دوگانگی در آثار حاتمیکیا تبدیل به یک بحران تماتیک شده است. فیلم خروج وسترن است یا فیلم جادهای؟! فیلم گفتمانی است یا فیلم تقابلی؟! حکومتی است یا حاکمیتی؟! طرفدار رئیس جمهور است یا طرفدار کشاورز؟
علیرغم اینکه فیلم جدید ابراهیم حاتمیکیا هنوز برای اهالی رسانه به نمایش درنیامده اما برخی از رسانههای زنجیرهای از هماکنون در حال سمپاشی علیه این فیلم و کارگردانش هستند.
«خروج» یک «فرامرز قریبیان» دارد که با آن گریم درست و حسابی اش پتانسیل بالای برای عمق بخشیدت به هر شخصیتی را دارد.
«قاتل و وحشی» دچار مشکلات مالکیت شد، «عنکبوت» در فهرست رزرو در اولویت آخر قرار گرفت و فیلم «مجبوریم» رضا درمیشیان هم انتخاب نشد.
شبکههای مختلف سیما فیلمهای سینمایی و تلویزیونی مختلفی را برای پخش در نظر گرفتهاند که از جمله مهمترین آنها میتوان به «خیلی دور، خیلی نزدیک»، «بوی پیراهن یوسف» و «متولد ۶۵» اشاره کرد.
شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، ستاره درخشان جبهه مقاومت به دست آمریکا، با واکنشهایی از سوی هنرمندان داخلی و حتی خارجی همراه شد.
ابراهیم حاتمی کیا در پیامی شهادت سردار اسلام و انقلاب را تسلیت گفت.
اگر بیانیه اخیر برخی سلبریتی ها در همدردی با معترضان را از سر دلسوزی با هممیهنان و اعتراض به وضع موجود اقتصادی بدانیم، باید دید چه نسبتی بین برخی امضاکنندگان این بیانیه با میهنپرستی وجود دارد؟
باور در فیلمهای اولیه حاتمیکیا آنقدر جدی است که مخاطب آن را باور میکند
مهدی جعفری: دوران هشتساله دفاعمقدس یکی از پرافتخارترین مقاطع تاریخ ملت ایران بوده و خواهد بود. گنجی ماندگار که سرمایه بیبدیلی برای همه نسلهاست و نه فقط ما.
فعالیت مرتضی اصفهانی در سینما از سال ۹۵ به این سو بسیار پررنگتر شد. شاید این پرکاری از طرفی به فرارسیدن دوران بازنشستگی او برگردد و شاید هم به بیشتر شدن روابطش با اهالی سینما مربوط باشد.
این بار باید دید که این کارگردان سینمای ایران در واکنش به چه نقاط ضعفی فیلم خود را میسازد و سیلی او به گوش چه کسی خواهد خورد؟
میتوان مضامین «بیروت» را در سه محور خلاصه کرد:۱ـ شبیه سازی دولت ترامپ ،مسئله مناقشات در مرز اسرائیل و لبنان و موضوعاتی که درمنطقه مطرح است.۲.نگاه نژادپرستانه ۳ منجی بودن آمریکا.
این روزها حاتمی کیا ساخت بیستمین اثر سینمایی خود را شروع کرده که بخش مهمی از مردم ایران نسبت به مسائلی چون نابرابری، آقازادگی، بهرهکشی و چالش شکاف طبقاتی در جامعه خود سوال دارند.
کارگردانهایی که پشت دوربین این آثار قرار میگیرند، همگی از جمله چهرههای سرشناس نسلهای مختلف فیلمسازی هستند.
«دیدن این فیلم جرم است» فراز و نشیبهای زیادی طی کرده و شواهد نشان میدهد جریان اکرانش با یک گره کور مواجه شده است.
هیچ سیستم نظارتی نیست که آنطور که باید و شاید بر حوزه دستمزدها، کارهای نازل و سخیف دنیای تصویر اشرافی داشته باشند.