فضای سیاسی و فرهنگی یک جامعه نیز وقتی فوتبالی میشود، دیگر مهم نیست چه سیاستها و کدام تفکری درست تر است. بلکه هر کنشگر اهل سیاستی دقیقا تلاش میکند مثل یک هوادار فوتبال از حزبش دفاع کند. حتی اگر مثلا تفکر «سازش و برجام» سالها گل بخورد و همه چیز را ببازد! گاهی این جنس هواداری سیاسی کارش به اصول عقاید و ادیان نیز میرسد. یعنی وقتی می بیند که عقاید دینی و گرایشهای مذهبی به ضرر او و حزب سیاسی اش تمام میشود، بدش نمی آید که گروه هایی مثل آتئیستها و ملحدین فعال تر شوند و اینجا ست که ملاحظه میکنیم اکثر گروه های تلگرامی ضدانقلاب، از سلطنت طلبها گرفته تا جنبش مثلا سبز، پر میشوند از شبهات دینی و مذهبی!