رعایت حدود و حریمها بیشتر به نفع زنان و فراتر از آن تأمین کننده امنیت خانوادگی، آرامش روانی افراد و سلامت اجتماع است و مانع بروز و ظهور آسیبهای اجتماعی میشود.
در جوامع غربی بزرگترین ارزشی که برای انسانها تعریف می شود، لذت انسان است. همه ی قوانین و سیاستهای حاکم بر کشورهای غربی نیز تحت تأثیر این ارزش شکل می گیرد و در راستای دستیابی به این مهم تعریف و تعیین می شود.
درست است که مسائل اقتصادی زیادی هم در جامعه وجود دارد و مردم را به سختی انداخته است اما مسائل اقتصادی شاخ و برگ های زندگی هر خانواده ای را تحت تاثیر قرار می دهد نه بنیان و ریشه ی خانواده که تعهد و وفاداری و امنیت و سلامت روانی آنهاست.
اگر افراد علیرغم اینکه دارای خانواده هستند، در روابط اجتماعی، خود کنترل درونی لازم را نداشته و حریم ها را رعایت نکنند، به غیر از مشکلات فردی بین زوجین در خانواده، در اجتماع نیز با زیرپا گذاشتن حد و حدودها، سبب اختلال و بروز دیگر مشکلات خواهند شد و جامعه را به سمت بی بند و باری می کشانند.
درست است که مرد بر زن ولایت دارد و زن باید از او تبعیت کند، ولی نه در همه ی موارد! به عبارتی اینگونه نیست که زن تابع بی چون و چرای همسرش باشد و حکم و دستور الهی را نادیده گرفته و نافرمانی خدا را انجام دهد. برخی از افراد روشنفکری را به قهقهرا می برند
اصلاً وظیفه زن شستن ظرف و نگهداری از بچه نیست، چون کاری بی فایده و به درد نخوری است، زن باید مثل مرد کاری تمام وقت داشته باشد، درآمد داشته باشد تا در آن جامعه دارای ارزش باشد! شأن انسانی زن در غرب اینگونه است.
اگر نگاهمان را کمی بازتر کنیم نسبت به مسئله رابطه زن و مرد، به جایگاه هایی که برای هر فردی، زن یا مرد در خانواده تعریف شده، این غریزه می تواند استحکام بخش این ارتباط بوده و با کوچکترین مشکل و تکان های خیلی ریز و کوچک این بنیان سست نشود.
منتظری با اشاره به لزوم تعریف صحیح واژه آزادی گفت: هر محدودیتی مانع از آزادی نیست. شاید خود آن محدودیت اصلاً اساس و زیربنای آزادی باشد. این اولین ایرادی است که می خواهیم در این بحث بیاوریم
بر اساس سیاستهای کلی کشورهای غربی هیچ فردی نمی تواند با لباس های نامتعارف و یا پوشش حداقلی در جامعه حضور یابد و با او برخورد می شود؛ چون نظم بصری و هنجار اجتماعی آن جامعه شکسته می شود.