به گزارش حلقه وصل، حجتالاسلام علی واشقانیفراهانی، بنیانگذار و امام جماعت مسجدی در دهکده المپیک تهران است. او ده سالی است که از همه توانش برای تبدیل کردن این مسجد، به تعریف مساجد واقعی در صدر اسلام استفاده کرده است؛ مسجدی که در آن برنامههایی فراتر از برگزاری نمازهای یومیه و مراسم ختم برگزارمیشود. حالا خیلی وقت است که این مسجد، روی همه نوع آدمی را به خودش دیده است؛ از کودک و جوان و میانسال و سالمند، تا دانشجو و کارآموز و معلم و استاد. هرکسی متناسب با نیازش قدم در مسجدی میگذارد که در مسیرهای مختلف قدمی برداشته است و راهی باز کرده است. درستش هم همین است؛ اینکه مردم، مسجد را جایی برای بیان دغدغههایشان در همه عرصههای زندگی بدانند. اینجا مسجدی منتسب به نام امامرضا(ع) است؛ جایی که مقصد خیلی از اهالی دهکده المپیک، تهرانیها یا حتی مسافران شهرهای دیگر است.
امامجماعتی برای همهوقت امام جماعت مسجد امام رضا(ع) همانجا و در مسجد زندگی میکند. او و خانوادهاش حالا چند سالی میشود که شب و روزشان را در مسجد و بین اهالی محل میگذرانند: «از روز اول ساخت این مسجد، ما پیگیر به نتیجه رسیدن آن بودیم. راستش را بخواهید، من همیشه به چنین مسجدی فکر میکردم. اینکه بتوانم آن جایگاهی را که در شأن مساجد اسلامی است، برقرار کنم و فکر میکنم با کمک خانوادهام و همکاری اهالی محل، حالا تا حدودی این اتفاق افتاده است. خوبیاش این است که زندگی ما در مسجد باعث شده که همیشه در این مسجد به روی مردم باز باشد و باعث شده که بتوانم تعامل همیشگی با اهالی محل و اهالی مسجد داشته باشم و بتوانم تحت هر شرایطی پاسخگوی مراجعان به مسجد باشم و قدمی برای حل گرفتاریهایشان در حد توان بردارم.»
حضور پرتعداد خانمها حضور فعال و همیشگی خانمها در مسجد، کمی وجهه زنانه مسجد را پررنگتر کرده است؛ کلاسهای خیاطی، کلاسهای آموزش زبان عربی و صحیفه سجادیه، تفسیر نهجالبلاغه و دیگر کلاسهای هنری و آموزشی مسجد توسط خانمهای محل اداره و گردانده میشود. هرکدام از خانمهایی را حرفهای دارند، هنری بلدند و کاری از دستشان برمیآید، کلاسی در مسجد برگزار میکنند و هر آنچه که بلد هستند به دیگران هم یاد میدهند. برای همین است که رفت و آمد در مسجد همیشه زیاد است و هرکسی برای یادگیری موضوع خاصی راهی مسجد امامرضا(ع) میشود. ساعتهای برگزاری این کلاسها به طور منظم تعیینشده و برنامههایش از روزها قبل در محل اعلام میشود. آنوقت هرکسی به دنبال هر کلاسی که هست، میتواند اول از همه سراغش را در مسجد بگیرد و اگر آن را پیدا نکرد، بعد سراغ فرهنگسراها و سراهای محله برود. اینطور که حاجآقا میگوید، خانمهای محل در برگزاری این کلاسها پیشرو از دیگران هستند و حضور فعالتری دارند.
مراجعان کوچک مسجد مسجدی را تصور کنید که هر روز صبح چیزی حدود 50 بچه قد و نیمقد با لباسهای رنگی و کیفهای بزرگ بر دوششان وارد مسجد میشوند. به نظرتان صحنه قشنگی نیست؟ این تقریبا داستان هر روز مسجد امامرضا(ع) برای رفت و آمد بچههای کوچک به مهدکودک دایر در مسجد است: «چند سالی میشود که بخش تقریبا بزرگی از مسجد، تبدیل به مهدکودک برای کوچولوهای محل شده است. اینطوری هم کار والدین شاغل راحت شده است و مهد نزدیکی به فاصله خانهشان تا مسجد محل در اختیار دارند و هم خانهدارها، خیالشان از بچههایشان جمع است و میتوانند با قلب آرام، بچههایشان را به محیطی مثل مسجد بفرستند؛ اینطوری بچهها هم چند ساعتی را با همسن و سالهایشان در چنین فضای امنی با مربیهای کاربلد میگذرانند. فکرش را بکنید که بچهها از همان کودکی با جایی مثل مسجد خو بگیرند. دیگر چه چیزی بهتر از این؟»
بفرمایید ویزیت رایگان به نظر میرسد رفت و آمد قشرهای مختلف جامعه به مسجد برای هدفهای گوناگون، دقیقا همان تعریف اصلی یک مسجد واقعی است. اتفاقی که به نظر میرسد در مسجد امام رضا(ع) تا حد زیادی رخ داده است: سهشنبهها، پای پزشکها و بیمارهایشان هم به مسجد باز میشود. سهشنبه هر هفته، روز ویزیت رایگان در مسجد است و پزشک عمومی محل، بدون دریافت هیچهزینهای، چه از مردم و چه از صندوق عمومی یا حتی از امامجماعت، اهالی محل را سر صبر و حوصله ویزیت میکند و برایشان نسخه مینویسد. اینطوری دیگر افرادی که توانایی مالی کمتری دارند، لازم نیست برای دردها و مریضیهای سادهشان مثل یک سرماخوردگی، صبر کنند تا با جیبی پر پول به مطب دکتر بروند؛ فقط کافی است حواسشان به سهشنبههای هر هفته باشد.
کانون به هم رسیدنها اینجا از همه فضای مسجد به خوبی و در همه زمینهها استفاده شده است. مثلا همین که در مسجد امامرضا(ع) سری بچرخانی، اتاق کوچکی به نام کانون ازدواج میبینید. همانجایی که به قول آقای واشقانی فراهانی، قرار است جایی برای به هم رسیدنها باشد: «در واقع گروهی از اهالی محل، کانونی به نام کانون ازدواج را مدیریت میکنند؛ یعنی چه؟ یعنی گاهی دختر و پسرهای مناسب و همکفو همدیگر را برای آشنایی و ازدواج به هم معرفی میکنند. گاهی دستی در تامین جهیزیه و گاهی کمکی برای تامین مسکن زوجهای جوان محل هستند. کانونی که حتی بعضی مواقع، جایی برای جلسات معارفه اولیه ازدواج هم هست. اهمیت این کانون زمانی خودش را نشان میدهد که دختری و پسری از همین کانون با هم آشنا میشوند و بعد از مدتی کارت عروسیشان به مسجد میرسد. این یعنی راه را درست آمدهایم.»
میزبانی همیشگی خوبیاش این است که درهای مسجد امامرضا(ع) در اکثر ساعات شبانهروز به روی همه باز است؛ آنقدر که شماره تماس امامجماعت مسجد روی در ورودی نوشته شده است و حتی اگر در زمانی مسجد بسته باشد، کافی است یک تماس کوتاه با حاجآقا واشقانی بگیرید تا خیلی زود در به رویتان باز شود: «مسجد از یک ساعت پیش از اذان صبح تا پاسی از شب باز است. برای همین است که مردم میدانند در هر ساعتی از شبانهروز به مسجد مراجعه کنند، جایشان در مسجد هست. شاید علت پر رفت و آمد بودن مسجد هم همین باشد؛ آنها میدانند که مسجد همیشه میزبانشان است و اما و اگری وجود ندارد. اصلا اصلش همین است؛ اینکه در نظام اسلامی کسی نباید به مسجد که اولین خانه در نظام اجتماعی اسلامی است بیاید و درهای مسجد به رویش بسته باشد. »
قرضهایت را به مسجد ببر حالا پای حل کردن مسائل و دغدغههای مالی مردم هم به مسجد باز شده است: «به تازگی صندوق قرضالحسنهای در مسجد به راه افتاده است که خود مردم و اهالی محل بانی آن شدهاند. اینطور که مردم، ماهانه مبلغی را به دلخواه در صندوق میگذارند و اگر کسی نیاز داشته باشد، به صورت وام به او میدهند. وامگیرنده باید قسطهایش را هم سر وقت بدهد که نوبت به نفرات بعدی هم برسد و در حق کسی اجحاف نشود. اصلا اگر کسی به گرهای در زندگیاش بخورد و برای حل آن به مسجد برود و دست خالی برگردد، یعنی آن مسجد هنوز جای کار زیادی دارد. میخواهد گرههای مالی باشد، یا خانوادگی؛ مسجد جایی برای حل مشکلات مسلمانان است.»
پاتوقی برای فرهیختگان کتابخانه مسجد هم یکی دیگر از امکاناتی است که مسجد در اختیار مردم قرار داده است؛ کتابخانهای که بیشتر از 2000 جلد کتاب دارد و نیاز همه طیفی را برطرف میکند. همین هم شده است که حالا پای دانشجویان و فرهیختگان هم در طول روز به فضای مسجد باز شده است: «خیلی از اوقات، دانشجویان و استادان دانشگاههای اطراف، برای خواندن و جستوجو کردن به مسجد میآیند و از کتابخانه جامع مسجد و انواع کتابهای عمومی و تخصصیاش استفاده میکنند. آنها هم برای استفاده از فضای کتابخانه و درس خواندن و مطالعه کردن به مسجد میآیند و هم اگر به کتاب و مقالهای خاص نیاز داشته باشد، سری به کتابخانه مسجد میزنند؛ اتفاقی که در اکثر مواقع هم دستخالی از آن بیرون نمیروند و کتاب مورد نظرشان را پیدا میکنند. امام جماعت مسجد امامرضا(ع) میگوید که خیلی از اهالی محل هم کتابهایی را که دیگر به کارشان نمیآید به کتابخانه اهدا میکنند و همین باعث شده است که منابع علمی-فرهنگی مسجد، حسابی کامل باشد.»
مسجدی آشنا
اینطور که ما فهمیدیم، نام این مسجد برای مسافران شهرستان خیلی آشناتر از این حرفهاست. آنقدر که وقتی کسی برای مسالهای اضطراری و گاهی با جیب خالی، راهی تهران میشود، سراغ مسجد امامرضا(ع) را از ساکنان غرب تهران میگیرد: «حسینیهای در مسجد تدارک دیدهایم که مخصوص جای خواب برای مسافران شهرستانی در شرایط اضطراریشان است. حالا خیلیها از این موضوع خبر دارند و آن را به گوش همدیگر میرسانند که از راه دور و نزدیک میتوانند به مسجد بیایند و در حسینیه مستقر شوند تا کارشان به بهترین شکل ممکن انجام شود. این کوچکترین کاری است که مسجد میتواند برای کم کردن یک دغدغه کوچک از همه دغدغههای مسافران انجام دهد و جایی برای خواب و اسکان در اختیارشان بگذارد.»
*جام جم