در هفته گذشته، اقداماتی از سوی مقامات ارشد دولت صورت گرفت که از مجموعه آنها میتوان عبارت «پردهبرداری رسمی از سیاست منطقهای دولت چهاردهم» را برداشت کرد؛ اقداماتی در راستای اعلام و اعمال دستورالعملهای ویژهای در حوزه سیاست خارجی که راهبرد دولت مسعود پزشکیان در ماههای گذشته را تبیین و در ماههای آینده را ریلگذاری میکند.
ظریف بااطلاع از روانشناسی منتقدان میداند با اسمبردن از مذاکره حملات به او تشدید میشود. در این وضع ماندن یا رفتن او از سمت معاونت رئیسجمهور به هرکدام از این احتمالها معنای دیگری میدهد؛ اگر با فشار منتقدان برود معنایش مخالفت با مذاکرات میشود و... با این کار او میخواهد از انگ قانونگریزی هم فرار کند.
آقای ظریف نوشته که دولت آقای پزشکیان آماده مدیریت تنشها با آمریکاست و امید دارد مذاکراتی از موضع برابر در مسائل هستهای و فراتر از آن با دولت ترامپ برگزار شود. این جمله، قلب مقاله آقای ظریف است و باقی مطالب را باید حاشیه دانست. نخستین پرسشی که دکتر ظریف باید بدان پاسخ دهد این است که چرا در میانه جنگ تمام عیار ارتش آمریکا علیه مقاومت، درخواست کتبی مذاکره به واشنگتن فرستاده است؟
طی ۱۰۰ روزه اخیری که دولت چهاردهم زمام مور اجرایی کشور را بر عهده داشته است، قوه مجریه بیشتر به امور روزمره رو آورده و گویی برنامه مدون و راهبردی برای آینده کشور ندارد.
باید پذیرفت که ظریف سیاستمدار خوبی نبوده و نیست و شاید هم به درد همان دانشگاهی میخورد که برود و تئوریهای بینالملل غربیها و به ویژه امریکاییها را درس بدهد و فارغ التحصیلان این رشته را در انطباق با وضعیت ایران دچار سرگردانی و تناقض کند.
به نظر میرسد چهرههای رادیکال اصلاحطلب به بهانه وفاق ملی، به دنبال ورود «رادیکالهای نزدیک به براندازی» و افزایش تنش و بحران هستند.
رهبر معظم انقلاب تاکید کردند: آقای رئیس جمهور برای انتخاب وزیران با من مشورت کردند، برخی را تایید و برخی را هم تاکید کردم، تعداد زیادی را هم نمیشناختم و نظری نداشتم.
رئیسجمهور با بیان اینکه دولت وفاق ملی دولت همۀ مردم ایران است، گفت: نزدیک ۱۰ هزار ساعت روی وزرای پیشنهادی کار کردهایم و ۱۰ هزار پرونده شخصیتها را بررسی کردهایم.
عجیب این که اگر چه رئیسجمهور پس از انتخابات نه کنفرانس مطبوعاتی داشته و نه سخنی درباره برنامه اقتصادی و برنامه تعیین وزرا گفته، محمدجواد ظریف عملا در موارد بسیاری به جای رئیسجمهور حرف میزند و کارسازی میکند!
رئیس جمهور حدود یک هفته فرصت دارد تا لیست وزرای خود را به مجلس ارائه کند و مهمترین مطالبه نمایندگان مجلس در این باره هم این است که پزشکیان در معرفی وزرا، معیارهای مورد اشاره رهبر انقلاب را مدنظر قرار دهد.
اما سوال اصلی این است که اعضای اتاق بازرگانی تحت چه عنوان و منطقی میتوانند به صورت مستقیم در فرایند انتخاب وزیر پیشنهادی کار،حضور داشته و تصمیم گیر باشند؟
به نظر میرسد روند چینش کابینه دولت مسعود پرشکیان با حواشی نظیر سهمخواهی مواجه شده که صدای حامیان رئیس جمهور منتخب را نیز در آورده است.
پزشکیان مدعی بود که هیچ حزب و پشتوانهای ندارد اما ظریف تصریح کرد که پزشکیان نامزد جبهه اصلاحات است و برای اصلاحطلبان سهمی ویژه در دولت قائل هستند.
محسن رنانی، عضو شورای راهبری دولت ظریف-پزشکیان، معتقد است: «جمهوری اسلامی با ساختار موجود و بدون آنکه دست به افقگشایی بزند، هرگز و هرگز نخواهد توانست به نرخ تورم تک رقمی و رشد ۸ درصدی دست یابد»
آقای ظریف! این پرسش -با عرض پوزش- از جنابعالی در میان است که دیدگاه حضرتعالی با خواست و اهداف دشمنان جمهوری اسلامی ایران که بارها به صراحت اعلام کردهاند چه تفاوتی دارد؟! آیا دست کشیدن ایران از توان موشکی، خواسته و آرزوی آمریکا و همپیمانان غربی و عبری و عربی آن نیست؟!
محمدجواد ظریف اخیرا به سیاق برخی دیگر از حامیان برجام، عدم احیای توافق را بر گردن مجلس انداخته و از سنگاندازی این نهاد گلایه کرد.
انتشار شایعات خلاف واقع، بازنشر و ضریب دادن به آن، و سپس فضاسازیهای متوهمانه براساس شایعات خودساخته، به شگردی رایج در رسانههای زنجیرهای وابسته به مدعیان اصلاحات تبدیل شده است.
حسن بهشتیپور از طرفداران برجام میگوید: توافق موقت با آمریکا فقط مسکّن است و تا زمانی که تحریمها وجود دارد، هر توافقی دچار مشکل است.
کاش تهیهکنندگان لایحه عفاف و حجاب به این پرسش اساسی پاسخ میدادند که لایحه اخیر نسبت به قوانین موجود و در مقایسه با آن چه امتیاز و مزیت ویژهای دارد که تهیه و تدوین آن را ضروری دانستهاند؟!
امثال آقای صالحی به جای عذرخواهی درباره خسارتی که در آن سهیم بودهاند، همواره فشارهای آمریکا را به رخ میکشند بیآن که از ندانمکاریهای خود درس بیاموزند.