مراسم عزاداری دهه اول ماه صفر با سخنرانی حجتالاسلام حسین انصاریان در مهدیه اعظم سمنان برگزار میشود.
ماه مبارک رمضان ماه تقرب انسان به سوی پرودگار متعال جهت رهایی از چاه ظلمت به سوی نور است و ماهی که در روایات بهترین ماه سال شناخته شده است و روزها و شبهای آن از بهترین اوقات محسوب میشود.
همزمان با فرا رسیدن ماه حزن و اندوه اهل بیت (ع) و ایام سوگواری شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) برنامه سخنرانیهای استاد انصاریان در دهه اول محرم 1440 اعلام شد.
پژوهشگر علوم و معارف قرآنی با توصیه به دولتمردان مبنی بر توجه به رفتار قرآنی برای حل مشکلات گفت: اگر دولت می خواهد مشکلاتش حل شود، مقداری از مردم جانبداری و دلجویی کند و به مردم بیشتر محبت کند.
اقوامی در قیامت بدون حساب وارد بهشت میشوند؛ یعنی اصلا پروندهای پیش پروردگار ندارند و در قیامت همه میفهمند که آنها عین نور هستند؛ یعنی عمل، اخلاق، رفتار، کردار و گفتار آنها نور است و همواره یک حقیقت از آنها ظهور دارد.
مفسر، محقق و پژوهشگر علوم و معارف قرآن کریم با بیان داستانی با عنوان «طلبهای که به لوسترهای حرم امیرالمرمنین (ع) اعتراض داشت»، به تک بیتی اشاره کرد که مصرع اولش را شاعر هندی و مصرع دومش را حضرت علی (ع) گفته است.
دهه سخنرانی حجتالاسلام حسین انصاریان مفسر قرآن و و پژوهشگر معارف اسلامی، همزمان با ایام زیارتی امام رضا(ع) در مشهد مقدس برگزار خواهد شد.
گناهان کبیره به یک میزان مستحق عذاب الهی نیستند؛ بلکه برخی از آنان مربوط به حق اللّه است و برخی علاوه بر نافرمانی خداوند، موجب ضایع شدن حق مردم نیز میشود، میتوان برای مورد اول شرک و برای مورد اخیر قتل نفس را نام برد.
خداوند غیر از این رحمت به همه موجودات، رحمت ویژهای دارد که شامل شدن این رحمت ویژه بهطور یقین بعد از ایمان و عمل صالح است. البته این ایمان شعلههای نورانی گوناگونی دارد و چراغدان این شعله هم قلب است.
حجتالاسلام حسین انصاریان گفت: آیات رحمت یعنی نشانههای رحمت قابل شمردن نیست، آنهایی که در اختیار ما قرار داده بیدار باشیم با آنها چه میکنیم، چه نوع رفتاری با بندگانش میکنیم، بیدار باشیم، بینا باشیم.
اختلاف در پاداش زیارتهای امام حسین (ع) مربوط به اختلاف زمانها یا اختلاف مکلفین است. یک وقت یک عالم خالص پاک الهی میرود زیارت حضرت، یک وقت چهار تا مردم معمولی میروند که خیلی هم تقوا ندارند. پاداش این دو تا با هم فرق میکند.
گاهی ملاقاتهای دوساعته در بعضی از کشورهای آزادشده شوروی داشتهام که فقط میگفتند این عالَم خدا ندارد. وقتی میگفتم به چه دلیل خدا ندارد؟ برای اثبات حرف خودتان یک دلیل بیاورید، آنها چیزی نمیگفتند.
نوشته بود که بالای 300 چک را بستهبندی کردهام و در صندوق است. جنازه من را که دفن کردید و برگشتید، تمام چکها را به وسط حیاط بیاورید، روی آن نفت بریزید و آتش بزنید تا مبادا به دنبال یکی از این بدهکارها بروید!
گفت: آقا، یک شیخی آمده است، الآن هم میخواهد شما را ببیند. به او میگویم اهل کجایی؟ میگوید خاک؛ از چه نهادی هستی؟ میگوید نهاد ابیعبدالله(ع)! گفت: در جا بفرست بیاید، این آدم دیدنی است!
اگر این مملکت هم میتوانست نظر ولیاللهالاعظم را جلب بکند، فقط نَفَسش را جلب بکند، گروهگروه مرد و زن در لجنزار فساد نمیافتادند، در قحطی عبادت و خدمت به خلق نمیافتادند، اغلب مردم بهدنبال نفس ولیالله زمان نیستند.
ای مردمی که به تربیت دین آراسته نیستید، ای مردمی که به حلال و حرام احترام نمیکنید، ای مردمی که به حجاب قرآن و زهرا احترام نمیکنید، ای جوانهایی که شب و روزتان به گناه آلوده است! چرا به این سرزمین ظلم میکنید و نمیگذارید آباد شود؟
یکی از ائمه میفرماید: جوانی در امتهای گذشته بود که 20 سال عاشقانه خدا را عبادت کرد. حالا عبادتش را حتماً از ده-پانزدهسالگی شروع کرده. بچه که نبوده است. بعد از 20 سال گرفتار رفیق بد، حمله هوای نفس و شیاطین درونی و برونی شد.
خوب است آدم تاریخ را در قرآن ببیند تا حواسش جمع باشد. پروردگار هیچ ارتشی را برای نابودکردن و گرفتن و بندزدن «قارون» استخدام نکرد؛ فقط به زمین اشاره کرد: دهانت را باز کن و با خانهاش ببر!
یکی از آیاتی که قویترین لحن محبتآمیز را دارد، این آیه است: «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اَللّٰهِ»، بنده من! هنوز وقت آن نشده که دلت نسبت به من نرم شود؟ وقتی این آیه را نصف شب در تاریکی شنید، برگشت و گفت: چرا، الآن وقت آن است.
در نجف زندگی میکرد و حالت مرجعیت داشت، مهم و بزرگ بود؛ اما بیرودربایستی مردم به بیابانهای نجف میرفت و هیزم خشک و بته خشک جمع میکرد، نخ یا طناب میبست و روی دوشش میانداخت، در بازار نجف میآمد و میفروخت.