "تابلویی است که بر بالای یکی از خیابانهای تهران پایتخت ایران دیدم و توجه مرا به خود جلب کرد.
قبل از سفرم به تهران فکر می کردم خیابان خالد اسلامبولی تنها خیابان در تهران است که به نام یک مصری نامگذاری شده است. اما آنچه تعجب مرا بار دیگر برانگیخت اینکه ایرانی ها به "سلیمان خاطر " به چشم یک قهرمان ملی می نگرند.
هنگامی که با خودرو به خیابان سلیمان خاطر رسیدیم دوست ایرانیام به تابلویی اشاره کرد که بر بالای خیابان نصب شده بود. بر روی تابلو به فارسی نوشته شده بود "خیابان شهید سلیمان خاطر".
از خودرو پیاده شدیم و در این خیابان شروع به قدم زدن کردم. احساس کردم برایم آشنا است و خیابان سلیمان خاطری مرا از سرگردانی در خیابانهای بزرگ تهران نجات داد.
خیابان سلیمان خاطر در تهران سرسبز و پر است از درختان بلند و کوچک و همچنین منازل زیبا و اماکن اداری.
تلاش کردم بیشتر در این خیابان راه بروم. تصمیم گرفتم وارد یکی از فروشگاه های داخل این خیابان شوم و از صاحب فروشگاه سوالاتی بکنم. وارد یک فروشگاه لباس شدیم . صاحب فروشگاه که نامش قائم بود به استقبال ما آمد. به او گفتم که من مصری هستم . او هم به من گفت سلیمان خاطر هم یک سرباز مصری است.
گشتن من در خیابان سلیمان خاطر و شهید خالد اسلامبولی موضوع مهمی را برای من روشن کرد و آن اینکه ایرانیها ، مردم مصر را واقعا دوست دارند. در چشمان آنها شوق دیدار مصریها را دیدم.
وقتی به آنها میویی که مصری هستی با لبخند حاکی از رضایت در چهرهشان مواجه میشوی و در پاسخ به تو به عربی میگویند "تفضل ، اهلا و سهلا " (بفرمایید.. خوش آمدی). (+)
سلیمان محمد خاطر نمونهای از جوانان انقلابی است که از حکومت ظالمان بر سرزمین خویش ناخشنودند، وی سرمشق جوانان بیداردلی است که در سراسر دنیا به مبارزه با حاکمان فاسد برخاسته و برای براندازی جور و ستم جان خویش را نیز تسلیم میکنند.
برخی منابع:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=۲۶۷۹۱۱
http://www.irdc.ir/fa/calendar/۲۳۵/default.aspx
http://asset۱.sourehcinema.ir/?p=۴۱۹۳۶
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/۴۵۰۸۱۷
http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/۲۰۱۴/۰۳/۰۴/%D۸%A۷%D۸%B۹%D۸%AA%D۸%B۱%D۸%A۷%D۸%B۶-%D۸%AE%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۸%AF%D۹%۸۷-%D۸%B۳%D۹%۸۴%DB%۸C%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۶-%D۸%AE%D۸%A۷%D۸%B۷%D۸%B۱-%D۸%A۸%D۹%۸۷-%D۸%AA%D۸%AC%D۹%۸۴%DB%۸C%D۹%۸۴-%D۸%A۷%D۸%B۲-%D۸%A۷%D۹%۸۸-%D۸%A۷%D۸%B۲-%D۸%B۳%D۹%۸۸%DB%۸C-%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۶.html
http://www.defapress.ir/Fa/News/۱۳۱۲۴
http://setare-asir.mihanblog.com/post/۲۳۶۸