سری سوم که رفت اصلا عین خیالم نبود. حس می کردم این سری هم زنده بر می گردد. می گفتم انشالله هیچ اتفاقی برایش نمی افتد. سری سوم هم که رفت به من زنگ زد و گفت در منطقه تدمر هستم.
من الان یکسری رزمندهها را می بینم که با همان لباس و پوتین برمیگردند. به من می گفت طاهره! این لباس حُرمت دارد که من بخواهم اینجا باهاش ادا در بیاورم، این لباس را فقط می توانم لحظه جهادم بپوشم.
آقامرتضی گفت مگر عاشقی جرم است؟! من هم عاشق شدهام؛ یک طورهایی مهرتان به دلم نشسته؛ یک جورهایی دوستتان دارم؛ مگر دوست داشتن و عاشق شدن جرم است که شما آمدید همین طور ناراحتی می کنید؟
تا آن زمان هم آقا مرتضی برای من «داداش مرتضی» بود. آقا مرتضی لقبی داشتند و همه به ایشان «دایی» می گفتند. من این را نفهمیدم که از کجا این لقب را برایش گذاشتند...
ویدئویی از مناجات سردار شهید حاج حسین همدانی که از مردان تاثیر گذار جبهه مقاومت بود.
آنچه در سالهای اخیر در عمده کتابهای زندگینامه شهدای دفاع از حرم دیده شده، روایت زندگی شهید از زبان همسرانشان بوده که لاجرم به طور پررنگی به دوران محدود پس از ازدواج و جزئیات آن پرداخته شده است. به بیان دیگر روایت غالب، روایتهای عاطفی و عاشقانه و گاها بیپرده از زندگی خصوص شهید بوده است.
به مناسبت گرامیداشت هفته ناجا و تجدید پیمان با آرمانهای امام خمینی (ره) و شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و مدافع امنیت و سلامت همایش «همرکابی در مسیر شهدا» در اصفهان برگزار شد.
نود و یکمین بسته فرهنگی «حلقه وصل» به معرفی آثار مکتوب و تصویری مرتبط با «شهید حسین همدانی» پرداخته است.
سردار رشید اسلام شهید، حاج حسین همدانی: ما برای شهر و ارتفاع و لشگر و سپاه نمیجنگیم.
بیشتر در منطقه حلب، تدمر و اینطور مناطق فعالیت داشتند. همان سال که آنجا بودند به خاطر بمبهای شیمیایی که می زدند ریهشان درگیر شد، البته ما هنوز نمی دانستیم که این اتفاق افتاده...
شما میتوانید برای دخترم لیلا که در افغانستان است کاری کنید؟ خیلی نگرانش هستم. کاش بشود کاری کنیم که برگردد ایران.
مراسم رونمایی دو کتاب «کشکول میرزا جواد آقا»؛ روایتی از زندگی شهید مدافع حرم جواد کوهساری و «پاتک علیه پیتوک»؛ روایت مردانگیهای شهید مدافع حرم سیدهادی سلطانزاده با حضور خانواده این شهدا و دستاندکاران کتابها در مشهد مقدس برگزار شد.
همه بچههای من ایران به دنیا آمدند، فقط یک دخترم در افغانستان به دنیا آمد. شهربانو که بچه اولم است در افغانستان به دنیا آمد؛ بقیه بچهها، بچههای ایران هستند.
من نمی دانم نوبتم کی میرسد. در همین ایران بچه من، پسر من مازیار کریمی اولین شهید بود. کل خانوادههایی که پسرشان بعد از مازیار شهید شدند، شناسنامه دارند، اما ما هیچی...
کتاب «پاتک علیه پیتوک»؛ روایت مردانگیهای شهید مدافع حرم سیدهادی سلطانزاده به قلم زهره علویراد و توسط انتشارات «راه یار» چاپ و راهی بازار نشر شد.
بابا عزیز در زمان جنگ ایران و عراق در خرمشهر در قسمت شیمیایی (ش.م.ر) کار می کرد، در جنگ ایران و عراق می گوید ما اهواز بودیم، آنجا کار می کردیم.
سید جعفر آن موقع سوریه می رفت و می آمد؛ سید عیسی مریض شد و سکته کرد. دو سال در بستر بیماری بود. هر چه دکتر بردم، مداوا نشد.
شهید محمدحسین محمدخانی با نام جهادی عمار عبدی در دفاع از حریم آل الله در سوریه به شهادت رسید.