مسعود فراستی منتقد برنامه تلویزیونی «هفت» ضمن انتقاد شدید از فیلم سینمایی«شیشلیک» به کارگردانی محمد حسین مهدویان این فیلم را «ضدانسان» توصیف کرد.
فیلم شیشلیک کارگران هفتتپه و بسیاری معترضانی از این دست را در ذهن مخاطبان تداعی میکند. اثر وضعی نمایش این فیلم با جریحهدار کردن احساسات کارگران در اقصی نقاط ایران چه عوارضی در پی خواهد داشت؟
یکی از صحنههای پرکاربرد در مستند روایت فتح، این است که فیلمبردار بدون هیچ واسطهای با بچههای جنگ صحبت میکند.
تمدن غرب مدرن با سینما یعنی بهترین و گویاترین محصولی که برای تفهیم ایدههایش به بشر عرضه کرده، دارد جهان فکری و گفتمان رایجش را به مردم دنیا ارائه میدهد.
مهدویان اینقدر شجاع نبود و این شجاعت نشات گرفته از اسپانسر مالی قدرتمند و دست پر قدرت امنیتی است که منجر به سینه سپر مهدویان میشود.
فیلم درخت گردو، یک مرثیه تلخ اما دلچسب دربارۀ مردم مظلوم کرد است. اشکهایی که به هنگام تماشای فیلم ناخودآگاه بر صورت مخاطب جاری میشود، به آسانی به دست نیامده و باید قدر آن را دانست.
برای کسانی که دستی بر آتش پژوهش تاریخی دارند، شعف نخستین دیدن فیلمی از تاریخ انقلاب زود فروکش می کند، تا بر اساس خصلت ذاتی خود، یعنی سختگیری در محک عیار تاریخی، با وسواس و حتی بعضا بیرحمی نقد کنند
حامد بهداد از آن دسته هنرمندانی است که از ۳۶۵ روز سال، ۲۱۰ (هفت ماه) آنرا در لاکچری ترین نقاط آمریکا و اروپا مشغول تفریح کردن هستند. با این اوصاف قلب حامد بهداد برای مردم ایران چقدر میتپد؟
«خروج» یک «فرامرز قریبیان» دارد که با آن گریم درست و حسابی اش پتانسیل بالای برای عمق بخشیدت به هر شخصیتی را دارد.
«قاتل و وحشی» دچار مشکلات مالکیت شد، «عنکبوت» در فهرست رزرو در اولویت آخر قرار گرفت و فیلم «مجبوریم» رضا درمیشیان هم انتخاب نشد.
شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، ستاره درخشان جبهه مقاومت به دست آمریکا، با واکنشهایی از سوی هنرمندان داخلی و حتی خارجی همراه شد.
در تیتراژ سریال «مانکن» کنار نام علی طلوعی، نام شرکت«نبراس پیکچرز» هم به چشم میخورد.این شرکت به جز یک صفحه اینستاگرامی با ۵۸۰۰ فالوئر و شماره تلفنی که مربوط به یکی از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس است.
در راهپیمایی ۲۲ بهمن اغلب کسانی که سید محمود رضوی را در جشن پیروزی انقلاب میدیدند، صورت بغض کردهاش را از طریق فضای مجازی به یکدیگر مخابره میکردند.
محمدحسین مهدویان با ما جلسه گذاشت نظرش این بود که نیمی از فیلم اطلاعاتی و نیم دیگر در فضای عملیات مرصاد باشد. داستان افشین و همسرش در نسخه اولیه مرصاد هم بود.
«رد خون» برخلاف قسمت اول، نه تنها شروع طوفانی و غافلگیرکننده ای ندارد بلکه قصه اش خیلی دیر شروع می شود. تقریبا 40 دقیقه از زمان فیلم می گذرد تا کشمکش اصلی فیلم شروع شود و تازه وقتی قصه شروع می شود متوجه می شویم تم اصلی درام در «رد خون»، همان درامی است که در فیلم «سیانور» (به تهیه کنندگی سید محمود رضوی و کارگردانی بهروز شعیبی) به آن پرداخته شده بود. مخاطبی که چنین قصه ای را پیش از این شنیده، «رد خون» و پایان بندی آن برایش قابل پیش بینی می شود.