در روزهای آخر عمرشان که به دیدنشان رفته بودم فرمودند: «من دیشب خدمت جدّم رسولاللّه(ص) رسیدم و مرتبه نفس مطمئنه را مشاهده کردم. گریه میکردند و میگفتند: من نمیخواستم برگردم ولی نمیدانم چه شد که به زندگی برگشتم.