به گزارش حلقه وصل، محمدمهدی حیدری، فعال حوزه کتاب در مطلبی نوشت: «فقر احمق می کند» ترجمهای ژورنالیستی از کتاب (scarcity) است. وگرنه این کتاب به هیچ وجه در مذمت فقرا نیست. فقر استفاده شده در تیتر، ترجمهای از مفهوم کمیابی است. کمیابی، احساسی ذهنی مبنی بر بیشتر بودن نیازها از منابع است. کمیابی پول، زمان، اراده و...
بزرگراهی را تصور کنید که با ترافیک سنگینی از خودروها مواجه است. این تراکم خودروها نه تنها باعث تأخیر در رسیدن به مقاصد میشود بلکه کوچکترین شوک مانند تصادف باعث قفل شدن بزرگراه میشود. ذهن ما مانند بزرگراهی است که دغدغههای مختلف همانند خودروها در آن در رفتوآمد هستند. چنانچه این دغدغهها تمام ذهن ما را درگیر کنند سبب کندی، ناتوانی و عقب افتادن پیدرپی بسیاری از کارهایمان خواهد شد.
ذهن افراد دچار کمیابی، مانند فقرا، هر روز درگیر مشکلاتی است که با آن درگیر هستند. قبوض، اقساط عقبافتاده، اجاره منزل، شهریه مدرسه فرزندان و... که تمام پهنای باند ذهنی آنان را اشغال میکند. این حجم از دغدغه ذهنی سبب میشود هیچکدام از کارها به درستی و سر موقع انجام نشود و جریمه پشت جریمه زندگیشان را با مشکل مواجه میکند. برقشان قطع میشود و باید جریمه دهند تا وصل شود، صاحبخانه آنها را مجبور به تخلیه خانه میکند، مدرسه فرزندشان به آنها فشار میآورد و... این مسائل سبب میشود هیچگاه فقرا نتوانند درست تصمیم بگیرند و اجرا کنند؛ زیرا ذهنشان اصلاً جایی برای برنامهریزی و تفکر ندارد. مفهوم دیگر تعریفشده در کتاب تونل زنی ذهنی است. بهترین مثال این مفهوم شبهای امتحان برای همه ما اتفاق میافتد. تمام تمرکز و ذهنمان درگیر امتحان میشود و به دغدغههای دیگر توجه نمیکنیم. وجه مثبت تونل زنی باعث میشود بتوانیم کاری که مدنظر داریم را با نهایت تمرکز انجام دهیم. اما وجه منفی آن این است که کارهای دیگر مهم ولی غیر ضروری را به عقب می اندازیم که خود سبب بسیاری از مشکلات پیدرپی در آینده خواهد شد. حال تصور کنید هر روز در زندگیمان اتفاقی مانند امتحان، تمام ذهنمان را درگیر خود کند. "اگر ذهن بر روی یک چیز متمرکز باشد، دیگر تواناییها و مهارتها مثل توجه، کنترل فرد روی خودش و برنامهریزی بلندمدت مختل میشود."
با خواندن این کتاب حتماً نگاهی متفاوت به بسیاری از پدیدههای اطرافمان خواهیم داشت. بیشتر از آنکه به خالی بودن جیب فقرا توجه کنیم، به پر بودن پهنای باند ذهنیشان نگاه خواهیم کرد. حتماً دیگر تنها نتیجه گران شدن بنزین را در افزایش قیمتها و پایین آمدن سطح زندگی نخواهیم دید. دیگر حواسمان هست نتیجه این گرانی چه بر سر پهنای باند ذهنی مردم میآورد.