مسئله اصلی جریان اشرافی و غربگرا، مقایسه عملکردها توسط افکارعمومی است. قطعا مردم در شرایط فعلی عملکرد مدیران دولت و شهرداری را با مقامات دولت قبل و شهرداری اصلاح طلبان مقایسه می کنند.
اگر از تضمین آمریکا برای لغو تحریم ها هیچ خبری نبود، چرا تیم مذاکره کننده دولت قبل به ریاست ظریف و با پشتیبانی ویژه اصلاح طلبان، تمامی تعهدات خود را پیش دستانه، یکطرفه و با عجله انجام داد؟!
در روزهای اخیر و همزمان با رزمایش پیامبر اعظم(ص)۱۷، رسانه های اصلاح طلب «نمایش اقتدار و امنیت ایران» را سانسور کرده و آن را بی اهمیت جلوه دادند.
آیا پیاده روی ظریف و کری و گفت و گوی تلفنی روحانی و اوباما و گفت و گوهای عراقچی و وندی شرمن و...به معنای مذاکرات مستقیم و بدون واسطه نبود!؟ نتیجه چه شد!؟ تحریم ها به تاریخ پیوست!؟
اینکه تیم قبلی مذاکرهکننده (به ریاست ظریف) نتوانست به نتیجه نهایی برسد، ناشی از دو عامل بود، یکی اعتماد بلاوجه دولت روحانی و شخص آقای ظریف به آمریکا و اروپا بود و دیگری بی عملی و عهدشکنی طرف غربی.
شکاف طبقاتی در دولت روحانی رکورد زد و تورم در این دولت به طور افسارگسیخته افزایش یافت. حال در دولت سیزدهم، تلاش ها برای جبران خسارت های وارده در هشت سال گذشته روز به روز در حال افزایش است.
شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاحطلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است.
خاتمی در سالهای اخیر هیچگاه بابت گرانی دلار و صف های طولانی خرید مرغ و متوقف شدن حرکت چرخ کارخانه ها و حقوق معوقه کارگران و وضعیت سخت مستأجران و ماجرای هفت تپه و حقوق های نجومی و.. از مردم حمایت نکرد.
جریان اصلاح طلب در سالهای اخیر در سه انتخابات متوالی شکست خورد. این شکست سریالی، دو دلیل عمده داشت؛ یکی کارنامه بسیار ضعیف و دیگری فقدان برنامه راهبردی و کاربردی برای رفع مشکلات بود.